پست های مشابه

نظم مادرانه

(ادامه از پست قبل) هرکدوم - از ویژگی های هدف رو مختصر توصیح میدیم و مثال میزنیم: ۱) باید به شکل روشن و شفاف و کاملاً واضح هدف خود را بیان کنیم. ما باید مقاصد کلی را تعیین کنیم و بعد برای شفاف‌تر شدنِ اهداف کلی، اهداف جزئی که کمک‌کننده برای رسیدن به اهداف کلی هست رو بنویسیم. مثلاً یکی از *اهداف کلی* می‌تونه این باشه که 👈 "می‌خوام زندگی سالم‌تری داشته باشم" *اهداف جزئی* که می‌تونه این هدف رو شفاف‌تر مشخص کنه رو می‌نویسیم: 👈 مثلاً "باید مواد مضر مثل پفک و سوسیس و کالباس و... رو از برنامه غذاییم حذف کنم" و "روزی حداقل بیست دقیقه ورزش کنم" و ... ۲) *قابل‌اندازه‌گیری* باشه. باید معیار و روش اندازه‌گیری رو هم مشخص کنیم. مثلاً این‌که بگیم امسال می‌خوام ورزش کنم کافی نیست. ❌ باید *مقدارِ کمّی* تعیین کنیم. مثلاً: " این ماه از ۲۰ دقیقه در روز شروع می‌کنم و ماهانه ۵ دقیقه به زمانش اضافه می‌کنم تا به ۱ ساعت در روز برسد…" ۳) *قابل‌دستیابی و واقع‌بینانه* باشه. این به این معنی نیست که اهداف رو بسیار ساده انتخاب کنیم. اتفاقاً بلندی اهداف، نشانه بزرگی انسانه و خوبه که اهداف رو به شکلی تعریف کنیم که کمی ما را به *چالش* بکشند. مثلاً اگر فکر می‌کنیم به‌سادگی می‌تونیم "روزی ۱۰ دقیقه" ورزش کنیم، شاید "روزی ۲۰ دقیقه ورزش هدف مناسب‌تری" باشه. اماا قطعا، روزی ۱ ساعت، در این زمان، واقع‌بینانه و قابل‌دستیابی نیست. *باید هدفمان به اندازه‌ای باشه که احساس کنیم با تلاش و کوشش و صرف انرژی می‌تونیم بهش برسیم.* ۴) اهدافی که می‌نویسیم باید *با خودمون، دغدغه هامون و نیازهای حقیقی مون مرتبط* باشه. اگر اهداف *برطرف‌کننده نیازهای حقیقی* ما نباشن (در بحث نیازها و تمایلات صحبت کردیم) و بر اساس نیازهای کاذب باشند، یا *از طرف فرد دیگه‌ای* به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم، برای ما هدف‌گذاری شده، چنین هدفی، هدف مطلوبی نیست و بعد از مدتی انگیزه‌ای برای پیگیری اون نخواهیم داشت. مثلاً دوستتون به شما گفته این مباحث برنامه‌ریزی که تو باشگاه ارائه می‌شه خیلی مفیده و حتما بخونش 😋🤗 تا وقتی شما احساس نیاز واقعی برای مباحث برنامه‌ریزی نداشته باشین، این هدف، هدف مطلوبی تلقی نمی‌شه و منتهی به عمل نخواهد شد 🙄😐 ۵) باید مشخص باشد این هدف قرار *در کدام بازه زمانی* محقق بشه. تو مثال ورزش اگر هدف امسال شما ، ۱ ساعت ورزش هست، باید مشخص کنید: *چه زمانی و به چه شکل به این هدف می‌رسین* . قرار است روز اول و ماه اول، به این عدد برسین؟ یا کم‌کم زمان رو اضافه می‌کنین و آخر سال به این عدد می‌رسین؟ مثلاً گفتیم "از روزی ۲۰ دقیقه ورزش شروع می‌کنیم و هر ماه ۵ دقیقه به زمان اضافه می‌کنیم تا نهایتاً به ۱ ساعت برسه و بعد روی همین ۱ ساعت باقی می‌مونیم" ۶) اهداف باید در شما *ایجاد انگیزه* بکنند و این همان‌طور که گفتیم مستقیماً به این برمی‌گرده که *برخاسته از نیاز واقعی* در شما هست یا نه. _ حالا که فهمیدیم اهداف، چه ویژگی‌هایی باید داشته باشند و اهداف جزئی رو مشخص کردیم، این اهداف جزئی و وظایف مرتبط با اون باید *براساس زمان‌بندی و اولویتشون، در کلِ برنامه‌ریزی ما گنجونده بشن. به همین منظور، ما سال نگار، ماه نگار و هفته نگار داریم تا تمام این‌ها دسته‌بندی بشن و به‌موقع بهشون بپردازیم. نکته ۱ : یک مدل دیگه هدف‌گذاری دینی، *براساس نقش‌ها و حقوقی هست که به گردن داریم* (استفاده از رساله حقوق امام سجاد (ع) خیلی کمک‌کننده است) برای این‌که جنبه‌ای از زندگی و اهداف از قلم نیفته و ما بهش بی‌توجه نباشیم و درواقع بحث *همه جانبه بودن برنامه* رعایت بشه، خیلی کمک‌کننده است. باید تمام نقش‌هایی که داریم و حقوق مختلفی که در قبال خودمون و سایرین به گردنمون هست رو بنویسیم و بر اساس آن‌ها هدف گذاری کنیم. نکته ۲: اگر از مدل نکته قبل استفاده نمیکنین، حتما در هدف‌گذاری تون *تمام ابعاد جسمی و روحی و معنوی و دنیایی* رو در نظر بگیرین. برای این‌که فراموش نکنین بخش‌های اصلی رو بنویسین و اهداف مرتبط با هر کدام را تعیین کنید. مثلاً بخش‌های علمی، جسمی، خانوادگی، معنوی، مطالعات و… هر مدلی که براتون بهتره و باهاش راحت‌ترین رو انجام بدین. پس دفتر و خودکار هاتون رو بردارین ... *اولین صفحه دفتر* ، مربوط به *فهرست* می‌شه. فهرست برای اینه که مراجعه به قسمت‌های مختلف دفترمون رو برامون راحت بکنه. وقتی بخش‌های بعدی برنامه‌ریزی رو در آینده توضیح بدیم، بیشتر به کاربردش پی می‌بریم. علی‌الحساب *۲ صفحه‌ی پشت‌ورو (۴ برگه سفید) برای فهرست* جا بگذارید. *صفحه ۵، صفحه آینده نگاره* . *چشم‌انداز ۵ یا ده‌ساله تون* رو این‌جا بنویسین. اگر وظیفه یا رویدادی هست که زمانش مربوط به بیشتر از یک‌سال آینده می‌شه و لازمه یادداشتش کنید هم، این‌جا وارد می‌شه. درمورد وظایف و رویدادها و علائم دفتر و قسمت های دیگه در جلسات آینده بیشتر صحبت می‌کنیم. 📜تکلیف جلسه📜 چشم انداز ۵ یا ۱۰ ساله تون رو بنویسین و اهداف کلی و جزئی مرتبط با اون رو یادداشت کنین و بخش آینده نگار دفتر برنامه ریزی تون رو تکمیل کنین.

22 فروردین 1403 05:16:02

73 بازدید

نظم مادرانه

⭐ یه مرور کوتاه در مورد مطالب گذشته داشته باشیم ⭐ برنامه ریزی شامل ۲ بخش *محتوا و قالب* هست. *قالب برنامه* یعنی اینکه چه کاری رو در چه زمانی و مکانی انجام بدیم. عمدتا همه ما هنگام برنامه ریزی، روی قالب تمرکز داریم و فکر میکنیم مشکل مون از قالب برنامه هست. در حالی که *بخش مهم تر که ازش غافل میشیم، محتواست* . ما هم از ابتدای بحث سعی کردیم ابتدا به محتوا بپردازیم و در مورد مباحث *اهمیت زمان، رابطه دین و برنامه ریزی، برنامه ریزی چند بعدی و وجوه مختلف انسان و نقش نیاز و گرایش در برنامه ریزی* صحبت کردیم. 📜 🔆انسان موجودی دارای گرایش‌های مختلف است، و حرکت او به سوی تحقق گرایش‌های اوست، او مجبور به انتخاب است🧐 و برای انتخاب، ابزاری به نام *عقل* 🧠در اختیار دارد که * «میل به انتخاب برتر» * 🤩است. و ابزار دیگر هم * میل به آگاهی* ست.🤔 اگر بخواهیم عقل را دقیق‌تر معرفی کنیم، باید بگوییم: *میل* به انتخاب برتر. عقل می‌گوید *لذت بیشتر و ماندگارتر بهتر از لذت کمتر و ازبین رونده* است. 😇 عقل قدرتی در وجود ماست که این قدرت علی‌القاعده *خودش هم یک گرایش* است، گرایشی که سلطان همۀ گرایش‌هاست.👑 عقل همیشه خواهان این است که میل برتر را انتخاب کنیم💯 و لذا این عقل، در وجود ما *دشمن* خواهد داشت.👿 یعنی گرایش‌هایی که عقل آنها را کنار می‌زند و انتخاب نمی‌کند، دشمن عقل خواهند شد. 👿 ✨پس درگیری عقل در وجود انسان با چیست؟ با *گرایش‌های سطحی* است که اسم آن را *«هوی»* می‌گذاریم.😋 «هوی» هر گرایشی است که انسان را سقوط می‌دهد و پایین می‌کشد.😔  ✨*میل به آگاهی ابزار دیگر انتخاب* از سوی دیگر، *علم و آگاهی* سبب می‌شود که عقل شروع به رشد و نمو کند.🔝 (کَثْرَةُ النَّظَرِ فِی الْعِلْمِ یَفْتَحُ الْعَقْل‏؛ دعوات راوندی/221)🤔 🤩چون عقل، میل به انتخاب برتر دارد ولی *مصادیق را نمی‌شناسد* ، لذا وقتی مصداق‌ها را به او نشان می‌دهید، عقل کم‌کم به خودش می‌آید. همان‌طور که برای یک بچه باید فرصت‌های تجربه کردن را فراهم کنیم تا عاقل‌تر شود.🍃 🌟 (امام حسین(ع): ذَرَأَ اللَّهُ الْعِلْمَ لِقَاحَ الْمَعْرِفَةِ وَ طُولَ التَّجَارِبِ زِیَادَةً فِی الْعَقْل‏؛ نزهه‌الناظر/88)🌟 🔆 *«رنج» یعنی تأمین نشدن یک گرایش* 😓 ❌وقتی انسان برای ارضاء تمایلات خودش حرکت می‌کند،🚶‍♂طبیعتاً مجبور است برای رسیدن به برخی از تمایلات، برخی دیگر از تمایلات خود را ترک کند، کنار بزند، یا صرف‌‌نظر کند(تمایلات انسان با هم تعارض یا تزاحم دارند).⛔️ این ترک کردن یا نرسیدن به برخی از تمایلات، باعث رنج می‌شود.😢 🔆 *رنج یعنی اینکه من: یا به دوست‌داشتنی‌های خودم نرسیده‌ام، یا دوست‌داشتنی‌هایی که داشته‌ام را از دست داده‌ام و یا اینکه به دلیلی مجبور شده‌ام خودم از برخی دوست‌داشتنی‌هایم چشم‌پوشی کنم و آنها را کنار بگذارم. و همۀ اینها رنج است.* 👊 ❌گاهی اوقات رنج بدون اراده و اختیار انسان به او تحمیل می‌شود. یعنی انسان دوست‌ داشتنی‌ هایی دارد که در دسترس او نیستند؛ چه این دوست‌داشتنی‌ها از اول به‌صورت بالفعل بوده (مانند غرایز) و چه اینکه بعداً این دوست‌ داشتنی‌ ها را اکتساب کرده و پرورش داده است.😇 🔆 *«لذت» یعنی تأمین شدن یک گرایش* ❌در مقابل رنج، لذت است. «انسان موجودی است گرایش‌مند» و تأمین هر گرایشی لذت دارد، حتی تخیلِ تأمین هر گرایشی هم لذت دارد،🤩 حتی حرکت به سوی هر گرایشی هم لذت دارد.. پس به‌طور *خلاصه* می‌توان گفت: *انسان موجودی گرایش‌مند است و ابزار انتخاب بین گرایش‌های خودش را دارد(عقل) 🧐 و در راه تأمین گرایش‌هایش به «رنج»‌ها😢 و «لذت‌»هایی😍 می‌رسد. این رنج‌ها و لذت‌ها، تعیین‌کننده‌ترین عامل در حیات بشر هستند.🍃 🌟رنج و لذت، در واقع چیزی جز گرایش نیست؛ تأمین شدن گرایش یعنی لذت و تأمین نشدن گرایش یعنی رنج.* 🔆حالا سوالی که مطرح میشود:🧐 *«آیا انسان می‌تواند گرایش‌های خودش را تغییر دهد؟»* 😳 بله، می‌تواند.  «انسان *چگونه* می‌تواند گرایش‌های خودش را تغییر دهد؟»🤔 ❌اگر بخواهیم یک گرایش را *تقویت* کنیم، در «سه حیطه» باید کار کنیم: *«به‌کار گیری علم و آگاهی مرتبط📗+ تقویت گرایش‌های همسو💪 + تضعیف گرایش‌های مخالف»*👊 🔺با اینها یک مثلث تشکیل دهیم و آن را در جهت تقویت گرایش مورد نظر، به‌کار گیریم. 💪یعنی *گرایش‌های همسو را تقویت* کنیم و *گرایش‌های مخالف را تضعیف* کنیم و در این میان، از آگاهی نیز به درستی استفاده کنیم.🍃 در اینجا *آگاهی* یک نقش ویژه هم در *«تعیین مصداق برای گرایش‌ها»* دارد.👤 🌟برای تضعیف یک گرایش بد نیز شبیه همین کار را باید انجام داد. مثلاً اگر می‌خواهید خساست🤑 را در کسی از بین ببرید، نگاه کنید ببینید چه گرایش‌های خوبی دارد؟ ❌سعی کنید آن گرایش‌های خوب را تقویت کنید، چون تقویت گرایش‌های خوبی که دارد برایش آسان‌تر از مقابله با این گرایش بد است. وقتی گرایش‌های خوب را تقویت کنید، کم‌کم این گرایش بدش هم ضعیف می‌شود. 🔆وجود گرایش‌های پیدا و پنهان در انسان، تغییر و تقویت گرایش‌ها را ضروری می‌کند.💯 🌘*پنهان بودن برخی از گرایش‌ها* موجب می‌شود که ما یک عملیاتی را انجام دهیم به نام *«به‌فعلیت رساندن گرایش‌های پنهان»*🌕 و *«عملیات تقویت گرایش‌ها»* 🌔 ✨وقتی بخواهیم گرایش‌های پنهان -که لذتش دیرتر می‌رسد-⏰ را بیدار و فعال کنیم،😴 ❌ یک‌مقدار باید از لذت گرایش‌های بالفعل، صرفنظر کنیم. این همان چیزی است که تحت عنوان *«مخالفت با هوای نفس»* 🚫 از آن یاد می‌شود و طبق روایات ما این نظام دین یا نخِ تسبیح دین است📿 🌟(امیرالمؤمنین(ع): نِظَامُ‏ الدِّینِ‏ مُخَالَفَةُ الْهَوَى؛ نظام دین، مخالفت با هوای نفس است. غررالحکم/9981)🌟 🔆پس تعریف ما از زندگی این است: *«زندگی یعنی مدیریت گرایش‌ها»* ❌ این مدیریت گرایش‌ها دو معنا دارد: 1. تغییر گرایش‌ها ❎ 2. تحقق و پاسخ دادن به گرایش‌ها✅ ✨تغییر گرایش‌ها در وجود انسان اجتناب‌ناپذیر است. اینکه در روایت می‌فرماید: «أَکْرِهْ نَفْسَکَ عَلَى الْفَضَائِلِ فَإِنَّ الرَّذَائِلَ أَنْتَ مَطْبُوعٌ عَلَیْهَا»(غررالحکم/2477) منظور همین اجتناب‌ناپذیر بودن است.🍃 ✨ یعنی اگر ما خودمان سعی نکنیم گرایش‌های خودتان را تغییر دهیم، به‌طور طبیعی این تغییر گرایش‌ها در ما اتفاق می‌افتد(منتها این تغییر طبیعی، برای‌مان مفید نخواهد بود)😥 ✨کسانی که می‌گویند: ما نمی‌خواهیم گرایش‌های خود را مدیریت کنیم، وقتی در *تزاحم‌ها و تعارض‌های بین گرایش‌های خودشان* گرفتار می‌شوند،🤔😥 واقعاً بیچاره می‌شوند و به‌هر حال مجبور خواهند بود *«با امیال و هوای نفس خود مبارزه کنند»* و مجبورند رنجی که در حذف برخی از گرایش‌ها وجود دارد را تحمل کنند. 😓 یعنی انسان‌های هرزه هم این رنج را می‌کِشند،🔞 چون *اساساً زندگی انسان طوری طراحی شده که او مجبور است با برخی از دوست‌داشتنی‌های خودش مخالفت کند، چه دیندار باشد و چه بی‌دین.*❗️ ❌حتی اگر کسی عقلش را هم تعطیل کند و هواپرستِ مطلق شود، باز هم بین اهواء نفسانی خودش باید انتخاب کند و در نتیجه یک طرف این انتخاب رنج می‌آورد و طرف دیگر، لذت می‌آورد. اما رنج را نمی‌توان حذف کرد.🤷‍♂ ❓«آیا این مدیریت گرایش‌ها، نیاز به برنامه ندارد؟» خب معلوم است که نیاز به برنامه دارد،🤓 این برنامه باید به او بگوید: «کدام گرایش خود را ترجیح بده و کدام را کنار بگذار؟» ✅ 🌟*دین، برنامه ای برای مدیریت گرایش هاست* انشالله جلسات آینده بیشتر در موردش صحبت میکنیم....🍃 📜تکلیف جلسه ششم📜 طبق مباحث هفته گذشته و این هفته در مورد نیازها و گرایش های حقیقی و کاذب، روی یک کاغذ، ۱. فعالیت هایی که در حال انجامش هستین، ۲. فعالیت هایی که باید انجام بدین، و ۳. فعالیت هایی که دوست دارین انجام بدین رو بنویسین و برای هرکدوم بررسی کنین که براساس چه نیاز و گرایشی هست؟ آیا براساس گرایش و نیاز حقیقی هست یا کاذب؟ برای هر فعالیت بپرسین چرا ؟ و انقدر این چرا رو تکرار کنین و بهش جواب بدین که از همه جنبه ها و زوایا مسئله براتون باز بشه.

11 فروردین 1403 21:01:08

44 بازدید

نظم مادرانه

می‌رسیم به روزنگار. *روزنگار می‌تونه چه قسمت‌هایی داشته باشه؟* مشخصاً بالای صفحه *تاریخ و روز* را می‌نویسیم. من با ساعت بندی دقیق کارها مخالفم. این‌که بگیم از ساعت ۸ تا ۸و نیم مطالعه، از ساعت ۸ و نیم تا ۹ مرتب کردن خونه و ... به‌نظر من برای ما مامان‌ها که خیلی از کارهامون و زمانش، تحت تأثیر کوچولو هامونه، نشدنیه. اما اگر کسی برای براش مطلوب هست، این کار رو انجام بده. من زمان روزم رو به *۳ قسمت* تقسیم می‌کنم. *اذان صبح تا اذان ظهر، اذان ظهر تا اذان مغرب، و شب (تا زمان خواب)* این همون صبح تا ظهر، ظهر تا شب و شب هست با این تفاوت که زمان طلایی *بین طلوعین* در نظر گرفته شده در واقع شما *برای انجام کار هاتون سه بازه زمانی تعیین می‌کنین* ، که کارها را بر اساس اولویت یا بر اساس مناسب بودن زمان و بازدهی تو این سه بازه تقسیم می کنین. مثلاً من می‌دونم صبح‌ها بازدهی بهتری برای مطالعه دارم. پس، تو بازه صبح قرارش می‌دم. البته که این هم وحی منزل نیست. ممکنه کاری رو تو بازه صبح نوشته باشین، ولی در بازه صبح فرصت نکنین انجامش بدین یا به دلیلی ترجیح بدین تو بازه عصر انجام بگیره. اشکالی نداره، تغییرش بدین. نمی‌خوایم خودمون رو محدود به چارچوب‌های سخت و غیر قابل‌انعطاف بکنیم که باعث کنار گذاشتن کل برنامه‌نویسی بشه. پس با توجه به هفته نگار، روزنگار رو تکمیل می‌کنیم . ما لازم داریم کارهایی که برامون *اولویت* دارن و مهم هستند، رو هم به‌نحوی برای خودمون علامت بزنیم. می‌تونین از ستاره (*) استفاده کنین یا اون موارد رو با رنگ قرمز بنویسین یا… بعد از نوشتن کارهای روزانه، قسمت مشارطه و محاسبه داریم. هممون می‌دونیم که بزرگان عرفان و اخلاق مانند حضرت امام (ره) ، توصیه اکید به *مشارطه، مراقبه و محاسبه و معاقبه روزانه* داشتند. این در واقع یک عهدِ روزانه و ارزیابیِ شبانه برای پای‌بندی به برنامه است. پس تو قسمت مشارطه، با خودمون صحبت می کنیم. می تونیم در حد چند جمله حدیثِ نفس کنیم. و زمان کمی که از عمرمون باقی‌مونده رو یادآور بشیم. با خودمون شرط کنیم که ابتدائاً امروزمون و هر لحظه‌ مون با یاد خدا بگذره و بعد به برنامه‌هایی که برای امروز مون در نظر گرفتیم پای‌بند باشیم. (که قبلاً هم گفتیم تمام این برنامه‌ها باید در مسیر عبودیت باشه) . اگر لازم برای خودمون *جریمه* هم تعیین کنیم. ممکنه کارهایی براتون مهم‌تر باشه و فقط برای آن‌ها جریمه خاص بگذارین و… *در طول روز سعی می‌کنین از عهد و مشارطه مون مراقبت کنیم (مراقبه)* درنهایت شب، هنگام *محاسبه و ارزیابی روز* و برناممون هست. برناممون را از لحاظ معنوی و مادی بررسی می‌کنیم. بررسی می‌کنیم که حال روحی‌مون امروز چطور بود؟ اخلاق مون با خانواده و… و بعد کارهای روز را بررسی می‌کنیم. *وظایف باید در طول روز به یکی از صورت‌های زیر تعیین تکلیف بشه:* ۱. هر وظیفه‌ای که *انجام* شد رو تیک می‌زنیم. ۲. اگر کاری دیگه برامون اولویت نداشت یا دیگه نمی‌خوایم انجامش بدیم، روش رو کامل خط می‌کشیم. ۳. اگر کاری رو امروز انجام ندادیم ولی قصد داریم فردا انجام بدیم، با کشیدن یک فلش به سمت صفحه بعد (⬅️) نشون می‌دیم که به فردا منتقلش کردیم. ۴. اگر کاری را انجام ندادیم و در روزهای آینده قراره انجامش بدیم، بسته به این‌که چه زمانی می‌خواهیم انجام بدیم، به هفته نگار، ماه نگار یا سال نگار منتقلش می‌کنیم. پس با علامت فلش رو به عقب (➡️) (جایی‌که صفحات ماه نگار و سال نگار وجود دارند) علامت گذاری میکنیم. یه مثال بزنیم: مثلاً من امروز قرار بوده فصل ۱۳ کتابم رو بخونم و نرسیدم اگر *فردا فرصت جبران* رو دارم به این صورت علامت می‌زنم: ⬅️ مطالعه فصل ۱۳ کتاب پروتز و بعد در روزنگار فردا وارد می‌کنم. اما اگر *قصد ندارم* فردا هم انجامش بدم، بلکه مثلاً آخر ماه وقت جبران گذاشتم و می‌خوام اون موقع انجامش بدم، به این صورت علامت می‌زنم: ➡️ مطالعه فصل ۱۳ کتاب پروتز و بعد در ماه نگارم جلوی روز مثلاً سی‌ام به‌عنوان وظیفه می‌نویسم. به‌این‌ترتیب تمام وظایف تعیین تکلیف میشن. *چند نکته* : ♡ *بهترین زمان برای برنامه ریزی، شب قبل* هست. بعد از ارزیابی روزتون، برای فردا، روزنگارتون رو مینویسین تا با آمادگی ذهنی، روزتون رو شروع کنین. یا حداقل *بعد از نماز صبح* ، برنامه روزانه نوشته بشه. ♡ همواره برای *جبران عقب افتادگی ها* ، زمان در نظر بگیرین. مثلا اگر برای درس خوندن برنامه ریزی میکنین، تمام ۷ روز هفته رو براش در نظر نگیرین، دو روز رو بذارین برای جبران عقب افتادگی احتمالی. در بهترین حالت اگر زمان اضافی آوردین و درواقع عقب افتادگی نداشتین، هم میتونین صرف کارهای جایگزین بکنین، هم کار هفته آینده رو جلو بندازین و ... اما اگر عقب افتادین، خیالتون راحته که جا برای جبران گذاشتین. این زمان جبران رو برای انتهای ماه هم در نظر بگیرین برای جبران عقب افتادگی های اون ماه . ♡ همیشه چند تا کار تو آستین داشته باشین برای زمان هایی که *وقت اضافی* پیدا میکنین. حتی میتونین یه لیست بنویسین تا در مواقع لزوم سریع انتخاب کنین و زمانتون رو به بطالت نگذرونین.(حتی میتونه تفریح خاص یا کتاب خوندن باشه) ♡ یه پیشنهاد خوب و مفید، اختصاص یه قسمت از روزنگار به *دردودل با امام زمان (عج)* هست. هم ارتباطمون با ولی حاضرِ ناظر مستحکم تر میشه و هم حس تعهد و پایبندی به برنامه رو تقویت میکنه. ضعف ها و نواقصمون رو پیش پدر امت بیان میکنیم و ازشون کمک میخوایم که کمِ کارمون رو زیاد کنن و کمکمون کنن مسیر رو درست و خوب پیش بریم.. انشالله جلسه آینده، جلسه آخر مباحثمون هست و یک سری جزئیات و نکات ریز برنامه روزانه رو با هم مرور میکنیم. 📜تکلیف جلسه📜 هفته نگار و روزنگار رو با توجه به نکات گفته شده بنویسین. چه پیشنهادهایی برای بهتر شدن برنام روزانه دارین؟ چه ترفندهایی رو به کار بردین که براتون مفید بوده؟ باهامون به اشتراک بذارین🤗

22 فروردین 1403 05:42:39

97 بازدید

نظم مادرانه

ادامه پست قبل: ۹. *عدم اولویت‌بندی کارها و پرداختن به کارهای غیرضروری* : ✨در مورد اهمیت اولویت‌بندی کارها قبلاً مفصلاً صحبت کردیم. وقتی اولویت‌بندی درست وجود نداشته باشه زمانمون صرف کارهای کم‌اهمیت خواهد شد.🕢 ۱۰. *ترافیک و زمان های انتظار* :🚦 زمان‌های مرده مثل ترافیک و یا زمان‌هایی که در مطب منتظر نشستیم رو می‌تونیم با مطالعه و کارهای مفید، زنده کنیم.📚 (در مورد زنده کردن زمان های مرده، قبلا صحبت کردیم) ۱۱. *اهمال‌کاری و کار امروز رو به فردا انداختن* :🥴 هر کاری باید سر موقع خودش انجام بشه گاهی به تعویق انداختن کارها باعث می‌شه در آینده برای انجام همون کار، مجبور باشیم زمان بیشتری صرف کنیم ⏰و استرس ناشی از باقی موندن اون کار، تمرکز ما را برای انجام کارهای دیگه هم از بین می‌بره. مثلا اگر ما هر وسیله‌ای رو همون موقع سر جاش قرار بدیم، 🧺در آخر روز با حجم وسیع بهم‌ریختگی خونه مواجه نمی‌شیم و لازم نیست زمان زیاد و انرژی برای جمع و جور کردن بگذاریم.🧹 ۱۲. *بر عهده گرفتن کارها بدون داشتن تخصص* :👩‍🎓 گاهی پذیرفتن مسئولیت‌هایی که تخصصی در اون نداریم، باعث می‌شه مجبور باشیم برای انجام صحیح اون‌ها، انرژی و زمان و هزینه بیشتری بپردازیم. ۱۳. *ضعف در هنر "نه گفتن" * :🤐 شاید شما هم ازجمله کسانی باشید که نمی‌تونن به‌سادگی به دیگران "نه" بگویند و مجبورین قسمتی از زمان خودتون رو صرف کارهایی بکنید که تو رودربایستی پذیرفتین.😥 ۱۴. *تکرار کارها، وسواس و کمال‌طلبی* :🥇💯 کمال‌طلب ها برای هر کاری بیش‌از زمان معمول وقت صرف می‌کنند. مثلاً برای ارسال یک نامه که پنج دقیقه طول می‌کشه، پنج‌بار اون رو می‌خونن و ویرایش می‌کنن و نهایتاً می‌بینن سی دقیقه گذشته و تازه هنوز از نتیجه راضی نیستن!✉😒 ۱۵. *ضعف در تفویض اختیار* :🤝 واگذار کردن کارها به دیگران از دو جهت باید مورد توجه قرار بگیره. بعضی‌ها به دلیل همون کمال‌طلبی شون، هیچ کاری رو به فرد دیگه واگذار نمی‌کنن. چون معتقدن فقط خودشون می‌تونن اون کار رو درست انجام بدن.🤨 بعضی دیگه هم کار رو به شکل نامطلوبی به دیگران واگذار می‌کنند. (مثلاً به شخص نامناسب برای اون کار)🤤 . درنتیجه درنهایت، زحمتشون برای اصلاحِ دوباره اون، بیشتر هم می‌شه. هر دوی این موارد آسیب‌زاست. ۱۶. *ارتباط با افراد ناباب و تفریحات کاذب* :😈 ارتباط و هم‌نشینی با افرادی که زمان برای اون‌ها بی‌اهمیته، باعث مشغولیت به کارهای بیهوده و بی‌انگیزگی می‌شه. همچنین تفریح باید به‌نحوی باشه که انرژی مورد نیاز برای کارهای مهم را به دست بیاریم وگرنه تفریح کاذب به حساب میاد.🥳 ۱۷. *ضعف در مدیریت انرژی* : 💥بیشتر ما در زمان برنامه‌ریزی، تصور می‌کنیم باید تمام ساعات و لحظه‌هامون، با حداکثر فشار کار کنیم 💪و هیچ زمانی برای استراحت در نظر نمی‌گیریم. به‌همین دلیل اغلب نیمه دوم روز، دیگه انرژی مون تموم می‌شه و بقیه زمانمون از دست میره.🥱 📜تکلیف جلسه 📜 هفته گذشته خودتون رو مرور کنین و سارقان زمان و خصوصا شاه دزد زمان هاتون رو پیدا کنین. برآورد کنین در صورت کنار گذاشتن این عوامل، چقدر زمان خالی پیدا میکنین.

22 فروردین 1403 02:18:12

66 بازدید

نظم مادرانه

⏳جلسه اول: *اهمیت زمان* ⏳ *هو القدیر* بیایید با هم تصور کنیم زمان *مرگ* مان رسیده است. ⚰ در آن لحظاتی که هیچ امیدی به بازگشت نداریم، ناگهان بهمون بگن دوست داری یک ساعت دیگه زندگیت ادامه پیدا کنه؟ قطعاً همه با تمام وجود می‌گوییم: بلهههه 😩 ✅ اینجا یک ساعت زمان *ارزش* خودش رو نشون میده. زمان مدتی است که برای زندگی کردن در اختیار داریم و در واقع عمر ما رو مشخص میکنه و مدت محدودیه ✅ *مقدار زمانی رو که برای چیزی یا کاری صرف می‌کنیم، در واقع داریم جان مون رو فداش می کنیم.* برای کسی که وقت بی ارزشه، یعنی جان براش بی ارزشه. کسی رو مقایسه کنید که برای زیارت اباعبدالله (ع) وقت می‌گذارد یعنی جان ش رو برای اباعبدالله (ع) فدا میکنه با کسی که برای کارهای بی ارزش جانش و زمانش رو فدا میکنه. *امام سجاد (ع) میفرمایند: "تعجب می کنم از کسانی که درهم و دینار از دستشون میره تاسف می خورند اما غروب ها غمگین نمیشن از اینکه یک روز از عمرشان رفت و دیگر باز نخواهد گشت"* 🧐 ⏳ارزش قائل شدن برای زمان فوق العاده اهمیت دارد.⏳ *تصور کنید با یک لحظه زمان شما میتونید چه خریدهای با عظمتی داشته باشید برای آخرت. با یک لحظه زمان چه رضایتی رو از پروردگار عالم میتونید جلب کنید که اصلاً قابل تصور نیست.* 🤩 روایتی از امیرالمومنین (ع) هست که میفرمایند: «مِن کَرَمِ المَرءِ، بُکاءُهُ عَلی ما مَضی مِن زَمانِه» *از علائم کرم و بزرگواری شخصیت یک انسان این است که گریه کند بر زمانی که از او گذشته است.* 📜 خود امیرالمومنین (ع) در *مناجات شعبانیه* میفرمایند: «أَفْنَيْتُ عُمُرِي فِي شِرَّةِ السَّهْوِ عَنْكََ» یا «وَ أَبْلَيْتُ شَبَابِي» از عمر گذشته خودشان و از جوانی از دست داده خودشون چه جور ناله می‌زنند در خانه خدای متعال. *اگر کسی توانست برای زمان از دست رفته گذشته اشک بریزه میتواند برای آینده برنامه‌ریزی داشته باشد.* 😢 ⚡ *حالا بریم سراغ آینده* ⚡ اگر برای گذشته خوب غصه بخوریم برای آینده می تونیم یک نگاه بهتری داشته باشیم. امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند: «بَقِيَّةُ عُمرِ المُؤمِن ..لا قيمَةَ لَها ، يُدرِكُ بِها ما قَد فاتَ، و يُحيي ما ماتَ» بقیه عمر مومن قیمت نداره. می تونی شما تدارک بکنی هر چی که در گذشته فوت شده و میتونی زنده کنی هر چیزی که مرده در زمان گذشته. هیچ انسانی نمیتونه بگه من زمان گذشته ام رو عالی استفاده کردم. مخصوصاً برای عالی ترین استفاده ها که جلب رضایت پروردگار عالم هست. 🤦‍♀️ ولی از این طرف آینده رو شما ببینید میفرماید زمان آینده شما، قیمتش بی نظیره. حتی بالاتر از گذشته است. ✨ ✅ *چون شما از آینده می تونید از زمان یه جوری استفاده کنید، که تمام حسرت از دست دادن زمان گذشته را جبران کنید.* *مومن در ارتباط با زمان خسیس میشه. اینه که دائم الذکر میشه. اینه که منظم میشه* یک *تمرین* که ائمه برای درک اهمیت زمان به ما دادند شرکت در *تشییع جنازه* است. شاید یه علت ثواب های عجیب و غریبش هم همین باشه. می فرماید هر وقتی رفتی تشریح جنازه شرکت کردی خودت رو بزار جای آن کسی که رفته و فکر کن الان دارن من رو می برن توی تابوت. تموم شد. دارن من را میبرند. وقتی که رسوندن برای دفن، یا آن ۷ قدم، یا مقداری که باهاش رفتی، *هی تمنا کن خدایا من را برگردون😭 بزار عمر دوباره کنم.🙏 خدایا من رو برگردون برنامه‌ریزی این رو تغییر میدم، زمانم را استفاده میکنم.* 😭 بعد تشییع جنازه که تمام شد، یا شما همراهیت برای این تشییع جنازه قطع شد، *بگو خدا بهت مهلت داد یک چند روز دیگه ای زندگی کنی* *برگرد درست زندگی کن. برگرد از عمرت استفاده کن. دقت و وسواس به خرج بده در رابطه با زمان.* پس تا اینجا با اهمیت ارزش قائل شدن برای زمان آشنا شدیم. 💯✔ بحث مدیریت زمان یکی از دغدغه‌های همیشگی بوده . *مدیریت زمان به معنی بهره وری کامل برای رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی با حداکثر بازده است.* ⭐ ✅ما یک سری اعتقادات داریم که اساتید سکولاری که در حوزه مدیریت زمان صحبت می‌کنند مطلقاً به آن نمی‌رسند و آن هم بحث *مدیریت برکت زمان* است که آنها هیچگونه حرفی در مورد آن نمی توانند بزنند. *لیله القدر خیر من الف شهر* یک شب می تواند از هزار ماه بهتر باشد. یک ثانیه در عمر، چنان می تواند موشک بار شما را به سمت خدا پرتاب کند که هیچ وقت و هیچ جایی ممکن نیست.👌✔ انشالله بتونیم با نگاه به اهمیت زمان، مدیریت زمان و برنامه ریزی منظم، برکت زمان هامون رو افزایش بدیم و در این زمان محدود عمر، برای *ابدیت* مان به بهترین نحو توشه جمع کنیم. 📣 *تکلیف جلسه دوم* 📣 از اونجایی که اولین و مهم ترین گام در بحث برنامه ریزی، *خودشناسی* است، تکلیف این هفته مون، *رصد کامل زمان ها و فعالیت های روز و هفته مون* هست. 🧐 به این صورت که حداقل یک هفته ( و حداکثر تا زمانی که مطمئن بشیم به خودشناسی و دید کامل نسبت به برنامه روزانه رسیدیم) هرفرد باید زمان هاش رو کاملا رصد کنه و تمام ساعت های روز رو مشخص کنه که چه کاری انجام داده. ⌛📝 🗓 یک جدول برای نمونه قرار دادیم. این جدول رو در دسترس بگذارید و تمام فعالیت های روزتون رو وارد کنین. انتهای *روز* و انتهای *هفته* برآورد داشته باشین. و مشخص کنین از ۲۴ ساعت زمان در روز و ۱۶۸ ساعت در هفته ، هرکاری چقدر وقت گرفته. و چند ساعت از ۲۴ ساعت رو فعالیت انجام دادین و چقدر زمان تلف شده داشتین. مثلا برآوردتون این بوده که متوسط در روز ۸ ساعت و در هفته ۶۰ ساعت به خواب اختصاص دادین و ... ⏰ اگر از همزمانی در کارها استفاده میکنین، (مثلا همزمان با انجام کارهای منزل، صوت آموزشی هم گوش میدین) این زمان ها رو جدا محاسبه و اضافه کنین. ( به این ترتیب بهره وری تون از ۲۴ ساعت در یک روز بیشتر میشه)📈💪 *فوایدی* که این رصد برنامه داره شامل : - تمام کارهای روزانه مون مشخص میشه. 🧐 - مشخص میکنه هرکاری چند ساعت رو در یک بازه زمانی به خودش اختصاص میده.⏳ - چه ساعتی از روز ، بازدهی بیشتری داریم.💪 - چه کارهایی در برنامه مون بیهوده ست و نیازه که حذف بشه.❎ - چه کارهایی نیازه که در برنامه باشه و نیست،و باید اضافه کنیم.✅ - ارزش زمانی هرکاری مشخص میشه و اگر نیاز داره اصلاح بشه.🕰 - دید واقع گرایانه نسبت به زمان و توانایی مون پیدا میکنیم.😊 و ... در انتها باید به یک خودشناسی و پذیرش خود در برنامه برسیم.👌👩‍🎓

11 فروردین 1403 17:43:45

51 بازدید

نظم مادرانه

*هفته نگار* برای همه‌مون خیلی پیش اومده که وقتی خواستیم یک هفته‌ی جدید رو شروع کنیم، کلی انگیزه داشتیم و کلی کار و فعالیت برای هفته مون در نظر گرفتیم. اما چون فقط ذهنی بود و ثبت نکرده بودیم، به اواسط هفته که رسیدیم دیگه کار از دستمون خارج شد و حس کردیم دیگه فایده‌ای نداره. نتیجه این شد که ۲-۳ روز آخر رو هم بدون برنامه و فعالیت خاصی گذراندیم. تا از شنبه ی بعد، دوباره شروع کنیم(همون شنبه معروف) این اهمیت هفته نگار رو مشخص می‌کنه و اگر قبل‌از شروع هفته جدید، برنامه هفتگی کلی (قرارهای مهم، پروژه‌های مهم، وظایفی که حتما باید این هفته رسیدگی بشه و) و *یک دید کلی* از هفته پیش رو داشته‌باشیم، دیگه سردرگم نمی‌شیم. *هفته نگار رو چطوری بنویسیم؟* خیلی ساده. مثل جدول‌های هفتگی. با مراجعه به صفحه ماه نگارِ این ماه، *جلوی هر روز، وظایف و رویدادها* رو که لازمه می‌نویسیم. یک قسمت *یادداشت* هم برای *کارهایی که زمان مشخص نداره* ، در نظر می‌گیریم. مثلاً می‌دونم که این هفته باید کاری رو انجام بدم ولی محدودیتی برای این‌که دقیقاً تو کدوم روز باید انجام بشه ندارم پس پائین صفحه می‌نویسم و البته حواسم رو جمع می‌کنم که انجام دادنشون فراموش نشه. میتونین یک قسمت دلخواه هم برای *روتین ها* تون در نظر بگیرید. مثلاً من برنامه هر هفته م، مطالعه کتاب، گوش دادن یک صوت و یک قرار اخلاقی داره و برای هرکدوم یک لیست درست کردم که به‌ترتیب سراغشون برم. مثلاً لیست کتاب‌هایی که می‌خوام امسال بخونم، از اون لیست کتاب‌ها، این هفته نوبت "کتاب زن و بازیابی هویت حقیقی" هست. این‌رو تو باکس روتین ها می‌نویسم که تو برنامه روزانه که می‌خوام بنویسم، بدونم مشغول مطالعه کدوم کتاب هستم. این کمک می‌کنه که همه برنامه های هفته جلوی چشم و دسترسی راحت باشه. (بازهم تاکید می‌کنم همه این قسمت‌ها پیشنهاده، شما هر جور که دوست دارین مناسب شخصیت و زندگی‌تون برنامه‌تون رو بنویسین.)

22 فروردین 1403 05:38:06

93 بازدید

زهرا موسوی

0

0

قسمت چهارم: نقش نیاز و گرایش در برنامه (۲)

(ادامه پست قبل) *بریم سراغ گرایش ها* *گرایش ها* هم مانند نیازها، حقیــ😇ــقی و غیرحقیـــ🙈ـــقی دارند. ⭕️گرایش های حقیقی: رغبت و تعلق به سوی خدا و آنچه نزد اوست، می باشد. 💫 ❌ *کنترل هوای نفس* و آرزوهای دست نیافتنی و حذف آنها از برنامه‌های زندگی، ضرورتی است که تنها با اقدام به آن می توان سمت و سوی برنامه‌ها را اصلاح کرد.🍃 ❌ اگر کسی به تمایلات دنیایی روی بیاورد، دچار تبعاتی خواهد شد که بهترین برنامه و برنامه ریزی هم نمی تواند اورا به کامیابی برساند. زیرا در مسیری غیر حقیقی گام برمی‌دارد و به مقاصدی غیر واقعی می رسد.🕸😞 از آنجا که ویژگی دنیا دگرگونی و تحول است چنان که انسان در زندگی گرایش و رغبتش را به آنچه در دنیاست قرار دهد و برایش تلاش کند، ناچار است *با دگرگونی دنیا امیالش را دگرگون کند* پس همتش هم دگرگون و مختلف و متکثر خواهد شد و هم و غم در این مسیر رو به فزونی می رود. 🐛------»🦋 ⭕️ *نیازها و گرایش‌های غیر حقیقی* انسان را دچار سردرگمی کرده مقصد روشنی ندارد و *راحتی و آرامش قلب و بدن را از او میگیرد.* 😖🤯🤪☹️😞😠😵🙄🤔 ✨ پس مهمه که بتونیم گرایش هامون رو *مدیریت* کنیم. پس بیاین از یه زاویه دیگه به مبحث *گرایش ها* نگاه کنیم: همانطور که گفته شد انسان دارای گرایش ها و تمایلات گوناگون، که بعضا متعارض و متزاحم هستند می باشد.🧐🤔 *باید* بین این گرایش ها *انتخاب* کند. نعمتی که خداوند در وجود انسان برای انتخاب قرار داده است، *عقل* است.🧠👤 گرایش های انسان به دو نوع اساسی تقسیم می شوند: ⭕️ *گرایش های سطحی تر* که *زودتر* درک میشوند و انسان نسبت به آنها خود آگاهی پیدا می‌کند، اما *لذت کمتری* دارند.💑🍔🏇🎨🤑 ⭕️ و دیگری *گرایش هایی که پنهان تر* هستند، *دیرتر* درک می‌شوند و به سادگی نمی‌توان آنها را تجربه کرد. اما این گرایش‌ها در وجود انسان *عمیق‌تر و لذت بخش تر* هستند.😇😇😇 ✨ این ساز و کار ویژه‌ای است که خداوند حکیمانه برای انسان چیده است. در شرایط یکسان اگر یکی از گرایش ها قوی تر باشد و یکی ضعیف تر، طبیعتا انسان همیشه گرایش قوی تر را انتخاب می‌کند و اگر قدرت گرایش ها برابر بود، انسان همیشه دچار حیرت می شد که کدام را انتخاب کند و نمی توانست.🧐🤔 ✨ به انتقال انسان از گرایش های سطحی به گرایش های عمیق *کمال* می گویند. به این ترتیب *عقل می شود میل به انتخاب برتر* 🤩 ✨ من وقتی بر اساس آگاهی خودم و خلاف میل خودم رفتار می کنم، در واقع دارم مطابق یک میل دیگرم رفتار می کنم. مثلاً یک دارویی است که از آن بدم می‌آید. اما عقلم به من می‌گوید که بخور. ❌ در اینجا عقل من است که دارد به من دستور می‌دهد. عقل می گوید: من از داروی تلخ بدم می آید ولی از مرگ بیشتر بدم می‌آید. پس من دارو را برخلاف میل نمیخورم بلکه در اصل مطابق میلم میخورم. کدام میل؟ *میل قوی‌تر و برتر* 💪 انشالله در جلسات بعد بیشتر در مورد مدیریت تمایلات باهم صحبت میکنیم.🌸 📜 تکلیف جلسه پنجم 📜 با بررسی نیازها و گرایشات خود، مشخص کنین کدوم نیازها حقیقی، و کدام غیر حقیقی هستند؟ خیلی خوبه که از اولین ساعت های روزمون، هرکاری که خواستیم انجام بدیم، یه مکث بکنیم و با خودمون فکر کنیم این کار، براساس نیاز حقیقی هست یا غیر حقیقی؟ انجامش بدم یا ندم. و اینکه میشه با یه نیت درست، اون نیاز طبیعی رو در راستای نیازهای حقیقی قرار داد؟ 🧐 منتظر نظر دوستان هستم 😊

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

نظم مادرانه

زهرا موسوی

0

0

(ادامه پست قبل) *بریم سراغ گرایش ها* *گرایش ها* هم مانند نیازها، حقیــ😇ــقی و غیرحقیـــ🙈ـــقی دارند. ⭕️گرایش های حقیقی: رغبت و تعلق به سوی خدا و آنچه نزد اوست، می باشد. 💫 ❌ *کنترل هوای نفس* و آرزوهای دست نیافتنی و حذف آنها از برنامه‌های زندگی، ضرورتی است که تنها با اقدام به آن می توان سمت و سوی برنامه‌ها را اصلاح کرد.🍃 ❌ اگر کسی به تمایلات دنیایی روی بیاورد، دچار تبعاتی خواهد شد که بهترین برنامه و برنامه ریزی هم نمی تواند اورا به کامیابی برساند. زیرا در مسیری غیر حقیقی گام برمی‌دارد و به مقاصدی غیر واقعی می رسد.🕸😞 از آنجا که ویژگی دنیا دگرگونی و تحول است چنان که انسان در زندگی گرایش و رغبتش را به آنچه در دنیاست قرار دهد و برایش تلاش کند، ناچار است *با دگرگونی دنیا امیالش را دگرگون کند* پس همتش هم دگرگون و مختلف و متکثر خواهد شد و هم و غم در این مسیر رو به فزونی می رود. 🐛------»🦋 ⭕️ *نیازها و گرایش‌های غیر حقیقی* انسان را دچار سردرگمی کرده مقصد روشنی ندارد و *راحتی و آرامش قلب و بدن را از او میگیرد.* 😖🤯🤪☹️😞😠😵🙄🤔 ✨ پس مهمه که بتونیم گرایش هامون رو *مدیریت* کنیم. پس بیاین از یه زاویه دیگه به مبحث *گرایش ها* نگاه کنیم: همانطور که گفته شد انسان دارای گرایش ها و تمایلات گوناگون، که بعضا متعارض و متزاحم هستند می باشد.🧐🤔 *باید* بین این گرایش ها *انتخاب* کند. نعمتی که خداوند در وجود انسان برای انتخاب قرار داده است، *عقل* است.🧠👤 گرایش های انسان به دو نوع اساسی تقسیم می شوند: ⭕️ *گرایش های سطحی تر* که *زودتر* درک میشوند و انسان نسبت به آنها خود آگاهی پیدا می‌کند، اما *لذت کمتری* دارند.💑🍔🏇🎨🤑 ⭕️ و دیگری *گرایش هایی که پنهان تر* هستند، *دیرتر* درک می‌شوند و به سادگی نمی‌توان آنها را تجربه کرد. اما این گرایش‌ها در وجود انسان *عمیق‌تر و لذت بخش تر* هستند.😇😇😇 ✨ این ساز و کار ویژه‌ای است که خداوند حکیمانه برای انسان چیده است. در شرایط یکسان اگر یکی از گرایش ها قوی تر باشد و یکی ضعیف تر، طبیعتا انسان همیشه گرایش قوی تر را انتخاب می‌کند و اگر قدرت گرایش ها برابر بود، انسان همیشه دچار حیرت می شد که کدام را انتخاب کند و نمی توانست.🧐🤔 ✨ به انتقال انسان از گرایش های سطحی به گرایش های عمیق *کمال* می گویند. به این ترتیب *عقل می شود میل به انتخاب برتر* 🤩 ✨ من وقتی بر اساس آگاهی خودم و خلاف میل خودم رفتار می کنم، در واقع دارم مطابق یک میل دیگرم رفتار می کنم. مثلاً یک دارویی است که از آن بدم می‌آید. اما عقلم به من می‌گوید که بخور. ❌ در اینجا عقل من است که دارد به من دستور می‌دهد. عقل می گوید: من از داروی تلخ بدم می آید ولی از مرگ بیشتر بدم می‌آید. پس من دارو را برخلاف میل نمیخورم بلکه در اصل مطابق میلم میخورم. کدام میل؟ *میل قوی‌تر و برتر* 💪 انشالله در جلسات بعد بیشتر در مورد مدیریت تمایلات باهم صحبت میکنیم.🌸 📜 تکلیف جلسه پنجم 📜 با بررسی نیازها و گرایشات خود، مشخص کنین کدوم نیازها حقیقی، و کدام غیر حقیقی هستند؟ خیلی خوبه که از اولین ساعت های روزمون، هرکاری که خواستیم انجام بدیم، یه مکث بکنیم و با خودمون فکر کنیم این کار، براساس نیاز حقیقی هست یا غیر حقیقی؟ انجامش بدم یا ندم. و اینکه میشه با یه نیت درست، اون نیاز طبیعی رو در راستای نیازهای حقیقی قرار داد؟ 🧐 منتظر نظر دوستان هستم 😊

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

پست های مشابه

برو به اپلیکیشن