پست های مشابه
نظم مادرانه
⭐ یه مرور کوتاه در مورد مطالب گذشته داشته باشیم ⭐ برنامه ریزی شامل ۲ بخش *محتوا و قالب* هست. *قالب برنامه* یعنی اینکه چه کاری رو در چه زمانی و مکانی انجام بدیم. عمدتا همه ما هنگام برنامه ریزی، روی قالب تمرکز داریم و فکر میکنیم مشکل مون از قالب برنامه هست. در حالی که *بخش مهم تر که ازش غافل میشیم، محتواست* . ما هم از ابتدای بحث سعی کردیم ابتدا به محتوا بپردازیم و در مورد مباحث *اهمیت زمان، رابطه دین و برنامه ریزی، برنامه ریزی چند بعدی و وجوه مختلف انسان و نقش نیاز و گرایش در برنامه ریزی* صحبت کردیم. 📜 🔆انسان موجودی دارای گرایشهای مختلف است، و حرکت او به سوی تحقق گرایشهای اوست، او مجبور به انتخاب است🧐 و برای انتخاب، ابزاری به نام *عقل* 🧠در اختیار دارد که * «میل به انتخاب برتر» * 🤩است. و ابزار دیگر هم * میل به آگاهی* ست.🤔 اگر بخواهیم عقل را دقیقتر معرفی کنیم، باید بگوییم: *میل* به انتخاب برتر. عقل میگوید *لذت بیشتر و ماندگارتر بهتر از لذت کمتر و ازبین رونده* است. 😇 عقل قدرتی در وجود ماست که این قدرت علیالقاعده *خودش هم یک گرایش* است، گرایشی که سلطان همۀ گرایشهاست.👑 عقل همیشه خواهان این است که میل برتر را انتخاب کنیم💯 و لذا این عقل، در وجود ما *دشمن* خواهد داشت.👿 یعنی گرایشهایی که عقل آنها را کنار میزند و انتخاب نمیکند، دشمن عقل خواهند شد. 👿 ✨پس درگیری عقل در وجود انسان با چیست؟ با *گرایشهای سطحی* است که اسم آن را *«هوی»* میگذاریم.😋 «هوی» هر گرایشی است که انسان را سقوط میدهد و پایین میکشد.😔 ✨*میل به آگاهی ابزار دیگر انتخاب* از سوی دیگر، *علم و آگاهی* سبب میشود که عقل شروع به رشد و نمو کند.🔝 (کَثْرَةُ النَّظَرِ فِی الْعِلْمِ یَفْتَحُ الْعَقْل؛ دعوات راوندی/221)🤔 🤩چون عقل، میل به انتخاب برتر دارد ولی *مصادیق را نمیشناسد* ، لذا وقتی مصداقها را به او نشان میدهید، عقل کمکم به خودش میآید. همانطور که برای یک بچه باید فرصتهای تجربه کردن را فراهم کنیم تا عاقلتر شود.🍃 🌟 (امام حسین(ع): ذَرَأَ اللَّهُ الْعِلْمَ لِقَاحَ الْمَعْرِفَةِ وَ طُولَ التَّجَارِبِ زِیَادَةً فِی الْعَقْل؛ نزههالناظر/88)🌟 🔆 *«رنج» یعنی تأمین نشدن یک گرایش* 😓 ❌وقتی انسان برای ارضاء تمایلات خودش حرکت میکند،🚶♂طبیعتاً مجبور است برای رسیدن به برخی از تمایلات، برخی دیگر از تمایلات خود را ترک کند، کنار بزند، یا صرفنظر کند(تمایلات انسان با هم تعارض یا تزاحم دارند).⛔️ این ترک کردن یا نرسیدن به برخی از تمایلات، باعث رنج میشود.😢 🔆 *رنج یعنی اینکه من: یا به دوستداشتنیهای خودم نرسیدهام، یا دوستداشتنیهایی که داشتهام را از دست دادهام و یا اینکه به دلیلی مجبور شدهام خودم از برخی دوستداشتنیهایم چشمپوشی کنم و آنها را کنار بگذارم. و همۀ اینها رنج است.* 👊 ❌گاهی اوقات رنج بدون اراده و اختیار انسان به او تحمیل میشود. یعنی انسان دوست داشتنی هایی دارد که در دسترس او نیستند؛ چه این دوستداشتنیها از اول بهصورت بالفعل بوده (مانند غرایز) و چه اینکه بعداً این دوست داشتنی ها را اکتساب کرده و پرورش داده است.😇 🔆 *«لذت» یعنی تأمین شدن یک گرایش* ❌در مقابل رنج، لذت است. «انسان موجودی است گرایشمند» و تأمین هر گرایشی لذت دارد، حتی تخیلِ تأمین هر گرایشی هم لذت دارد،🤩 حتی حرکت به سوی هر گرایشی هم لذت دارد.. پس بهطور *خلاصه* میتوان گفت: *انسان موجودی گرایشمند است و ابزار انتخاب بین گرایشهای خودش را دارد(عقل) 🧐 و در راه تأمین گرایشهایش به «رنج»ها😢 و «لذت»هایی😍 میرسد. این رنجها و لذتها، تعیینکنندهترین عامل در حیات بشر هستند.🍃 🌟رنج و لذت، در واقع چیزی جز گرایش نیست؛ تأمین شدن گرایش یعنی لذت و تأمین نشدن گرایش یعنی رنج.* 🔆حالا سوالی که مطرح میشود:🧐 *«آیا انسان میتواند گرایشهای خودش را تغییر دهد؟»* 😳 بله، میتواند. «انسان *چگونه* میتواند گرایشهای خودش را تغییر دهد؟»🤔 ❌اگر بخواهیم یک گرایش را *تقویت* کنیم، در «سه حیطه» باید کار کنیم: *«بهکار گیری علم و آگاهی مرتبط📗+ تقویت گرایشهای همسو💪 + تضعیف گرایشهای مخالف»*👊 🔺با اینها یک مثلث تشکیل دهیم و آن را در جهت تقویت گرایش مورد نظر، بهکار گیریم. 💪یعنی *گرایشهای همسو را تقویت* کنیم و *گرایشهای مخالف را تضعیف* کنیم و در این میان، از آگاهی نیز به درستی استفاده کنیم.🍃 در اینجا *آگاهی* یک نقش ویژه هم در *«تعیین مصداق برای گرایشها»* دارد.👤 🌟برای تضعیف یک گرایش بد نیز شبیه همین کار را باید انجام داد. مثلاً اگر میخواهید خساست🤑 را در کسی از بین ببرید، نگاه کنید ببینید چه گرایشهای خوبی دارد؟ ❌سعی کنید آن گرایشهای خوب را تقویت کنید، چون تقویت گرایشهای خوبی که دارد برایش آسانتر از مقابله با این گرایش بد است. وقتی گرایشهای خوب را تقویت کنید، کمکم این گرایش بدش هم ضعیف میشود. 🔆وجود گرایشهای پیدا و پنهان در انسان، تغییر و تقویت گرایشها را ضروری میکند.💯 🌘*پنهان بودن برخی از گرایشها* موجب میشود که ما یک عملیاتی را انجام دهیم به نام *«بهفعلیت رساندن گرایشهای پنهان»*🌕 و *«عملیات تقویت گرایشها»* 🌔 ✨وقتی بخواهیم گرایشهای پنهان -که لذتش دیرتر میرسد-⏰ را بیدار و فعال کنیم،😴 ❌ یکمقدار باید از لذت گرایشهای بالفعل، صرفنظر کنیم. این همان چیزی است که تحت عنوان *«مخالفت با هوای نفس»* 🚫 از آن یاد میشود و طبق روایات ما این نظام دین یا نخِ تسبیح دین است📿 🌟(امیرالمؤمنین(ع): نِظَامُ الدِّینِ مُخَالَفَةُ الْهَوَى؛ نظام دین، مخالفت با هوای نفس است. غررالحکم/9981)🌟 🔆پس تعریف ما از زندگی این است: *«زندگی یعنی مدیریت گرایشها»* ❌ این مدیریت گرایشها دو معنا دارد: 1. تغییر گرایشها ❎ 2. تحقق و پاسخ دادن به گرایشها✅ ✨تغییر گرایشها در وجود انسان اجتنابناپذیر است. اینکه در روایت میفرماید: «أَکْرِهْ نَفْسَکَ عَلَى الْفَضَائِلِ فَإِنَّ الرَّذَائِلَ أَنْتَ مَطْبُوعٌ عَلَیْهَا»(غررالحکم/2477) منظور همین اجتنابناپذیر بودن است.🍃 ✨ یعنی اگر ما خودمان سعی نکنیم گرایشهای خودتان را تغییر دهیم، بهطور طبیعی این تغییر گرایشها در ما اتفاق میافتد(منتها این تغییر طبیعی، برایمان مفید نخواهد بود)😥 ✨کسانی که میگویند: ما نمیخواهیم گرایشهای خود را مدیریت کنیم، وقتی در *تزاحمها و تعارضهای بین گرایشهای خودشان* گرفتار میشوند،🤔😥 واقعاً بیچاره میشوند و بههر حال مجبور خواهند بود *«با امیال و هوای نفس خود مبارزه کنند»* و مجبورند رنجی که در حذف برخی از گرایشها وجود دارد را تحمل کنند. 😓 یعنی انسانهای هرزه هم این رنج را میکِشند،🔞 چون *اساساً زندگی انسان طوری طراحی شده که او مجبور است با برخی از دوستداشتنیهای خودش مخالفت کند، چه دیندار باشد و چه بیدین.*❗️ ❌حتی اگر کسی عقلش را هم تعطیل کند و هواپرستِ مطلق شود، باز هم بین اهواء نفسانی خودش باید انتخاب کند و در نتیجه یک طرف این انتخاب رنج میآورد و طرف دیگر، لذت میآورد. اما رنج را نمیتوان حذف کرد.🤷♂ ❓«آیا این مدیریت گرایشها، نیاز به برنامه ندارد؟» خب معلوم است که نیاز به برنامه دارد،🤓 این برنامه باید به او بگوید: «کدام گرایش خود را ترجیح بده و کدام را کنار بگذار؟» ✅ 🌟*دین، برنامه ای برای مدیریت گرایش هاست* انشالله جلسات آینده بیشتر در موردش صحبت میکنیم....🍃 📜تکلیف جلسه ششم📜 طبق مباحث هفته گذشته و این هفته در مورد نیازها و گرایش های حقیقی و کاذب، روی یک کاغذ، ۱. فعالیت هایی که در حال انجامش هستین، ۲. فعالیت هایی که باید انجام بدین، و ۳. فعالیت هایی که دوست دارین انجام بدین رو بنویسین و برای هرکدوم بررسی کنین که براساس چه نیاز و گرایشی هست؟ آیا براساس گرایش و نیاز حقیقی هست یا کاذب؟ برای هر فعالیت بپرسین چرا ؟ و انقدر این چرا رو تکرار کنین و بهش جواب بدین که از همه جنبه ها و زوایا مسئله براتون باز بشه.
11 فروردین 1403 21:01:08
44 بازدید
نظم مادرانه
جلسه گذشته در مورد اهمیت زمان با هم صحبت کردیم. امروز یه کم پیرامون رابطه دین و برنامه ریزی باهم صحبت میکنیم. برنامهریزی یعنی 👈 *چینش فعالیتهای زندگی بر اساس غایت مشخص و تصمیم بر انجام آن در مدت تعیین شده* .🗓 🤔این معنا تداعی کننده معنای *دین* برای ماست. دین به معنای *خضوع و سرسپردگی در برابر برنامهای مشخص* است (قاموس، ج ۲) پس وجود برنامه، در دل دین نهاده شده.✔ از آنجایی که ما در عالم ماده هستیم که دارای محدودیت هست، پس هر برنامه ریزی، محدود به زمان مکان و شرایط است.🌏 اما قلمرو دین به عنوان یک برنامه، *فراگیر تر* و وسیع تر است و تا قیامت ادامه دارد. برنامه ریزی جزئی از دین و در درون آن و در راستای استفاده بهینه از امکانات و قواعدی است که توسط وحی و تبیین ولی الهی برای او فراهم شده تا با استفاده از آن *به غایت خلقت خود که عبودیت پروردگار و فلاح و رستگاری است* نایل شود. 😇 هر فرد، تصوری از زندگی و نظام قوانین حاکم بر آن دارد و بر اساس آن، برنامه هایش را اولویت بندی می کند. بین کسی که فقط برای دنیای خود برنامه ریزی کرده و کسی که زندگی آخرت را هم مورد توجه قرار داده تفاوت هست. این تفاوت نگرش، برنامه و اساس زندگی هر فرد را متفاوت میکند.⭐👌 🕰 ما خیال میکنیم زمان یک چیز است که همه ما داخل آن قرار گرفتیم. در حالی که اینطور نیست. زمانی که ما با آن دقیقه و هفته و ماه و سال را حساب میکنیم این *زمانِ زمین* است. 🌏 زمانِ ما، یک حقیقتی است متحد با وجود خود ما، جزو وجود ماست. منتها ما زمانِ خودمان را، با زمانِ زمین حساب میکنیم و با آن تطبیق می دهیم.🌗 *هر یک از ما، زمانِ مخصوص خودمان را داریم. زمانِ ما، همان خود ما هست* . 🧐 اینکه میگوییم احیای شب به معنی زنده کردن شب است، شبِ زنده، آن شبی است که انسان تمام آن شب را یا لااقل بخشی از آن را با یاد خدا سپری کرده باشد.🌠🤲 با تعریفی که از زمان کردیم، مقصود از زنده کردن شب، زنده نگه داشتن خود شماست در این مقطع از زمان. چقدر از زمان زندگی خودمان را زنده نگه داشتیم؟ ⁉️ روایت داریم در قیامت زمان گذشته انسان را که ارائه می دهند، مانند یک موجودی است که قطعاتی از آن سیاه و قطعاتی سفید و براق است.🌔🌘 می گویند آن زمان هایی که دلت به یاد خدایت زنده بود، قسمت های درخشان این موجود است. ⚡ ساعات غفلت و غرق در شهوت و غیره قسمت تیرگی عمر و وجود توست. 🌚 پس *یاد و ذکر خداوند ، زنده کننده زمان و وجود انسان است* و یاد پروردگار، روح عبادت است. 🤲 ما *به هر میزان عبودیت داشته باشیم وجودمان زنده تر* خواهد بود امام صادق (ع) به یکی از یارانشان فرمودند: یا فضیل العُبودِیَّةُ جَوْهَرَةٌ کُنْهُهَا الرُّبُوبِیَّةُ *عبودیت، گوهری است که ظاهرش عبودیت است و هدف و نهایت و باطنش ربوبیت است.* 😍 ربوبیت یعنی تسلط و خداوندگاری (نه خدایی) ⭐ عبودیت یک جوهره ای است که هرچه انسان راه بندگی خدا را بیشتر طی کند، تصاحب و قدرت و خداوندگاری اش افزوده میشود. پس درجاتی دارد. دو درجه مهم آن را ذکر می کنیم: اولین درجه: *تسلط بر نفس* است. فرد رب و مالک نفس خودش می شود. بسیاری از مشکلات و بیچارگی های ما که کاملاً حس ش میکنیم، این است که زمام نفس خودمان، در اختیار ما نیست 😩🤦♀ دومین درجه: *مالک خاطرات نفس بودن* است. مالک خاطرات و خطورات ذهنی و نفسانی خودمان نیستیم، که قوه خیال ما دائماً چون گنجشکی از یک شاخه به شاخه دیگر میرود. تمرکز ذهن نداریم. میگویند: لا صلاة الا به حضور القلب ❤️ نماز بدون حضور قلب، قبول نیست. صحیح است اما قبول نیست. یعنی تو را به جایی نمیرساند.😔 اگر ما کوشش کنیم در راه عبودیت قدم برداریم، این حضور ذهن و این حضور قلب به دست میآید و در تمام زندگی جاری میشود.💪😇 نماز، عبودیت و بندگی است. پس نتیجه این عبودیت، ربوبیت و تسلط است. کمترین درجه تسلط، تسلط بر نفس است. پس علامت قبولی نماز روزه و مظاهر دیگر عبودیت، تسلط بر نفس است.😏 اگر این را نداریم بدانیم نماز و روزه مقبولی نداشتیم.🤦♀️ (انشالله در مورد راهکارهای کنترل ذهن در جلسات آینده صحبت خواهیم کرد) 📜 تکلیف جلسه سوم 📜 چه راهکارهایی برای اینکه زمان هامون رو هرچه بیشتر زنده کنیم دارین؟ چجوری زمان هامون نورانی و قرین عبودیت باشه؟ 🤔✨
11 فروردین 1403 18:07:06
39 بازدید
نظم مادرانه
کی تا حالا این جمله رو نگفته؟ : "نفهمیدم کی روزم شب شد. کار خاصی هم نکردم ها... " 🤔☹ بعلله... عوامل زیادی هستند که زمان های ما رو می دزدن و ما بهشون بی توجهیم.🥷 اینجا با هم اون ها رو بررسی میکنیم: ۱. *بی نظمی و بی برنامگی* :🗓 اولین عامل، خود بی برنامگی هست. وقتی برنامه مشخص و از پیش تعیین شده برای روزمون نداریم، و بر اساس "هرچه پیش آید، خوش آید" جلو بریم، زمان های مفیدمون به راحتی صرف کارهای بی اهمیت میشه و از کارهای مهم باز می مونیم. 🗝 ۲. *عادت های غلط* : مثل خواب زیاد و بد موقع😴 و ... (شما چند مورد مثال بزنین) ۳. *فضای مجازی، تلویزیون، تلفن و موبایل* :💻📱📻☎️ شاید در عصر مدرن، مهم ترین سارقان زمان، همین ها هستن. مهارت مدیریت استفاده از این امکانات برای مدیریت زمان بسیار مهمه. ۴. *رویاپردازی و هدف گذاری های غیر واقعی و نادرست* : 📈 قبلا در مورد هدف گذاری صحبت کرده بودیم. گاهی انتخاب هدف اشتباه، ما رو در مسیر اشتباهی میندازه که حتی سال ها برای جبران اون زمان از دست میدیم. ⏳ ۵. *ضعف در تصمیم گیری* : بسیاری از ما فوبیای تصمیم گیری داریم 😩و از کنار گذاشتن گزینه های نامناسب یا انتخاب سریع و به موقع گزینه های مناسب، میترسیم. حتی ترجیح میدیم همه گزینه ها رو با هم انتخاب کنیم😐 که بدلیل محدودیت هایی که داریم، به هیچ کدوم به طور کامل نمی رسیم.🤦🏻♀️ ۶. *ضعف در مهارت حل مسئله* : 🤯 گاهی اوقات در اثر یک تصمیم اشتباه مسیر رو اشتباه انتخاب کردیم. حالا بهجای اینکه مسیر رو اصلاح کنیم، بهصورت موردی، مشکلهای کوچک را موقتاً برطرف میکنیم. 🪨 نتیجه این هست که زمانمون رو هم در این مسیر غلط و هم برای حل مشکلات این مسیر از دست میدیم. باید توانایی شناسایی مسئله و مشکل اصلی و حل آن را داشته باشیم. ☄ ۷. *عدم مشورت با افراد خبره* : 🤓🗣مشورت با افراد خبره به ما در هدفگذاری و انتخاب مسیر صحیح کمک میکنه و گاهی یک مشورت ساده خیلی ما رو جلو میندازه.🚀 ۸. *عدم استفاده از تجربه گذشته* : شنیدین میگن: "عاقل از یه سوراخ دو بار گزیده نمیشه" ؟🐉 اگر از تجربیات گذشته درس بگیریم تمام هزینههایی که در گذشته بهخاطر یک اشتباه یا انتخاب غلط پرداختیم، صرف انتخابهای درست آیندهمون میشه.💰💸
22 فروردین 1403 02:15:35
53 بازدید
نظم مادرانه
(ادامه پست قبل) *بریم سراغ گرایش ها* *گرایش ها* هم مانند نیازها، حقیــ😇ــقی و غیرحقیـــ🙈ـــقی دارند. ⭕️گرایش های حقیقی: رغبت و تعلق به سوی خدا و آنچه نزد اوست، می باشد. 💫 ❌ *کنترل هوای نفس* و آرزوهای دست نیافتنی و حذف آنها از برنامههای زندگی، ضرورتی است که تنها با اقدام به آن می توان سمت و سوی برنامهها را اصلاح کرد.🍃 ❌ اگر کسی به تمایلات دنیایی روی بیاورد، دچار تبعاتی خواهد شد که بهترین برنامه و برنامه ریزی هم نمی تواند اورا به کامیابی برساند. زیرا در مسیری غیر حقیقی گام برمیدارد و به مقاصدی غیر واقعی می رسد.🕸😞 از آنجا که ویژگی دنیا دگرگونی و تحول است چنان که انسان در زندگی گرایش و رغبتش را به آنچه در دنیاست قرار دهد و برایش تلاش کند، ناچار است *با دگرگونی دنیا امیالش را دگرگون کند* پس همتش هم دگرگون و مختلف و متکثر خواهد شد و هم و غم در این مسیر رو به فزونی می رود. 🐛------»🦋 ⭕️ *نیازها و گرایشهای غیر حقیقی* انسان را دچار سردرگمی کرده مقصد روشنی ندارد و *راحتی و آرامش قلب و بدن را از او میگیرد.* 😖🤯🤪☹️😞😠😵🙄🤔 ✨ پس مهمه که بتونیم گرایش هامون رو *مدیریت* کنیم. پس بیاین از یه زاویه دیگه به مبحث *گرایش ها* نگاه کنیم: همانطور که گفته شد انسان دارای گرایش ها و تمایلات گوناگون، که بعضا متعارض و متزاحم هستند می باشد.🧐🤔 *باید* بین این گرایش ها *انتخاب* کند. نعمتی که خداوند در وجود انسان برای انتخاب قرار داده است، *عقل* است.🧠👤 گرایش های انسان به دو نوع اساسی تقسیم می شوند: ⭕️ *گرایش های سطحی تر* که *زودتر* درک میشوند و انسان نسبت به آنها خود آگاهی پیدا میکند، اما *لذت کمتری* دارند.💑🍔🏇🎨🤑 ⭕️ و دیگری *گرایش هایی که پنهان تر* هستند، *دیرتر* درک میشوند و به سادگی نمیتوان آنها را تجربه کرد. اما این گرایشها در وجود انسان *عمیقتر و لذت بخش تر* هستند.😇😇😇 ✨ این ساز و کار ویژهای است که خداوند حکیمانه برای انسان چیده است. در شرایط یکسان اگر یکی از گرایش ها قوی تر باشد و یکی ضعیف تر، طبیعتا انسان همیشه گرایش قوی تر را انتخاب میکند و اگر قدرت گرایش ها برابر بود، انسان همیشه دچار حیرت می شد که کدام را انتخاب کند و نمی توانست.🧐🤔 ✨ به انتقال انسان از گرایش های سطحی به گرایش های عمیق *کمال* می گویند. به این ترتیب *عقل می شود میل به انتخاب برتر* 🤩 ✨ من وقتی بر اساس آگاهی خودم و خلاف میل خودم رفتار می کنم، در واقع دارم مطابق یک میل دیگرم رفتار می کنم. مثلاً یک دارویی است که از آن بدم میآید. اما عقلم به من میگوید که بخور. ❌ در اینجا عقل من است که دارد به من دستور میدهد. عقل می گوید: من از داروی تلخ بدم می آید ولی از مرگ بیشتر بدم میآید. پس من دارو را برخلاف میل نمیخورم بلکه در اصل مطابق میلم میخورم. کدام میل؟ *میل قویتر و برتر* 💪 انشالله در جلسات بعد بیشتر در مورد مدیریت تمایلات باهم صحبت میکنیم.🌸 📜 تکلیف جلسه پنجم 📜 با بررسی نیازها و گرایشات خود، مشخص کنین کدوم نیازها حقیقی، و کدام غیر حقیقی هستند؟ خیلی خوبه که از اولین ساعت های روزمون، هرکاری که خواستیم انجام بدیم، یه مکث بکنیم و با خودمون فکر کنیم این کار، براساس نیاز حقیقی هست یا غیر حقیقی؟ انجامش بدم یا ندم. و اینکه میشه با یه نیت درست، اون نیاز طبیعی رو در راستای نیازهای حقیقی قرار داد؟ 🧐 منتظر نظر دوستان هستم 😊
11 فروردین 1403 20:51:15
41 بازدید
نظم مادرانه
از این جلسه وارد قالبهای برنامهریزی میشیم و بهصورت عملی قسمتهای مختلف برنامهریزی رو با هم مرور و بررسی میکنیم تنها چیزی که نیاز داریم یک دفترچه ساده بههمراه یک خودکار یا مداد هست. دفتر برنامهریزی بهطورکلی پنج بخش اصلی داره که ابتدا اونها رو توضیح میدیم و بعد کمکم به جزئیات و ملحقات میپردازیم که هر بخش و برنامهریزی مون رو تکمیل میکنه . توجه داشته باشین که این قالب، صرفا یک *پیشنهاده* . هرکس براساس سلیقه و نیازش میتونه اون رو تغییر بده و قسمت هایی رو اضافه یا کم کنه. (منم همین کارو کردم و چند تا برنامه ریزی رو قاطی کردم از توش این در اومده 🤪) پنج بخش اصلی شامل: فهرست، آینده نگار(چشم انداز)، سال نگار، ماه نگار، و روز نگار من برای خودم *هفته نگار* رو هم اضافه کردم چون دوست دارم اول هفته یک دید کلی از هفته پیش رو داشته باشم. یادتونه تو بحث اهمیت زمان گفتیم ما هر چقدر زمان برای هر کاری خرج میکنیم، درواقع داریم جونمون و عمرمون رو فدای اون کار میکنیم. چون اون زمان از عمرمون دیگه برنمیگرده پس مهمه که برای تکتک لحظهها و کارهامون، هدف داشتهباشیم و اونها رو ارزشمند کنیم. پس برای زندگی موفق و پربارتر باید *هدفگذاری صحیح* داشتهباشیم. دو ضعف تو هدف گذاری وجود داره: یا اهدافی داریم که نمیدونیم چجوری عملیاتیش کنیم. یا اعمالی داریم که نمیدونیم با چه هدفی داریم انجامشون میدیم. که هردو به ضعف در هدف گذاری برمیگرده. بخش *آیندهنگر* برنامهریزی دقیقاً محل هدفگذاری کلی از زندگیه. یک *چشمانداز پنجساله یا دهساله* به انتخاب خودتون در این قسمت تدارک ببینید. تصور کنین پنج یا ده سال آینده دوست دارین در چه نقطهای باشین. *اهداف کلی* تون را بنویسید. ( اگر مبحث هدف و مقصد رو مرور کنیم در مورد اهداف اصلی و فرعی و کلی و جزئی صحبت کردیم.) حالا برای رسیدن به اون اهداف یک سری *اهداف جزئیتر* وجود داره که *پلههای نردبانی هستند که به اهداف کلی میرسند*. گفتیم مقاصد جزئی باید در خدمت مقاصد کلی باشند. این اهداف جزئیتر یکسری خصوصیات دارند که باید اونها رو برای هدفگذاری صحیح در نظر بگیریم: ۱) هدف *شفاف و مشخص* باشد. ۲) *قابلاندازهگیری* باشه. ۳) *قابلدستیابی و واقعبینانه* باشه. ۴) مشخص باشه *درچه زمانی* باید محقق بشه. ۵) ایجاد *انگیزه* بکنه. ۶) هدف، *مرتبط با خودتون، دغدغههای خودتون، و نیازهای خودتون* باشه. در پست بعد، هرکدوم رو مختصر توصیح میدیم و مثال میزنیم
22 فروردین 1403 05:09:48
66 بازدید
نظم مادرانه
جلسه گذشته، *صفحه آینده نگار* رو با هم تعریف کردیم و یه چشمانداز ۵ یا دهساله برای خودمون ترسیم کردیم. برای اینکه بتونیم به اون چشمانداز دست پیدا کنیم، باید بازههای زمانی کوتاهتر را در نظر بگیریم و ببینیم گامهای رسیدن به اون هدف کلی چه چیزهاییه. پس گامهای مرتبط با آن چشمانداز رو که عملی هستند و امسال باید انجامشون بدیم رو، در سال نگار وارد میکنیم. این باعث میشه یه دید جامع و بهتر نسبت به سال پیش رومون پیدا کنیم. برای *ایجاد صفحه سال نگار* ، میخوایم برنامههای کلیِ یکسال رو، *به تفکیک ماه ها* داشته باشیم. کافیه ۲ صفحه رو در نظر بگیریم و هر صفحه رو به ۶ قسمت تقسیم کنیم تا برای ۱۲ ماه بهصورت تفکیکشده جا داشته باشیم. (مشخصاً اگر جای بیشتری نیاز داشتین، صفحات بیشتری را در نظر بگیرین) یه پرانتز باز کنم: بهصورت کلی اطلاعاتی که ما وارد دفتر برنامهریزی مون میکنیم، یکی از این ۳ دسته است: ۱. یا جزو *وظایف* ماست یعنی کارهایی که باید انجام بدیم. ۲. یا جزو *رویداد* هاست یعنی مناسبتها، اتفاقات مهم یا چیزهایی که تجربه میکنیم. ۳. یا جزوه *یادداشت* هاست یعنی نکات و اطلاعات مهمی که نمیخواهیم فراموش کنیم. برگردیم به سال نگار. حالا تو قسمت هر ماه، وظایف کلی، رویدادهای مهم، و هرچیزی که لازم که در نظر داشتهباشیم رو وارد میکنیم. مثلاً تاریخ چک هاتون رو، تاریخ تولدهای دوستان و آشناها که میخواهیم فراموش نشه، آخرین مهلت تحویل پروژهها، اهدافی که زمان مشخص دارند و… همه قسمتهای برنامهریزیِ شما *قابلانعطافه* . به این معنی که هر زمان لازم بود، میتونین تغییراتی در اون ایجاد کنید. (من به همین دلیل معمولاً با مداد، سال نگار رو مینویسم) اگر رویداد یا هدفی لازم بود، اضافه کنید و برعکس. اگر دیدین هدفی رو ۳ ماه پیش داشتین و الان دیگه براتون اولویت نداره، از برنامهتون حذفش کنید. یه مثال رو با هم پیش ببریم، تا سال نگار جا بیفته. مثلاً اگر من در بخش علم، هدف کلی ۵ سالم رو، "بهروز بودن علمی در حوزه تخصصی خودم یعنی دندانپزشکی" نوشتم، اهداف جزئی ترم میشه: - دوره منظم کتب مرجع دندانپزشکی، - مطالعه منظم مقالات علمی، - مشاهده کلیپهای آموزشی، - شرکت در وبینارهای بازآموزی حالا برای نوشتن سال نگار، سعی میکنم یه دستهبندی کلی از این اهداف رو، به تفکیک ۱۲ ماه انجام بدم. مثال رو در عکس زیر میبینید. (اصلا نیاز نیست خیلی جزئی وارد بشیم. جزئیات برای بخش ماه نگار و هفته نگار هست) بهاینترتیب سال نگار کامل میشه😊
22 فروردین 1403 05:24:42
74 بازدید
زهرا موسوی
0
1
قسمت اول: اهمیت زمان
⏳جلسه اول: *اهمیت زمان* ⏳ *هو القدیر* بیایید با هم تصور کنیم زمان *مرگ* مان رسیده است. ⚰ در آن لحظاتی که هیچ امیدی به بازگشت نداریم، ناگهان بهمون بگن دوست داری یک ساعت دیگه زندگیت ادامه پیدا کنه؟ قطعاً همه با تمام وجود میگوییم: بلهههه 😩 ✅ اینجا یک ساعت زمان *ارزش* خودش رو نشون میده. زمان مدتی است که برای زندگی کردن در اختیار داریم و در واقع عمر ما رو مشخص میکنه و مدت محدودیه ✅ *مقدار زمانی رو که برای چیزی یا کاری صرف میکنیم، در واقع داریم جان مون رو فداش می کنیم.* برای کسی که وقت بی ارزشه، یعنی جان براش بی ارزشه. کسی رو مقایسه کنید که برای زیارت اباعبدالله (ع) وقت میگذارد یعنی جان ش رو برای اباعبدالله (ع) فدا میکنه با کسی که برای کارهای بی ارزش جانش و زمانش رو فدا میکنه. *امام سجاد (ع) میفرمایند: "تعجب می کنم از کسانی که درهم و دینار از دستشون میره تاسف می خورند اما غروب ها غمگین نمیشن از اینکه یک روز از عمرشان رفت و دیگر باز نخواهد گشت"* 🧐 ⏳ارزش قائل شدن برای زمان فوق العاده اهمیت دارد.⏳ *تصور کنید با یک لحظه زمان شما میتونید چه خریدهای با عظمتی داشته باشید برای آخرت. با یک لحظه زمان چه رضایتی رو از پروردگار عالم میتونید جلب کنید که اصلاً قابل تصور نیست.* 🤩 روایتی از امیرالمومنین (ع) هست که میفرمایند: «مِن کَرَمِ المَرءِ، بُکاءُهُ عَلی ما مَضی مِن زَمانِه» *از علائم کرم و بزرگواری شخصیت یک انسان این است که گریه کند بر زمانی که از او گذشته است.* 📜 خود امیرالمومنین (ع) در *مناجات شعبانیه* میفرمایند: «أَفْنَيْتُ عُمُرِي فِي شِرَّةِ السَّهْوِ عَنْكََ» یا «وَ أَبْلَيْتُ شَبَابِي» از عمر گذشته خودشان و از جوانی از دست داده خودشون چه جور ناله میزنند در خانه خدای متعال. *اگر کسی توانست برای زمان از دست رفته گذشته اشک بریزه میتواند برای آینده برنامهریزی داشته باشد.* 😢 ⚡ *حالا بریم سراغ آینده* ⚡ اگر برای گذشته خوب غصه بخوریم برای آینده می تونیم یک نگاه بهتری داشته باشیم. امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند: «بَقِيَّةُ عُمرِ المُؤمِن ..لا قيمَةَ لَها ، يُدرِكُ بِها ما قَد فاتَ، و يُحيي ما ماتَ» بقیه عمر مومن قیمت نداره. می تونی شما تدارک بکنی هر چی که در گذشته فوت شده و میتونی زنده کنی هر چیزی که مرده در زمان گذشته. هیچ انسانی نمیتونه بگه من زمان گذشته ام رو عالی استفاده کردم. مخصوصاً برای عالی ترین استفاده ها که جلب رضایت پروردگار عالم هست. 🤦♀️ ولی از این طرف آینده رو شما ببینید میفرماید زمان آینده شما، قیمتش بی نظیره. حتی بالاتر از گذشته است. ✨ ✅ *چون شما از آینده می تونید از زمان یه جوری استفاده کنید، که تمام حسرت از دست دادن زمان گذشته را جبران کنید.* *مومن در ارتباط با زمان خسیس میشه. اینه که دائم الذکر میشه. اینه که منظم میشه* یک *تمرین* که ائمه برای درک اهمیت زمان به ما دادند شرکت در *تشییع جنازه* است. شاید یه علت ثواب های عجیب و غریبش هم همین باشه. می فرماید هر وقتی رفتی تشریح جنازه شرکت کردی خودت رو بزار جای آن کسی که رفته و فکر کن الان دارن من رو می برن توی تابوت. تموم شد. دارن من را میبرند. وقتی که رسوندن برای دفن، یا آن ۷ قدم، یا مقداری که باهاش رفتی، *هی تمنا کن خدایا من را برگردون😭 بزار عمر دوباره کنم.🙏 خدایا من رو برگردون برنامهریزی این رو تغییر میدم، زمانم را استفاده میکنم.* 😭 بعد تشییع جنازه که تمام شد، یا شما همراهیت برای این تشییع جنازه قطع شد، *بگو خدا بهت مهلت داد یک چند روز دیگه ای زندگی کنی* *برگرد درست زندگی کن. برگرد از عمرت استفاده کن. دقت و وسواس به خرج بده در رابطه با زمان.* پس تا اینجا با اهمیت ارزش قائل شدن برای زمان آشنا شدیم. 💯✔ بحث مدیریت زمان یکی از دغدغههای همیشگی بوده . *مدیریت زمان به معنی بهره وری کامل برای رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی با حداکثر بازده است.* ⭐ ✅ما یک سری اعتقادات داریم که اساتید سکولاری که در حوزه مدیریت زمان صحبت میکنند مطلقاً به آن نمیرسند و آن هم بحث *مدیریت برکت زمان* است که آنها هیچگونه حرفی در مورد آن نمی توانند بزنند. *لیله القدر خیر من الف شهر* یک شب می تواند از هزار ماه بهتر باشد. یک ثانیه در عمر، چنان می تواند موشک بار شما را به سمت خدا پرتاب کند که هیچ وقت و هیچ جایی ممکن نیست.👌✔ انشالله بتونیم با نگاه به اهمیت زمان، مدیریت زمان و برنامه ریزی منظم، برکت زمان هامون رو افزایش بدیم و در این زمان محدود عمر، برای *ابدیت* مان به بهترین نحو توشه جمع کنیم. 📣 *تکلیف جلسه دوم* 📣 از اونجایی که اولین و مهم ترین گام در بحث برنامه ریزی، *خودشناسی* است، تکلیف این هفته مون، *رصد کامل زمان ها و فعالیت های روز و هفته مون* هست. 🧐 به این صورت که حداقل یک هفته ( و حداکثر تا زمانی که مطمئن بشیم به خودشناسی و دید کامل نسبت به برنامه روزانه رسیدیم) هرفرد باید زمان هاش رو کاملا رصد کنه و تمام ساعت های روز رو مشخص کنه که چه کاری انجام داده. ⌛📝 🗓 یک جدول برای نمونه قرار دادیم. این جدول رو در دسترس بگذارید و تمام فعالیت های روزتون رو وارد کنین. انتهای *روز* و انتهای *هفته* برآورد داشته باشین. و مشخص کنین از ۲۴ ساعت زمان در روز و ۱۶۸ ساعت در هفته ، هرکاری چقدر وقت گرفته. و چند ساعت از ۲۴ ساعت رو فعالیت انجام دادین و چقدر زمان تلف شده داشتین. مثلا برآوردتون این بوده که متوسط در روز ۸ ساعت و در هفته ۶۰ ساعت به خواب اختصاص دادین و ... ⏰ اگر از همزمانی در کارها استفاده میکنین، (مثلا همزمان با انجام کارهای منزل، صوت آموزشی هم گوش میدین) این زمان ها رو جدا محاسبه و اضافه کنین. ( به این ترتیب بهره وری تون از ۲۴ ساعت در یک روز بیشتر میشه)📈💪 *فوایدی* که این رصد برنامه داره شامل : - تمام کارهای روزانه مون مشخص میشه. 🧐 - مشخص میکنه هرکاری چند ساعت رو در یک بازه زمانی به خودش اختصاص میده.⏳ - چه ساعتی از روز ، بازدهی بیشتری داریم.💪 - چه کارهایی در برنامه مون بیهوده ست و نیازه که حذف بشه.❎ - چه کارهایی نیازه که در برنامه باشه و نیست،و باید اضافه کنیم.✅ - ارزش زمانی هرکاری مشخص میشه و اگر نیاز داره اصلاح بشه.🕰 - دید واقع گرایانه نسبت به زمان و توانایی مون پیدا میکنیم.😊 و ... در انتها باید به یک خودشناسی و پذیرش خود در برنامه برسیم.👌👩🎓