پست های مشابه
نظم مادرانه
سلام. اینجا با هم منظم و هدفمند بودن رو تمرین می کنیم
11 فروردین 1403 17:17:22
35 بازدید
نظم مادرانه
⭐ یه مرور کوتاه در مورد مطالب گذشته داشته باشیم ⭐ برنامه ریزی شامل ۲ بخش *محتوا و قالب* هست. *قالب برنامه* یعنی اینکه چه کاری رو در چه زمانی و مکانی انجام بدیم. عمدتا همه ما هنگام برنامه ریزی، روی قالب تمرکز داریم و فکر میکنیم مشکل مون از قالب برنامه هست. در حالی که *بخش مهم تر که ازش غافل میشیم، محتواست* . ما هم از ابتدای بحث سعی کردیم ابتدا به محتوا بپردازیم و در مورد مباحث *اهمیت زمان، رابطه دین و برنامه ریزی، برنامه ریزی چند بعدی و وجوه مختلف انسان و نقش نیاز و گرایش در برنامه ریزی* صحبت کردیم. 📜 🔆انسان موجودی دارای گرایشهای مختلف است، و حرکت او به سوی تحقق گرایشهای اوست، او مجبور به انتخاب است🧐 و برای انتخاب، ابزاری به نام *عقل* 🧠در اختیار دارد که * «میل به انتخاب برتر» * 🤩است. و ابزار دیگر هم * میل به آگاهی* ست.🤔 اگر بخواهیم عقل را دقیقتر معرفی کنیم، باید بگوییم: *میل* به انتخاب برتر. عقل میگوید *لذت بیشتر و ماندگارتر بهتر از لذت کمتر و ازبین رونده* است. 😇 عقل قدرتی در وجود ماست که این قدرت علیالقاعده *خودش هم یک گرایش* است، گرایشی که سلطان همۀ گرایشهاست.👑 عقل همیشه خواهان این است که میل برتر را انتخاب کنیم💯 و لذا این عقل، در وجود ما *دشمن* خواهد داشت.👿 یعنی گرایشهایی که عقل آنها را کنار میزند و انتخاب نمیکند، دشمن عقل خواهند شد. 👿 ✨پس درگیری عقل در وجود انسان با چیست؟ با *گرایشهای سطحی* است که اسم آن را *«هوی»* میگذاریم.😋 «هوی» هر گرایشی است که انسان را سقوط میدهد و پایین میکشد.😔 ✨*میل به آگاهی ابزار دیگر انتخاب* از سوی دیگر، *علم و آگاهی* سبب میشود که عقل شروع به رشد و نمو کند.🔝 (کَثْرَةُ النَّظَرِ فِی الْعِلْمِ یَفْتَحُ الْعَقْل؛ دعوات راوندی/221)🤔 🤩چون عقل، میل به انتخاب برتر دارد ولی *مصادیق را نمیشناسد* ، لذا وقتی مصداقها را به او نشان میدهید، عقل کمکم به خودش میآید. همانطور که برای یک بچه باید فرصتهای تجربه کردن را فراهم کنیم تا عاقلتر شود.🍃 🌟 (امام حسین(ع): ذَرَأَ اللَّهُ الْعِلْمَ لِقَاحَ الْمَعْرِفَةِ وَ طُولَ التَّجَارِبِ زِیَادَةً فِی الْعَقْل؛ نزههالناظر/88)🌟 🔆 *«رنج» یعنی تأمین نشدن یک گرایش* 😓 ❌وقتی انسان برای ارضاء تمایلات خودش حرکت میکند،🚶♂طبیعتاً مجبور است برای رسیدن به برخی از تمایلات، برخی دیگر از تمایلات خود را ترک کند، کنار بزند، یا صرفنظر کند(تمایلات انسان با هم تعارض یا تزاحم دارند).⛔️ این ترک کردن یا نرسیدن به برخی از تمایلات، باعث رنج میشود.😢 🔆 *رنج یعنی اینکه من: یا به دوستداشتنیهای خودم نرسیدهام، یا دوستداشتنیهایی که داشتهام را از دست دادهام و یا اینکه به دلیلی مجبور شدهام خودم از برخی دوستداشتنیهایم چشمپوشی کنم و آنها را کنار بگذارم. و همۀ اینها رنج است.* 👊 ❌گاهی اوقات رنج بدون اراده و اختیار انسان به او تحمیل میشود. یعنی انسان دوست داشتنی هایی دارد که در دسترس او نیستند؛ چه این دوستداشتنیها از اول بهصورت بالفعل بوده (مانند غرایز) و چه اینکه بعداً این دوست داشتنی ها را اکتساب کرده و پرورش داده است.😇 🔆 *«لذت» یعنی تأمین شدن یک گرایش* ❌در مقابل رنج، لذت است. «انسان موجودی است گرایشمند» و تأمین هر گرایشی لذت دارد، حتی تخیلِ تأمین هر گرایشی هم لذت دارد،🤩 حتی حرکت به سوی هر گرایشی هم لذت دارد.. پس بهطور *خلاصه* میتوان گفت: *انسان موجودی گرایشمند است و ابزار انتخاب بین گرایشهای خودش را دارد(عقل) 🧐 و در راه تأمین گرایشهایش به «رنج»ها😢 و «لذت»هایی😍 میرسد. این رنجها و لذتها، تعیینکنندهترین عامل در حیات بشر هستند.🍃 🌟رنج و لذت، در واقع چیزی جز گرایش نیست؛ تأمین شدن گرایش یعنی لذت و تأمین نشدن گرایش یعنی رنج.* 🔆حالا سوالی که مطرح میشود:🧐 *«آیا انسان میتواند گرایشهای خودش را تغییر دهد؟»* 😳 بله، میتواند. «انسان *چگونه* میتواند گرایشهای خودش را تغییر دهد؟»🤔 ❌اگر بخواهیم یک گرایش را *تقویت* کنیم، در «سه حیطه» باید کار کنیم: *«بهکار گیری علم و آگاهی مرتبط📗+ تقویت گرایشهای همسو💪 + تضعیف گرایشهای مخالف»*👊 🔺با اینها یک مثلث تشکیل دهیم و آن را در جهت تقویت گرایش مورد نظر، بهکار گیریم. 💪یعنی *گرایشهای همسو را تقویت* کنیم و *گرایشهای مخالف را تضعیف* کنیم و در این میان، از آگاهی نیز به درستی استفاده کنیم.🍃 در اینجا *آگاهی* یک نقش ویژه هم در *«تعیین مصداق برای گرایشها»* دارد.👤 🌟برای تضعیف یک گرایش بد نیز شبیه همین کار را باید انجام داد. مثلاً اگر میخواهید خساست🤑 را در کسی از بین ببرید، نگاه کنید ببینید چه گرایشهای خوبی دارد؟ ❌سعی کنید آن گرایشهای خوب را تقویت کنید، چون تقویت گرایشهای خوبی که دارد برایش آسانتر از مقابله با این گرایش بد است. وقتی گرایشهای خوب را تقویت کنید، کمکم این گرایش بدش هم ضعیف میشود. 🔆وجود گرایشهای پیدا و پنهان در انسان، تغییر و تقویت گرایشها را ضروری میکند.💯 🌘*پنهان بودن برخی از گرایشها* موجب میشود که ما یک عملیاتی را انجام دهیم به نام *«بهفعلیت رساندن گرایشهای پنهان»*🌕 و *«عملیات تقویت گرایشها»* 🌔 ✨وقتی بخواهیم گرایشهای پنهان -که لذتش دیرتر میرسد-⏰ را بیدار و فعال کنیم،😴 ❌ یکمقدار باید از لذت گرایشهای بالفعل، صرفنظر کنیم. این همان چیزی است که تحت عنوان *«مخالفت با هوای نفس»* 🚫 از آن یاد میشود و طبق روایات ما این نظام دین یا نخِ تسبیح دین است📿 🌟(امیرالمؤمنین(ع): نِظَامُ الدِّینِ مُخَالَفَةُ الْهَوَى؛ نظام دین، مخالفت با هوای نفس است. غررالحکم/9981)🌟 🔆پس تعریف ما از زندگی این است: *«زندگی یعنی مدیریت گرایشها»* ❌ این مدیریت گرایشها دو معنا دارد: 1. تغییر گرایشها ❎ 2. تحقق و پاسخ دادن به گرایشها✅ ✨تغییر گرایشها در وجود انسان اجتنابناپذیر است. اینکه در روایت میفرماید: «أَکْرِهْ نَفْسَکَ عَلَى الْفَضَائِلِ فَإِنَّ الرَّذَائِلَ أَنْتَ مَطْبُوعٌ عَلَیْهَا»(غررالحکم/2477) منظور همین اجتنابناپذیر بودن است.🍃 ✨ یعنی اگر ما خودمان سعی نکنیم گرایشهای خودتان را تغییر دهیم، بهطور طبیعی این تغییر گرایشها در ما اتفاق میافتد(منتها این تغییر طبیعی، برایمان مفید نخواهد بود)😥 ✨کسانی که میگویند: ما نمیخواهیم گرایشهای خود را مدیریت کنیم، وقتی در *تزاحمها و تعارضهای بین گرایشهای خودشان* گرفتار میشوند،🤔😥 واقعاً بیچاره میشوند و بههر حال مجبور خواهند بود *«با امیال و هوای نفس خود مبارزه کنند»* و مجبورند رنجی که در حذف برخی از گرایشها وجود دارد را تحمل کنند. 😓 یعنی انسانهای هرزه هم این رنج را میکِشند،🔞 چون *اساساً زندگی انسان طوری طراحی شده که او مجبور است با برخی از دوستداشتنیهای خودش مخالفت کند، چه دیندار باشد و چه بیدین.*❗️ ❌حتی اگر کسی عقلش را هم تعطیل کند و هواپرستِ مطلق شود، باز هم بین اهواء نفسانی خودش باید انتخاب کند و در نتیجه یک طرف این انتخاب رنج میآورد و طرف دیگر، لذت میآورد. اما رنج را نمیتوان حذف کرد.🤷♂ ❓«آیا این مدیریت گرایشها، نیاز به برنامه ندارد؟» خب معلوم است که نیاز به برنامه دارد،🤓 این برنامه باید به او بگوید: «کدام گرایش خود را ترجیح بده و کدام را کنار بگذار؟» ✅ 🌟*دین، برنامه ای برای مدیریت گرایش هاست* انشالله جلسات آینده بیشتر در موردش صحبت میکنیم....🍃 📜تکلیف جلسه ششم📜 طبق مباحث هفته گذشته و این هفته در مورد نیازها و گرایش های حقیقی و کاذب، روی یک کاغذ، ۱. فعالیت هایی که در حال انجامش هستین، ۲. فعالیت هایی که باید انجام بدین، و ۳. فعالیت هایی که دوست دارین انجام بدین رو بنویسین و برای هرکدوم بررسی کنین که براساس چه نیاز و گرایشی هست؟ آیا براساس گرایش و نیاز حقیقی هست یا کاذب؟ برای هر فعالیت بپرسین چرا ؟ و انقدر این چرا رو تکرار کنین و بهش جواب بدین که از همه جنبه ها و زوایا مسئله براتون باز بشه.
11 فروردین 1403 21:01:08
43 بازدید
نظم مادرانه
(ادامه پست قبل) *بریم سراغ گرایش ها* *گرایش ها* هم مانند نیازها، حقیــ😇ــقی و غیرحقیـــ🙈ـــقی دارند. ⭕️گرایش های حقیقی: رغبت و تعلق به سوی خدا و آنچه نزد اوست، می باشد. 💫 ❌ *کنترل هوای نفس* و آرزوهای دست نیافتنی و حذف آنها از برنامههای زندگی، ضرورتی است که تنها با اقدام به آن می توان سمت و سوی برنامهها را اصلاح کرد.🍃 ❌ اگر کسی به تمایلات دنیایی روی بیاورد، دچار تبعاتی خواهد شد که بهترین برنامه و برنامه ریزی هم نمی تواند اورا به کامیابی برساند. زیرا در مسیری غیر حقیقی گام برمیدارد و به مقاصدی غیر واقعی می رسد.🕸😞 از آنجا که ویژگی دنیا دگرگونی و تحول است چنان که انسان در زندگی گرایش و رغبتش را به آنچه در دنیاست قرار دهد و برایش تلاش کند، ناچار است *با دگرگونی دنیا امیالش را دگرگون کند* پس همتش هم دگرگون و مختلف و متکثر خواهد شد و هم و غم در این مسیر رو به فزونی می رود. 🐛------»🦋 ⭕️ *نیازها و گرایشهای غیر حقیقی* انسان را دچار سردرگمی کرده مقصد روشنی ندارد و *راحتی و آرامش قلب و بدن را از او میگیرد.* 😖🤯🤪☹️😞😠😵🙄🤔 ✨ پس مهمه که بتونیم گرایش هامون رو *مدیریت* کنیم. پس بیاین از یه زاویه دیگه به مبحث *گرایش ها* نگاه کنیم: همانطور که گفته شد انسان دارای گرایش ها و تمایلات گوناگون، که بعضا متعارض و متزاحم هستند می باشد.🧐🤔 *باید* بین این گرایش ها *انتخاب* کند. نعمتی که خداوند در وجود انسان برای انتخاب قرار داده است، *عقل* است.🧠👤 گرایش های انسان به دو نوع اساسی تقسیم می شوند: ⭕️ *گرایش های سطحی تر* که *زودتر* درک میشوند و انسان نسبت به آنها خود آگاهی پیدا میکند، اما *لذت کمتری* دارند.💑🍔🏇🎨🤑 ⭕️ و دیگری *گرایش هایی که پنهان تر* هستند، *دیرتر* درک میشوند و به سادگی نمیتوان آنها را تجربه کرد. اما این گرایشها در وجود انسان *عمیقتر و لذت بخش تر* هستند.😇😇😇 ✨ این ساز و کار ویژهای است که خداوند حکیمانه برای انسان چیده است. در شرایط یکسان اگر یکی از گرایش ها قوی تر باشد و یکی ضعیف تر، طبیعتا انسان همیشه گرایش قوی تر را انتخاب میکند و اگر قدرت گرایش ها برابر بود، انسان همیشه دچار حیرت می شد که کدام را انتخاب کند و نمی توانست.🧐🤔 ✨ به انتقال انسان از گرایش های سطحی به گرایش های عمیق *کمال* می گویند. به این ترتیب *عقل می شود میل به انتخاب برتر* 🤩 ✨ من وقتی بر اساس آگاهی خودم و خلاف میل خودم رفتار می کنم، در واقع دارم مطابق یک میل دیگرم رفتار می کنم. مثلاً یک دارویی است که از آن بدم میآید. اما عقلم به من میگوید که بخور. ❌ در اینجا عقل من است که دارد به من دستور میدهد. عقل می گوید: من از داروی تلخ بدم می آید ولی از مرگ بیشتر بدم میآید. پس من دارو را برخلاف میل نمیخورم بلکه در اصل مطابق میلم میخورم. کدام میل؟ *میل قویتر و برتر* 💪 انشالله در جلسات بعد بیشتر در مورد مدیریت تمایلات باهم صحبت میکنیم.🌸 📜 تکلیف جلسه پنجم 📜 با بررسی نیازها و گرایشات خود، مشخص کنین کدوم نیازها حقیقی، و کدام غیر حقیقی هستند؟ خیلی خوبه که از اولین ساعت های روزمون، هرکاری که خواستیم انجام بدیم، یه مکث بکنیم و با خودمون فکر کنیم این کار، براساس نیاز حقیقی هست یا غیر حقیقی؟ انجامش بدم یا ندم. و اینکه میشه با یه نیت درست، اون نیاز طبیعی رو در راستای نیازهای حقیقی قرار داد؟ 🧐 منتظر نظر دوستان هستم 😊
11 فروردین 1403 20:51:15
41 بازدید
نظم مادرانه
امروز در مورد مقصد و هدف در زندگی باهم صحبت میکنیم⭐ (بدلیل حذف جلسات کمتر مرتبط، قسمت ششم، در واقع جلسه هشتم هست) 🔸🔻ویژگی انسان، حرکت های اختیاری اوست. هر حرکتی هم دارای مبدا و مقصد است. انسان هم از این قاعده مستثنا نیست و برای هر حرکت و عمل، مقصد در نظر میگیرد. 📍 ممکن است این مقصد در نظر انسان 1️⃣ آشکار باشد و فرد بداند که دقیقا به چه دلیل آن کار را انجام میدهد. 2️⃣ پنهان باشد. در این صورت فرد باید با بررسی دلایل و عوامل انجام کار، مقصد و هدف کار را پیدا کند. *دسته بندی انواع مقاصد* 🌱 🔆۱) مقاصد حقیقی✅ و غیر حقیقی❌: ✨ *مقاصد حقیقی* مقصد هایی هستند که انسان را به غایت مطلوب و کمال خود راهنمایی میکنند و در آنها دست یافتن به *حقایق هستی، آخرت، عبودیت و لقاءالله*، برای انسان حکم اصل و مبنا را دارد.✅ ✨و *مقاصد غیر حقیقی* مقصد هایی هستند که انسان را از حقیقت وجودی و کمال او دور می سازند و رسیدن به *منفعت های دنیایی* برای فرد اصل است.❌ 🔆۲) *مقاصد کلی و جزئی* : ✨ *مقاصد جزئی* مقصد هایی هستند که نمیتوان آنها را برای هر کاری در نظر گرفت و تنها مقصد بخشی از برنامه های زندگی هستند. (مثلاً مقصد غذا خوردن سیر شدن است این مقصد را نمی توان برای همه فعالیت ها در نظر گرفت.) مقصد بالاتر آن سلامتی است که آن را هم ممکن است برای همه فعالیت ها نتوان در نظر گرفت اگر چه طیف وسیع تری را شامل می شود. 🍃پس یک طیف از مقاصد وجود دارد و هر برنامهای میتواند علاوه بر مقاصد کلی دارای مقاصد جزئی نیز باشد. 📌 *نکته مهم : مقاصد جزئی باید در خدمت مقصد کلی باشد و فرد را به سمت نزدیکتر شدن به مقصد کلی و دستیابی به آن کمک کند.* 🍃 🔸🔻همچنین باید برای هر برنامه ای در زندگی با توجه به مقصد کلی، مقاصد جزئی را نیز در نظر آورد. 🔸 در قران و روایات درباره اصلاح مقاصد کلی و جزئی انسان بسیار تاکید شده است. که همگی آنها در نهایت ✨ *قرار دادن توحید یا همان لقای پروردگار را به عنوان مقصد اصلی* ✨ هر انسان و *استفاده از امکانات دنیا را به عنوان مقاصد جزئی* انسان برای رسیدن به آن مقصد کلی می دانند.🔸 🔆۳) *مقصد اصلی و فرعی:* 🔴مقاصد را می توان *از جنبه اولویت* به مقاصد اصلی و فرعی تقسیم کرد. ✨ *مقصد اصلی* مقصدی است که به عنوان *اولویت اول* مطرح می شود ✨ مقصد های فرعی می توانند در جنب وجود داشته باشند. ⏪ مثلا در ورود به دانشگاه، مقصد اصلی رسیدن به علم است و گرفتن مدرک و یا حتی گرفتن نمرات بالا مقاصد فرعی هستند.👩🎓👨🎓 🌱از آنجایی که مقاصد اصلی و فرعی ممکن است با هم تعارض داشته باشند ❌ یا امکان عملی شدن با همراه نداشته باشند، در نظر گرفتن مقاصد اصلی و فرعی طبق منطقی صحیح، شرط صحت برنامه است.✅ در غیر این صورت، فرد در اولویت بندی های خود دچار مشکل میشود. از این رو جابجایی این مقاصد و به کارگیری آنها به جای هم می توانند یکی از دلایل دست نیافتن به مقاصد حقیقی در زندگی فرد باشد🌱 ✴️ برای پیدا کردن مقاصد *حقیقی* ، کلی و اصلی: 🌱 - باید ببینیم خداوند در آفرینش انسان و صفات و حالات او،چه مقاصدی در نظر گرفته و بهترین منبع برای شناسایی آن ها، *آیات و روایات* است. 😇 🌱- از قوه *تفکر و تعقل* بهره ببریم. برای شناخت مقصد، اولویت بندی کارها براساس مقصدی که انتخاب کردیم و آشنایی و استفاده از قوانین هستی برای رسیدن به مقصد، نیاز به تفکر داریم.🤔 🌱- یادآوری مکرر *مقاصد* و ارزیابی آن ها🛣 و مهمتر از همه (که ان شاءالله در بحث های آینده معرفت افزایی بهش خواهیم رسید) 🌱 بهره مندی از #هدایت و دستگیری خداوند در مسیر #بندگی به پایبندی و شناخت انحرافات کمک می کند. 👌♥️ 💚 *والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا* 💚 📜تکلیف جلسه هشتم📜 تکلیف این هفته مون، بخشی از قالب برنامه ریزی رو هم در برمی گیره. پس لطفا جدی بگیرین و انجام بدین🌸 یه برنامه آینده نگر بنویسین. به این صورت که یک چشم انداز ۱۰ ساله، یا ۵ ساله در نظر بگیرین و اهدافتون رو برای این بازه زمانی بنویسین. فکر کنین که میخواین انتهای این بازه زمانی، کجا و در چه حالت و نقطه ای باشین. حالا مقاصد حقیقی، کلی، و جزئی مرتبط باهاشون رو بنویسین.
20 فروردین 1403 02:58:16
47 بازدید
نظم مادرانه
میرسیم به روزنگار. *روزنگار میتونه چه قسمتهایی داشته باشه؟* مشخصاً بالای صفحه *تاریخ و روز* را مینویسیم. من با ساعت بندی دقیق کارها مخالفم. اینکه بگیم از ساعت ۸ تا ۸و نیم مطالعه، از ساعت ۸ و نیم تا ۹ مرتب کردن خونه و ... بهنظر من برای ما مامانها که خیلی از کارهامون و زمانش، تحت تأثیر کوچولو هامونه، نشدنیه. اما اگر کسی برای براش مطلوب هست، این کار رو انجام بده. من زمان روزم رو به *۳ قسمت* تقسیم میکنم. *اذان صبح تا اذان ظهر، اذان ظهر تا اذان مغرب، و شب (تا زمان خواب)* این همون صبح تا ظهر، ظهر تا شب و شب هست با این تفاوت که زمان طلایی *بین طلوعین* در نظر گرفته شده در واقع شما *برای انجام کار هاتون سه بازه زمانی تعیین میکنین* ، که کارها را بر اساس اولویت یا بر اساس مناسب بودن زمان و بازدهی تو این سه بازه تقسیم می کنین. مثلاً من میدونم صبحها بازدهی بهتری برای مطالعه دارم. پس، تو بازه صبح قرارش میدم. البته که این هم وحی منزل نیست. ممکنه کاری رو تو بازه صبح نوشته باشین، ولی در بازه صبح فرصت نکنین انجامش بدین یا به دلیلی ترجیح بدین تو بازه عصر انجام بگیره. اشکالی نداره، تغییرش بدین. نمیخوایم خودمون رو محدود به چارچوبهای سخت و غیر قابلانعطاف بکنیم که باعث کنار گذاشتن کل برنامهنویسی بشه. پس با توجه به هفته نگار، روزنگار رو تکمیل میکنیم . ما لازم داریم کارهایی که برامون *اولویت* دارن و مهم هستند، رو هم بهنحوی برای خودمون علامت بزنیم. میتونین از ستاره (*) استفاده کنین یا اون موارد رو با رنگ قرمز بنویسین یا… بعد از نوشتن کارهای روزانه، قسمت مشارطه و محاسبه داریم. هممون میدونیم که بزرگان عرفان و اخلاق مانند حضرت امام (ره) ، توصیه اکید به *مشارطه، مراقبه و محاسبه و معاقبه روزانه* داشتند. این در واقع یک عهدِ روزانه و ارزیابیِ شبانه برای پایبندی به برنامه است. پس تو قسمت مشارطه، با خودمون صحبت می کنیم. می تونیم در حد چند جمله حدیثِ نفس کنیم. و زمان کمی که از عمرمون باقیمونده رو یادآور بشیم. با خودمون شرط کنیم که ابتدائاً امروزمون و هر لحظه مون با یاد خدا بگذره و بعد به برنامههایی که برای امروز مون در نظر گرفتیم پایبند باشیم. (که قبلاً هم گفتیم تمام این برنامهها باید در مسیر عبودیت باشه) . اگر لازم برای خودمون *جریمه* هم تعیین کنیم. ممکنه کارهایی براتون مهمتر باشه و فقط برای آنها جریمه خاص بگذارین و… *در طول روز سعی میکنین از عهد و مشارطه مون مراقبت کنیم (مراقبه)* درنهایت شب، هنگام *محاسبه و ارزیابی روز* و برناممون هست. برناممون را از لحاظ معنوی و مادی بررسی میکنیم. بررسی میکنیم که حال روحیمون امروز چطور بود؟ اخلاق مون با خانواده و… و بعد کارهای روز را بررسی میکنیم. *وظایف باید در طول روز به یکی از صورتهای زیر تعیین تکلیف بشه:* ۱. هر وظیفهای که *انجام* شد رو تیک میزنیم. ۲. اگر کاری دیگه برامون اولویت نداشت یا دیگه نمیخوایم انجامش بدیم، روش رو کامل خط میکشیم. ۳. اگر کاری رو امروز انجام ندادیم ولی قصد داریم فردا انجام بدیم، با کشیدن یک فلش به سمت صفحه بعد (⬅️) نشون میدیم که به فردا منتقلش کردیم. ۴. اگر کاری را انجام ندادیم و در روزهای آینده قراره انجامش بدیم، بسته به اینکه چه زمانی میخواهیم انجام بدیم، به هفته نگار، ماه نگار یا سال نگار منتقلش میکنیم. پس با علامت فلش رو به عقب (➡️) (جاییکه صفحات ماه نگار و سال نگار وجود دارند) علامت گذاری میکنیم. یه مثال بزنیم: مثلاً من امروز قرار بوده فصل ۱۳ کتابم رو بخونم و نرسیدم اگر *فردا فرصت جبران* رو دارم به این صورت علامت میزنم: ⬅️ مطالعه فصل ۱۳ کتاب پروتز و بعد در روزنگار فردا وارد میکنم. اما اگر *قصد ندارم* فردا هم انجامش بدم، بلکه مثلاً آخر ماه وقت جبران گذاشتم و میخوام اون موقع انجامش بدم، به این صورت علامت میزنم: ➡️ مطالعه فصل ۱۳ کتاب پروتز و بعد در ماه نگارم جلوی روز مثلاً سیام بهعنوان وظیفه مینویسم. بهاینترتیب تمام وظایف تعیین تکلیف میشن. *چند نکته* : ♡ *بهترین زمان برای برنامه ریزی، شب قبل* هست. بعد از ارزیابی روزتون، برای فردا، روزنگارتون رو مینویسین تا با آمادگی ذهنی، روزتون رو شروع کنین. یا حداقل *بعد از نماز صبح* ، برنامه روزانه نوشته بشه. ♡ همواره برای *جبران عقب افتادگی ها* ، زمان در نظر بگیرین. مثلا اگر برای درس خوندن برنامه ریزی میکنین، تمام ۷ روز هفته رو براش در نظر نگیرین، دو روز رو بذارین برای جبران عقب افتادگی احتمالی. در بهترین حالت اگر زمان اضافی آوردین و درواقع عقب افتادگی نداشتین، هم میتونین صرف کارهای جایگزین بکنین، هم کار هفته آینده رو جلو بندازین و ... اما اگر عقب افتادین، خیالتون راحته که جا برای جبران گذاشتین. این زمان جبران رو برای انتهای ماه هم در نظر بگیرین برای جبران عقب افتادگی های اون ماه . ♡ همیشه چند تا کار تو آستین داشته باشین برای زمان هایی که *وقت اضافی* پیدا میکنین. حتی میتونین یه لیست بنویسین تا در مواقع لزوم سریع انتخاب کنین و زمانتون رو به بطالت نگذرونین.(حتی میتونه تفریح خاص یا کتاب خوندن باشه) ♡ یه پیشنهاد خوب و مفید، اختصاص یه قسمت از روزنگار به *دردودل با امام زمان (عج)* هست. هم ارتباطمون با ولی حاضرِ ناظر مستحکم تر میشه و هم حس تعهد و پایبندی به برنامه رو تقویت میکنه. ضعف ها و نواقصمون رو پیش پدر امت بیان میکنیم و ازشون کمک میخوایم که کمِ کارمون رو زیاد کنن و کمکمون کنن مسیر رو درست و خوب پیش بریم.. انشالله جلسه آینده، جلسه آخر مباحثمون هست و یک سری جزئیات و نکات ریز برنامه روزانه رو با هم مرور میکنیم. 📜تکلیف جلسه📜 هفته نگار و روزنگار رو با توجه به نکات گفته شده بنویسین. چه پیشنهادهایی برای بهتر شدن برنام روزانه دارین؟ چه ترفندهایی رو به کار بردین که براتون مفید بوده؟ باهامون به اشتراک بذارین🤗
22 فروردین 1403 05:42:39
97 بازدید
نظم مادرانه
جلسه گذشته، *صفحه آینده نگار* رو با هم تعریف کردیم و یه چشمانداز ۵ یا دهساله برای خودمون ترسیم کردیم. برای اینکه بتونیم به اون چشمانداز دست پیدا کنیم، باید بازههای زمانی کوتاهتر را در نظر بگیریم و ببینیم گامهای رسیدن به اون هدف کلی چه چیزهاییه. پس گامهای مرتبط با آن چشمانداز رو که عملی هستند و امسال باید انجامشون بدیم رو، در سال نگار وارد میکنیم. این باعث میشه یه دید جامع و بهتر نسبت به سال پیش رومون پیدا کنیم. برای *ایجاد صفحه سال نگار* ، میخوایم برنامههای کلیِ یکسال رو، *به تفکیک ماه ها* داشته باشیم. کافیه ۲ صفحه رو در نظر بگیریم و هر صفحه رو به ۶ قسمت تقسیم کنیم تا برای ۱۲ ماه بهصورت تفکیکشده جا داشته باشیم. (مشخصاً اگر جای بیشتری نیاز داشتین، صفحات بیشتری را در نظر بگیرین) یه پرانتز باز کنم: بهصورت کلی اطلاعاتی که ما وارد دفتر برنامهریزی مون میکنیم، یکی از این ۳ دسته است: ۱. یا جزو *وظایف* ماست یعنی کارهایی که باید انجام بدیم. ۲. یا جزو *رویداد* هاست یعنی مناسبتها، اتفاقات مهم یا چیزهایی که تجربه میکنیم. ۳. یا جزوه *یادداشت* هاست یعنی نکات و اطلاعات مهمی که نمیخواهیم فراموش کنیم. برگردیم به سال نگار. حالا تو قسمت هر ماه، وظایف کلی، رویدادهای مهم، و هرچیزی که لازم که در نظر داشتهباشیم رو وارد میکنیم. مثلاً تاریخ چک هاتون رو، تاریخ تولدهای دوستان و آشناها که میخواهیم فراموش نشه، آخرین مهلت تحویل پروژهها، اهدافی که زمان مشخص دارند و… همه قسمتهای برنامهریزیِ شما *قابلانعطافه* . به این معنی که هر زمان لازم بود، میتونین تغییراتی در اون ایجاد کنید. (من به همین دلیل معمولاً با مداد، سال نگار رو مینویسم) اگر رویداد یا هدفی لازم بود، اضافه کنید و برعکس. اگر دیدین هدفی رو ۳ ماه پیش داشتین و الان دیگه براتون اولویت نداره، از برنامهتون حذفش کنید. یه مثال رو با هم پیش ببریم، تا سال نگار جا بیفته. مثلاً اگر من در بخش علم، هدف کلی ۵ سالم رو، "بهروز بودن علمی در حوزه تخصصی خودم یعنی دندانپزشکی" نوشتم، اهداف جزئی ترم میشه: - دوره منظم کتب مرجع دندانپزشکی، - مطالعه منظم مقالات علمی، - مشاهده کلیپهای آموزشی، - شرکت در وبینارهای بازآموزی حالا برای نوشتن سال نگار، سعی میکنم یه دستهبندی کلی از این اهداف رو، به تفکیک ۱۲ ماه انجام بدم. مثال رو در عکس زیر میبینید. (اصلا نیاز نیست خیلی جزئی وارد بشیم. جزئیات برای بخش ماه نگار و هفته نگار هست) بهاینترتیب سال نگار کامل میشه😊
22 فروردین 1403 05:24:42
74 بازدید
زهرا موسوی
0
0
قسمت دهم: آینده نگار، یادداشت چشم انداز آینده (۲)
(ادامه از پست قبل) هرکدوم - از ویژگی های هدف رو مختصر توصیح میدیم و مثال میزنیم: ۱) باید به شکل روشن و شفاف و کاملاً واضح هدف خود را بیان کنیم. ما باید مقاصد کلی را تعیین کنیم و بعد برای شفافتر شدنِ اهداف کلی، اهداف جزئی که کمککننده برای رسیدن به اهداف کلی هست رو بنویسیم. مثلاً یکی از *اهداف کلی* میتونه این باشه که 👈 "میخوام زندگی سالمتری داشته باشم" *اهداف جزئی* که میتونه این هدف رو شفافتر مشخص کنه رو مینویسیم: 👈 مثلاً "باید مواد مضر مثل پفک و سوسیس و کالباس و... رو از برنامه غذاییم حذف کنم" و "روزی حداقل بیست دقیقه ورزش کنم" و ... ۲) *قابلاندازهگیری* باشه. باید معیار و روش اندازهگیری رو هم مشخص کنیم. مثلاً اینکه بگیم امسال میخوام ورزش کنم کافی نیست. ❌ باید *مقدارِ کمّی* تعیین کنیم. مثلاً: " این ماه از ۲۰ دقیقه در روز شروع میکنم و ماهانه ۵ دقیقه به زمانش اضافه میکنم تا به ۱ ساعت در روز برسد…" ۳) *قابلدستیابی و واقعبینانه* باشه. این به این معنی نیست که اهداف رو بسیار ساده انتخاب کنیم. اتفاقاً بلندی اهداف، نشانه بزرگی انسانه و خوبه که اهداف رو به شکلی تعریف کنیم که کمی ما را به *چالش* بکشند. مثلاً اگر فکر میکنیم بهسادگی میتونیم "روزی ۱۰ دقیقه" ورزش کنیم، شاید "روزی ۲۰ دقیقه ورزش هدف مناسبتری" باشه. اماا قطعا، روزی ۱ ساعت، در این زمان، واقعبینانه و قابلدستیابی نیست. *باید هدفمان به اندازهای باشه که احساس کنیم با تلاش و کوشش و صرف انرژی میتونیم بهش برسیم.* ۴) اهدافی که مینویسیم باید *با خودمون، دغدغه هامون و نیازهای حقیقی مون مرتبط* باشه. اگر اهداف *برطرفکننده نیازهای حقیقی* ما نباشن (در بحث نیازها و تمایلات صحبت کردیم) و بر اساس نیازهای کاذب باشند، یا *از طرف فرد دیگهای* بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم، برای ما هدفگذاری شده، چنین هدفی، هدف مطلوبی نیست و بعد از مدتی انگیزهای برای پیگیری اون نخواهیم داشت. مثلاً دوستتون به شما گفته این مباحث برنامهریزی که تو باشگاه ارائه میشه خیلی مفیده و حتما بخونش 😋🤗 تا وقتی شما احساس نیاز واقعی برای مباحث برنامهریزی نداشته باشین، این هدف، هدف مطلوبی تلقی نمیشه و منتهی به عمل نخواهد شد 🙄😐 ۵) باید مشخص باشد این هدف قرار *در کدام بازه زمانی* محقق بشه. تو مثال ورزش اگر هدف امسال شما ، ۱ ساعت ورزش هست، باید مشخص کنید: *چه زمانی و به چه شکل به این هدف میرسین* . قرار است روز اول و ماه اول، به این عدد برسین؟ یا کمکم زمان رو اضافه میکنین و آخر سال به این عدد میرسین؟ مثلاً گفتیم "از روزی ۲۰ دقیقه ورزش شروع میکنیم و هر ماه ۵ دقیقه به زمان اضافه میکنیم تا نهایتاً به ۱ ساعت برسه و بعد روی همین ۱ ساعت باقی میمونیم" ۶) اهداف باید در شما *ایجاد انگیزه* بکنند و این همانطور که گفتیم مستقیماً به این برمیگرده که *برخاسته از نیاز واقعی* در شما هست یا نه. _ حالا که فهمیدیم اهداف، چه ویژگیهایی باید داشته باشند و اهداف جزئی رو مشخص کردیم، این اهداف جزئی و وظایف مرتبط با اون باید *براساس زمانبندی و اولویتشون، در کلِ برنامهریزی ما گنجونده بشن. به همین منظور، ما سال نگار، ماه نگار و هفته نگار داریم تا تمام اینها دستهبندی بشن و بهموقع بهشون بپردازیم. نکته ۱ : یک مدل دیگه هدفگذاری دینی، *براساس نقشها و حقوقی هست که به گردن داریم* (استفاده از رساله حقوق امام سجاد (ع) خیلی کمککننده است) برای اینکه جنبهای از زندگی و اهداف از قلم نیفته و ما بهش بیتوجه نباشیم و درواقع بحث *همه جانبه بودن برنامه* رعایت بشه، خیلی کمککننده است. باید تمام نقشهایی که داریم و حقوق مختلفی که در قبال خودمون و سایرین به گردنمون هست رو بنویسیم و بر اساس آنها هدف گذاری کنیم. نکته ۲: اگر از مدل نکته قبل استفاده نمیکنین، حتما در هدفگذاری تون *تمام ابعاد جسمی و روحی و معنوی و دنیایی* رو در نظر بگیرین. برای اینکه فراموش نکنین بخشهای اصلی رو بنویسین و اهداف مرتبط با هر کدام را تعیین کنید. مثلاً بخشهای علمی، جسمی، خانوادگی، معنوی، مطالعات و… هر مدلی که براتون بهتره و باهاش راحتترین رو انجام بدین. پس دفتر و خودکار هاتون رو بردارین ... *اولین صفحه دفتر* ، مربوط به *فهرست* میشه. فهرست برای اینه که مراجعه به قسمتهای مختلف دفترمون رو برامون راحت بکنه. وقتی بخشهای بعدی برنامهریزی رو در آینده توضیح بدیم، بیشتر به کاربردش پی میبریم. علیالحساب *۲ صفحهی پشتورو (۴ برگه سفید) برای فهرست* جا بگذارید. *صفحه ۵، صفحه آینده نگاره* . *چشمانداز ۵ یا دهساله تون* رو اینجا بنویسین. اگر وظیفه یا رویدادی هست که زمانش مربوط به بیشتر از یکسال آینده میشه و لازمه یادداشتش کنید هم، اینجا وارد میشه. درمورد وظایف و رویدادها و علائم دفتر و قسمت های دیگه در جلسات آینده بیشتر صحبت میکنیم. 📜تکلیف جلسه📜 چشم انداز ۵ یا ۱۰ ساله تون رو بنویسین و اهداف کلی و جزئی مرتبط با اون رو یادداشت کنین و بخش آینده نگار دفتر برنامه ریزی تون رو تکمیل کنین.