پست های مشابه

madaran_sharif

. ده روزی هست که خانوادگی درگیر یه ویروس #آنفولانزا هستیم.😢 . چند روز بیماری عباس شدید بود و بردیمش دکتر. بعدش چند شب نوبت فاطمه شد. شبا با گریه بیدار می‌شد و مدت زیادی گریه و سرفه می‌کرد.😕 . خودم هم بعد چند روز #ویروس مذکور رو گرفتم و فهمیدم واقعا #بیماری سختیه.😂 . برای من سخت‌ترین و تلخ‌ترین بخش بچه داری، همین مریض شدن بچه‌هاست. #مریضی و ضعف و مظلوم شدنشون به کنار، اینکه مجبوری به زور و با وجود گریه زاری بهشون دارو بدی خیلی طاقت فرساست.😡 . قدیما برام سوال بود چرا آدم باید مریض بشه و اینقدر رنج و سختی بشه؟! چرا گاهی #بدشانسی میاریم و از قضا تو اتوبوس یا مهمونی کسی کنارمون می‌شینه که مریضه و به ماهم منتقل می‌کنه ویروس رو.😨 . اولین بار جواب این سوال رو از یکی از بهترین اساتید معارف شریف شنیدم.😍 . بیماری نه تنها بد شانسی نیست، بلکه یه بخش کاملا حساب شده از نعمت‌های خداست! که حتی جا داره آدم به خاطرش خدا رو شکر کنه! . دعای ۱۵ صحیفه‌ی امام جانمون حضرت #سجاد علیه السلام.😍 یادمه اوایل بعد خوندن این دعا هی دوست داشتم مریض بشم و برم این دعا رو بخونم و #ذوق_مرگ بشم.😆 . بیماری باعث بخشش گناهان و پاک شدن آدم می‌شه و فرصت #تفکر و #توبه رو در اختیار فرد می‌ذاره. جدای از این‌ها، بخش جذابش اونجاست که می‌گن: حین بیماری فرشته‌ها کارهای خیلی خوبی رو می‌نویسن توی نامه اعمال که اصلا به فکر و ذهن فرد هم خطور نکرده و هیچ زحمتی هم براش نکشیده.😇 . درباره مریضی بچه‌ها هم که واقعا سخت‌تر از اینه که آدم خودش مریض بشه.😢 . چند وقت پیش توی کتابی می‌خوندم یه حدیث به نقل از حضرت امیر علیه‌السلام که بیماری بچه‌ها باعث بخشش گناهان والدین می‌شه.😇 . کلا انگار همه‌ی سختی‌های این دنیا وسیله‌ای هست که خدا از من انسان امتحان بگیره و به خاطرش #جوایز _نفیس دنیوی و اخروی بهم بده.❤ . بعد این حدیث تحمل بیماری بچه‌ها هم برام راحت‌تر از قبل شده خداروشکر.✋ و اصلا نگاهم به مقوله‌ی بیماری تغییر کرده... . ان شاءالله خدا بهمون کمک کنه واقعیت و باطن اتفاقات این دنیا رو بهتر درک کنیم و از هر اتفاقی بهترین بهره برداری رو بکنیم برای آخرتمون.👐 . . پ.ن۱: برای همه‌ی مریض‌ها مخصوصا بچه‌ها دعا کنیم و #حمد_شفا بخونیم. . پ.ن۲: توی عکس‌ها دعای امام سجاد علیه‌السلام رو حتما بخونید و لذتش رو ببرید.😍 و حدیث حضرت امیر(ع) : فِي اَلْمَرَضِ يُصِيبُ اَلصَّبِيَّ إِنَّهُ كَفَّارَةٌ لِوَالِدَيْهِ. (کتاب من لا يحضره الفقيه.جلد ۳.صفحه ۴۸۲) . پ.ن۳: عکس فاطمه در اوج مریضی.😯 . #مادران_شریف #پ_شکوری #شیمی91 #روزنوشت_های_مادری

27 بهمن 1398 16:36:47

1 بازدید

madaran_sharif

. #قسمت_چهارم . من یه جدول هفتگی لازم داشتم برای یک ترم تحصیلیم. پس همه کارهای درسی و غیردرسی اون ترم که در طول هفته باید بهشون وقتی اختصاص می‌دادم رو لیست کردم؛ تمرین فلان درس، کلاس آنلاین، جلسه مجازی، پروژه، مطالعه آزاد کتاب و... تا جایی که میشد کامل و دقیق. . مرحله بعد زمان‌دهی به هر کار بود. اول کارهایی که حتما باید در زمان خواب بچه انجام بشه. از بین اون‌ها با کارهای زمان‌دار شروع کردم. مثلاً مباحثه فلان درس ۱ ساعت، فلان جلسه ۱.۵ ساعت. حتی برای مقرری هفتگی دوره مطالعاتیم هم سرعت مطالعه‌م رو اندازه گرفتم و تخمین زدم که چقدر زمان در هفته باید براش بذارم. اما بعضی کارها مثل پروژه یا یادگیری یه کار هنری ته ندارن و هرچی زمان بیشتر باشه بهتره. برای همین دیگه هر چی زمان از ۲۰ ساعتم باقی موند رو بین این‌ها تقسیم کردم. . مرحله بعد چیدن این کارها در جدول هفتگی‌ای بود که عکسشو می‌بینید، ساده و کار راه‌انداز! این جدول اجازه نمیده کاری جای کار دیگه رو بگیره و کاری روی زمین بمونه و به زمان‌های خالی نظم میده و ذهن رو از استرس این‌که حالا چی کار باید بکنم رها میکنه و... خلاصه خیلی به درد من می‌خوره. . جدول من همون‌طور که گفتم بر اساس زمان خواب بچه‌هاست. اینجا هم باز اول، کارهای زمان‌دار رو می‌ذارم تو جدول. مثلاً دوشنبه ساعت خواب بچه‌ها جلسه دارم یا شنبه مباحثه دارم. تو این مرحله شاید مجبور بشم یک روز در هفته ساعت خواب بچه‌ها رو تغییر بدم چون خواب بچه کمی منعطف‌تر از ساعت مثلاً جلسه کاری هست. اما معمولاً از دوستان و همکاران خواهش می‌کنم اونا اگه مشکلی ندارن برنامه‌شون رو با ساعت خواب بچه‌های من هماهنگ کنن. اگه هیچ‌کدوم نشد هم با روش‌هایی جلسه رو تو بیداری‌شون برگزار می‌کنم! . حالا نوبت کارهاییه که زمان ثابت ندارن ولی باید جای خاصی از جدول گذاشته بشن‌. مثلاً تحویل تمرین درسی موعد مشخص داره و باید حلش رو جایی از جدول بذارم که به موعدش برسه. این‌طوری میشه حتی با وجود تأهل و بچه داشتن نفر برتر دوره تحصیلی هم بشیم!😎 (جایزه‌م رو تو عکس دوم گذاشتم، خیلی کتاب ارزشمندیه) . حالا بقیه جاهای خالی جدول رو با کارهایی که موندن پر میکنم. مثلا یادگیری یه کار هنری برای من در طول هفته محدودیت زمانی نداره و هر جایی از روزای هفته می‌تونم بذارمش. . این‌ها نکاتیه که هرکس متناسب با کارهای خودش باید برنامه‌ش رو بالا و پایین کنه تا به حالت بهینه برسه. . ❗ ادامه مطلب رو در اولین کامنت دنبال کنید❗ . #روزنوشت_های_مادری #ف_جباری_برنامه_ریزی #مادران_شریف_ایران_زمین

11 فروردین 1400 16:35:51

2 بازدید

madaran_sharif

. بعد از اتمام طرحم تو مناطق محروم، برگشتم خونه☺️🏘 . برای مدتی طبابت حضوری🥼 رو گذاشتم کنار، البته ۳ ۴ ماهی پنجشنبه جمعه‌ها برای دل خودم کار می‌کردم☺️ . دوست داشتم چند سالی رو برای بچه‌ها سرمایه گذاری کنم😌🥰 . ۲.۵ سال بعد تولد دختر دومم، با برنامه‌ریزی و تصمیم قبلی😉، پسرم هم به دنیا اومد👶🏻 . اضافه شدن فرزند سوم به خانواده راحت‌تر از اضافه شدن فرزند دوم بود.🤩 دوتای قبلی بیشتر با هم #سرگرم بودن🤼‍♀️ و لازم نبود من #یک_تنه، هم حامی و سرگرم‌کننده فرزند قبلی👧🏻 باشم هم مشغول رسیدگی به نوزاد👼🏻 . دختر بزرگ پنج ساله‌م خیلی کمک حال بود👩🏻 هم تو کارهای دختر دوم👧🏻 مثل آب و خوراکی دادن،🥣🥛 سرگرم کردن،🧩 و کاهش حساسیت و حسادت،☺️ . هم کارهای نوزاد👼🏻 مثل آوردن پوشک و لباس،👕👖 سرگرم کردنش برای نماز، و خندوندن و بازی کردن🤸 . . الان که دیگه پسرم ۱.۵ سالش شده، سه تایی با هم سرگرمن😎 تماشای بازی‌ها و خنده‌هاشون فوق‌العاده انرژی بخشه🥰 . #دعوا،گریه، جیغ و کتک کاری هم دارن؛ اما همین‌ها رو هم من #تعامل_مثبت می‌دونم👌🏻 که توش یه سری مهارت‌های خاص به دست میاد، مثلا پسرم تو همین سن، ماشاالله چنان یاد گرفته حق خودش رو بگیره که نگو😄 . در این روزها، #مادر سه تا فرشته‌م🥰 و در بهشت خونه با اون‌ها وقت می‌گذرونم. به علاوه‌، فعالیت‌های اجتماعی منظم هم دارم👌🏻 و البته مرور درس‌ها📚 (یک پزشک هیچ وقت نمی‌تونه درس خوندن رو کنار بذاره😅) و مشاوره مجازی پزشکی در روز . این چندماه اخیر، آخر هفته‌ها که همسرم خونه هستن و می‌تونن بچه‌ها رو نگه دارن، #دوره_دانشگاهی_طب_سنتی رو می‌گذرونم🌱 چند هفته‌ای هست که شروع کردم برای #آزمون_دستیاری (تخصص) بخونم.📚 البته برای اهل فن، شبیه شوخیه😄 به امسال امیدی ندارم، ان‌شاءالله سال آینده😃 . احتمالا از یکی دو ماه دیگه، کارم رو در یکی دوتا #درمانگاه شروع می‌کنم🏥 ساعتش محدوده و زیاد از بچه‌هام دور نمی‌شم😊 . برای این زمان احتمالا از یک #پرستار_کودک کمک بگیرم. با تعداد فرزند زیاد، به نظرم داشتن پرستار راه حل بهتری نسبت به مهدکودکه. . به گذشته‌ که نگاه می‌کنم می‌بینم تا الان طبق برنامه‌ها و اهدافم پیش رفتم،📝💪🏻 و مادری هم بخشی از #موفقیت منه😌👼🏻🏆 . زندگیم رو برای فرزندآوری متوقف نکردم، بلکه بچه‌دار شدن بخشی از برنامه من بوده، درست در مسیری که برای #رشد و #پیشرفتم متصورم. . بگذریم که خودم تا چه حد با بچه‌ها بزرگ شدم و رشد کردم🤩 ان‌شاءالله با دو سه تای بعدی، رشد بیشتری رو تجربه کنم.😍 . #هجرت #پزشکی۸۶ #تجربیات_تخصصی #قسمت_پایانی #مادران_شریف

20 اسفند 1398 17:56:30

0 بازدید

madaran_sharif

. #پ_عارفی (مامان فاطمه ۷ ماهه) موعد واکسن شش ماهگی رسید. از قبلش دل‌شوره داشتم براش‌... می‌دونستم خیلی اذیت می‌شه. از شب قبل نگاهش می‌کردم و دلم کباب می‌شد واسه فرداش و درد کشیدنش بعد واکسن... هی تو دلم قربون صدقه‌ش می‌رفتم. می‌گفتم بمیرم برات قراره درد بکشی😢 چه جوری ببرمت آخه؟! روز واکسن آماده‌ش کردم. لباس قشنگ پوشوندم. متوجه شد داریم می‌ریم بیرون و کلی ذوق کرده بود. می‌خندید و ازمون دلبری می‌کرد. مخصوصا از بابایی... با ذوق زیاد و خنده رفت تو بغل باباش. بیشتر دلم کباب شد. با خودم گفتم ببین چه‌جوری ذوق داره ولی می‌خوام ببرمش جایی که درد بکشه.😢 رفتیم مرکز بهداشت. من که دل گرفتنش رو نداشتم باباش گرفت و واکسن اولیو زدن. صدای گریه‌ش که اومد سریع بغلش کردم و آرومش کردم برای بعدی. کارمون تموم شد و برگشتیم خونه. ‌ برخلاف قبلی‌ها این یکی خیلی سنگین بود. دلشوره‌هام درست بود. کلی تب کرد😣 ولی خداروشکر خوب شد. خداروشکر دردی بود که درمان داشت. با استامینوفن خوب شد. دوباره بعد واکسن برگشت پیش خودمون. سالم... حتی باوجود اون تب بازم بهمون می‌خندید. حتی قبل از همه‌ی اینا، وقتی داشتیم از خونه می‌رفتیم بیرون، مطمئن بودم وقتی می‌دمش بغل باباش، بهم برش می‌گردونه...😢 شب قبل عاشورا حتما رباب دلش گواهی بد می‌داده... روز عاشوراحتما دل امام عزیزمون خون بوده برای اون بغل و دلبری و ذوق آخر علی‌اصغرش... شش ماهه کوچولو صدای گریه‌ش تو گلوش موند و دیگه حتی داغ آروم کردنش هم به دل مادرش موند... پ.ن: حالا که مادر شدم می‌بینم چقدر تصورم اشتباه بوده! قبلش تو نظرم یه بچه‌ی شش ماهه خیلی کوچولو بود. از اونا که نه می‌خندن نه واکنش نشون می‌دن و نه دلبری کردن از بابا رو بلدن. اما الان که مادر می‌شدم می‌بینم چقدر شش ماهگی شیرینه و هر حرکت و رفتار بچه قند تو دل همه آب می‌کنه... یه قندی که طعم شیرینش تا سال‌ها می‌مونه حتی اگه اون بچه همون شش ماهگی بره پیش خدا.💔 #مادرانه #عارفانه #روزنوشت_های_مادری #مادران_شریف_ایران_زمین

24 مرداد 1400 12:11:26

0 بازدید

madaran_sharif

. سلام به همه‌ی همراهان عزیز ❤️ حالتون خوبه؟   از وقتی که مادران شریف رو راه انداختیم و در کنار هم یک خانواده شدیم، همیشه تعدادی از عزیزان بهمون پیام می‌دادن که به مخاطب‌هاتون بگید برای حل مشکل یا بیماری یا گرفتاری که برامون پیش اومده، دعا کنن... 🌷   تصمیم گرفتیم یه بستری فراهم کنیم برای همین کار🌹   یه روز در ماه همه با هم برای حوائج هم‌دیگه دعا کنیم. چون وقتی دعاهامون دسته‌جمعی بشه، به اجابت خیلی نزدیک‌تر می‌شه و خیرات و برکاتش به تک‌تک‌مون می‌رسه.😊   امروز برای همه‌ی برادران و خواهران‌مون در همه‌جای جهان دعا می‌کنیم، مخصوصاً اعضای خوب خانواده‌ی مادران شریف🌹   برای ازدواج جوان‌هامون ⁦👩‍❤️‍👨⁩ برای شفای بیماران‌مون 🤒 برای حل گرفتاری‌ها و غم و غصه‌هامون😥 برای بچه‌دار شدن بی‌بچه‌هامون👶 برای رفع مشکلات اقتصادی خانواده‌هامون🌟 برای عاقبت بخیر شدن فرزندانمون😍   و از همه مهم‌تر برای فرج و ظهور امام‌مون و این‌که همه بتونیم از یاوران ایشون باشیم❤️   امشب یا فردا قصد داریم همه با هم دعای توسل رو بخونیم و بعدش دعا کنیم برای همه‌ی حاجات همه‌ی عزیزان 🌷 هرکس هم هر تعدادی می‌تونه صلوات بفرسته برای استجابت دعاها.   پ.ن ۱: قدیما توی دانشگاه شریف یه رسم خوبی بود، بچه‌ها دوشنبه‌ها رو روزه می‌گرفتن و قبل اذان مغرب توی مسجد دانشگاه جمع می‌شدن و دعا می‌خوندن و باهم افطار می‌کردن.😍 حالا به یاد اون رسم قشنگ، می‌خوایم ماهم اگر برامون مقدور بود یه روز در این هفته رو روزه بگیریم و دم افطار برای همه دعا کنیم.🌷   پ.ن ۲: این دوتا حدیث‌ خیلی قشنگ از امام كاظم (علیه‌السلام) هدیه به همه عزیزانی که توی این کار مشارکت می‌کنن🌷   🔶 إنّ مَنْ دَعَا لِأَخِیهِ بِظَهْرِ الْغَیبِ نُودِی مِنَ الْعَرْشِ وَ لَکَ مِأَةُ أَلْفِ ضِعْفٍ!   هر کس برادر دینی خود را غیاباً دعا کند از عرش به او ندا می‌رسد: صد هزار برابر (آنچه برای برادر خود خواستی) به تو عطا گردید!   🔶 مَن دعاِ لإخوانِه مِنَ المُؤمنین وَ المؤمناتِ و المُسلمین والمُسلماتِ وَكَّلَ اللهُ بِهِ عَن كُلِّ مؤمنٍ مَلَكاً یدعولَه.   کسی که برای برادران و خواهران مؤمن و مسلمان خود دعا کند خداوند از طرف هر یک از آنان مَلَکی می‌گمارد که همواره برایش دعا نمایند.   (وسائل‌الشیعه، ج ٤، ص ۱۱۴۸ و ١١٥٢)   #دوشنبه_های_همدلی #مادران_شریف_ایران_زمین

26 مهر 1400 18:15:04

0 بازدید

madaran_sharif

#ه_تقی‌زاده (مامان #حلما ۸ ساله و #محمد ۴ ساله) ما تا دو سال پیش تهران زندگی می‌کردیم. با اینکه اونجا همه‌چیز خوب بود و خونه از خودمون داشتیم، اما به‌خاطر اینکه بچه‌ها زندگی آزادانه کنار مهر پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها رو تجربه کنن، تصمیم گرفتیم برگردیم به روستای زیبای مادریمون، نزدیک شهر مراغه. تهران که بودیم، یه آپارتمان ۷۰ متری داشتیم که تمیز کردنش زیاد زمان نمی‌برد؛ مهمونم نداشتم. بچه‌هامم مدرسه نمی‌رفتن و حدودا روزی ۶ ساعت وقت اضافه داشتم، ولی هیچ فعالیت خاصی نداشتم😳😢 الان ولی شکر خدا، با اینکه خونه‌ی بزرگی داریم که تمیز کردن حیاطش زمان‌بره، هر روز خونه‌ی مامانم یا مادر همسرم می‌رم و تو کارای خونه یا تابستونا، توی باغ بهشون کمک می‌کنم، بچه‌مدرسه‌ای دارم و هفته دو سه بار مهمون دارم😊 خدا رو شکر؛ با این حال برای مطالعه خودم هم وقت می‌ذارم و روزی حداقل یه ساعت کتاب می‌خونم😇 و هم‌زمان قرآن هم حفظ می‌کنم☺️ و بازم وقت اضافه یکی دو ساعته دارم😅 چه جوریاست🙄 پس معلومه قبلا هم قوی‌تر ازاین حرفا بودم و خودم خبر نداشتم💪 گاهی وقتا روحیه گاهی وقتا اراده گاهی وقتا کمک به بزرگترامون به وقت و انرژیمون برکت میده😍 و البته باغ و زمین کشاورزی و خونه حیاط دار، نعمتیه که شرایط سرگرمی بچه‌ها رو فراهم می‌کنه. تابستونا آب‌بازی تو حوض و خاک‌بازی و بدو بدو... زمستونا هم برف‌بازی. و مواقعی که سردی هوا خونه‌نشینمون می‌کنه، کاغذ بازی، یعنی بریدن کاغذای باطله، یا درست کردن کاردستی، نقاشی کردن و بریدن اونا و اجرای نمایش باهاشون☺️ حلما عاشق داستان گفتنه. الان که باسواد شده خودش داستان می‌نویسه ومحمدم نقاشی‌هاشو می‌کشه😍 البته این کارا رو من توی تهران داخل آپارتمانم انجام می دادم.👌🏻☺️ سعی می‌کنم بچه‌ها رو هفته‌ای یه ساعت پیش مامانم یا جاری مهربونم بذارم و تجدید قوا کنم و با همسر جان یه گشت و گذار دونفره داشته باشیم😊 بیرون رفتن با بچه‌ها هم که یه چیز دیگه‌س😍 خدا رو شکر بچه‌ها هم ساعت‌ها با هم، یا با دخترعموشون مشغول می‌شن؛ هرچند دعوا هم دارن که با چوب جادوی محبت مامان آشتی می‌کنن😁 ولی فکر کنم مهم‌ترین مسأله‌ای که وقت و انرژیم رو زیاد کرده، عشقیه که با دیدن عزیزانم تو قلبم ایجاد می‌شه❤️ خدایا شکرت🤲🏻 ممنونتم برای همه‌ی داشته‌ها و نداشته‌ها❤️ پ.ن: ما یه فاطمه خانوم هم داشتیم که ۱.۵ سال پیش وقتی نوزاد یک ماهه بود، به دلیل مشکل قلبی مادرزادی که تو بارداری قابل تشخیص بود و قابل درمان نبود، آسمانی شد... #مهاجرت_معکوس #سبک_مادری #مادران_شریف_ایران_زمین

04 بهمن 1400 18:05:41

1 بازدید

مادران شريف

0

0

. #ز_منظمی  (مامان علی آقا سه سال و ده ماهه و فاطمه خانوم دوسال و هشت ماهه) فکر کنم برای همه‌ی مادرها زیاد پیش اومده که آشنایی را بعد از مدت‌ها ببینند و بشنوند که وای کوچولوت چقدر بزرگ‌ شده!🥰 بزرگ شدنی که معمولاً به چشم بقیه بیشتر میاد تا مادری که روزانه کنار بچه‌هاست. ولی تا حالا خودتون هم حس کردید که بچتون چقدر بزرگ‌ شده؟ مدتیه حس می‌کنم بچه‌ها یک‌دفعه بزرگ شدند. مخصوصاً که فاطمه بانو خیلی عوض شده.🤯   ویژگی‌های شخصیتی‌اش بیشتر داره خودش رو نشون می‌ده. و مهم‌ترین ویژگی دختری نه! گفتن شده😑 این‌ که دوست داره تمام کارها را خودش تنهایی انجام بده. از تنها دستشویی رفتن تا قاچ کردن میوه و پوشیدن لباس‌هاش، حتی پختن غذای خودش😭 تکیه کلامش هم شده (لودم)، یعنی خودم انجام بدم. همه‌ی بچه‌ها تو یه سنی این ویژگی رو دارن ولی تو دختر ما خیلی شدیدتره. اینقدری که اطرافیان می‌گن تا حالا بچه این‌طوری ندیدیم.😬 اوایل که این مدل رفتار شروع‌ شده‌بود نمی‌تونستم باهاش کنار بیام روزی چند بار چالش داشتیم.  من می‌خواستم کمکش کنم و اون نمی‌خواست کسی کمکش کنه.⁦🤷🏻‍♀️⁩ درنتیجه کارها خیلی بیشتر طول می‌کشید.  بعد مدتی دیدم توی این چالش‌ها یا دختری برنده می‌شه و اعصاب من خورد یا به ناراحتی و گریه‌ی طولانی فاطمه خانم ختم می‌شه.  برای همین سعی کردم کلید جادویی🤩 خودم رو استفاده کنم . پذیرش تصمیم گرفتم بپذیرم روحیه‌ی دخترم همینه، قصدش آزار من نیست. ⁦👌🏻⁩ البته که اطرافیان بهم یادآوری کردن، این دقیقاً مدل بچگی‌های خودته. خودت هم وقتی بچه بودی بهت می‌گفتیم خانمِ نه🙄 و باز مثل همیشه پذیرش سخت ولی شدنیه... بعد پذیرش تونستم ببینم این ویژگی چه فواید جالبی داره!🤭 این‌که با تقویتش چقدر در کارهای خونه بیشتر کمک می‌کنه. (از خورد کردن خیار و میوه با چاقوی کند تا جمع کردن و چیدن سفره البته وقتی حال داره😜) این‌که چقدر از هم‌سن‌وسال‌هاش تو انجام کارهای فردی جلوتره حتی از داداشش.( موقع بیرون رفتن تقریبا تمام لباس هاشو خودش می‌پوشه. ) این‌که چقدر بااراده است و چقدر سریع یاد می‌گیره. (جدیدا داره تا کردن لباس رو یاد می‌گیره🤩.) خلاصه که هرروز چالش داریم مخصوصاً وقتی عجله داریم. 🥴🙁 اما مدام به خودم یادآوری می‌کنم که هر ویژگی‌ای که خدا داده حتی اگر در ظاهر سختی یا آزاردهنده باشه حتما فواید و جنبه‌های مثبت بزرگی داره. شما بگید تحمل کدوم ویژگی ذاتی بچه‌ها براتون سخته؟ و بیاید فکر کنیم توی هر کدوم چه فواید و نکات مثبتی می‌تونیم پیدا کنیم ‌‌؟🤔 #مادران_شریف_ایران_زمین #روزنوشت_های_مادری

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

madaran_sharif

مادران شريف

0

0

. #ز_منظمی  (مامان علی آقا سه سال و ده ماهه و فاطمه خانوم دوسال و هشت ماهه) فکر کنم برای همه‌ی مادرها زیاد پیش اومده که آشنایی را بعد از مدت‌ها ببینند و بشنوند که وای کوچولوت چقدر بزرگ‌ شده!🥰 بزرگ شدنی که معمولاً به چشم بقیه بیشتر میاد تا مادری که روزانه کنار بچه‌هاست. ولی تا حالا خودتون هم حس کردید که بچتون چقدر بزرگ‌ شده؟ مدتیه حس می‌کنم بچه‌ها یک‌دفعه بزرگ شدند. مخصوصاً که فاطمه بانو خیلی عوض شده.🤯   ویژگی‌های شخصیتی‌اش بیشتر داره خودش رو نشون می‌ده. و مهم‌ترین ویژگی دختری نه! گفتن شده😑 این‌ که دوست داره تمام کارها را خودش تنهایی انجام بده. از تنها دستشویی رفتن تا قاچ کردن میوه و پوشیدن لباس‌هاش، حتی پختن غذای خودش😭 تکیه کلامش هم شده (لودم)، یعنی خودم انجام بدم. همه‌ی بچه‌ها تو یه سنی این ویژگی رو دارن ولی تو دختر ما خیلی شدیدتره. اینقدری که اطرافیان می‌گن تا حالا بچه این‌طوری ندیدیم.😬 اوایل که این مدل رفتار شروع‌ شده‌بود نمی‌تونستم باهاش کنار بیام روزی چند بار چالش داشتیم.  من می‌خواستم کمکش کنم و اون نمی‌خواست کسی کمکش کنه.⁦🤷🏻‍♀️⁩ درنتیجه کارها خیلی بیشتر طول می‌کشید.  بعد مدتی دیدم توی این چالش‌ها یا دختری برنده می‌شه و اعصاب من خورد یا به ناراحتی و گریه‌ی طولانی فاطمه خانم ختم می‌شه.  برای همین سعی کردم کلید جادویی🤩 خودم رو استفاده کنم . پذیرش تصمیم گرفتم بپذیرم روحیه‌ی دخترم همینه، قصدش آزار من نیست. ⁦👌🏻⁩ البته که اطرافیان بهم یادآوری کردن، این دقیقاً مدل بچگی‌های خودته. خودت هم وقتی بچه بودی بهت می‌گفتیم خانمِ نه🙄 و باز مثل همیشه پذیرش سخت ولی شدنیه... بعد پذیرش تونستم ببینم این ویژگی چه فواید جالبی داره!🤭 این‌که با تقویتش چقدر در کارهای خونه بیشتر کمک می‌کنه. (از خورد کردن خیار و میوه با چاقوی کند تا جمع کردن و چیدن سفره البته وقتی حال داره😜) این‌که چقدر از هم‌سن‌وسال‌هاش تو انجام کارهای فردی جلوتره حتی از داداشش.( موقع بیرون رفتن تقریبا تمام لباس هاشو خودش می‌پوشه. ) این‌که چقدر بااراده است و چقدر سریع یاد می‌گیره. (جدیدا داره تا کردن لباس رو یاد می‌گیره🤩.) خلاصه که هرروز چالش داریم مخصوصاً وقتی عجله داریم. 🥴🙁 اما مدام به خودم یادآوری می‌کنم که هر ویژگی‌ای که خدا داده حتی اگر در ظاهر سختی یا آزاردهنده باشه حتما فواید و جنبه‌های مثبت بزرگی داره. شما بگید تحمل کدوم ویژگی ذاتی بچه‌ها براتون سخته؟ و بیاید فکر کنیم توی هر کدوم چه فواید و نکات مثبتی می‌تونیم پیدا کنیم ‌‌؟🤔 #مادران_شریف_ایران_زمین #روزنوشت_های_مادری

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

پست های مشابه

برو به اپلیکیشن