پست های مشابه
نظم مادرانه

_ *عزم و اراده* _ از ویژگی های ما انسان ها، توانایی تصمیم گیری و عمل کردن به تصمیم ها ست. پس می توانیم پس از انتخاب کاری، خودمون رو نسبت به انجام دادن یا ندادن آن ملزم کنیم و برای تحقق خواسته هامون شرایط و لوازم ش رو فراهم کنیم. اما این فراهم شدن شرایط و لوازم، هم به خود ما بستگی دارد و هم به عوامل بیرونی. با تمام تلاش و همتی که فرد انجام میده ممکنه به خواسته هاش نرسه. به همین دلیل امیرالمومنین(ع) هنگامی که ازشون می پرسند: "پروردگارت را به چه وسیلهای شناختی؟" می فرمایند: *عرفت الله َبفسخ العزِم(العزائم) و َنقض الِهَمم* ؛ ّلما أن َهَممُت َفحاَل بینی و بیَن َهّمی و َعَزمُت فخالَف القضاُء عزمی علمُت أّن المدِّبَر غیری... بهوسیلهبههمخوردنتصمیمهاوشكستنهمتها،كهچونبهكاریهمتگماشتممیانمنوكارموردعلاقهامفاصلهایجادشدوچونتصمیمگرفتموقضایالهیبرخلافتصمیممنجاریشد،دانستم كه تدبیردیگریدركاراست. (خصال، ج۱، ص۳۳) پس ما برای تحقق خواسته هامون دو مرحله رو باید سپری کنیم: اول تصمیمگیری و دوم اجرا بیشتر صحبتهامون تا به این جا، در مورد قسمت اول بود. اما بحث امروزمون که در مورد عزم و اراده است، مربوط به بخش دوم، یعنی اجرای خواسته ها میشه.. حالا *معنی عزم* چیه؟ به *قصد قطعی برای انجام کاری* ، عزم میگن. *استمرار* در عزم، باعث تحقق عمل و پایداری در فعالیت ها میشه. از توجه به تعریف عزم، متوجه میشیم که موضوع عزم چقدر در برنامه ریزی اهمیت دارد. همانطور که در مباحث قبلی مون اشاره کردیم هر عمل و برنامه ای مرتبط با نوعی علم و آگاهی است. علمی که به مقصد و هدف داریم (که ممکنه کامل و درست یا ناقص و اشتباه باشد) پس بخش مهمی از نقص های ما در عمل و برنامه مون، مربوط به آگاهی های ماست. هرچقدر بتونیم پشتوانه عمل مون رو با علم قطعی تر (یقین)، محکم کنیم، به عمل و برنامه محکم تر و باثبات تری هم دست پیدا میکنیم. این آگاهی یقین می آورد و یقین هم انسان رو در انجام کار مصمم تر می کنه. برای هر فعلی که میخواهیم انجام بدیم، مراحلی وجود دارد: علم (به هدف) ⬅️ شوق و گرایش (به هدف) ⬅️ تشدید شدن این شوق (شوق موکد) ⬅️ عزم و اراده ⬅️ فعل تمام مراحل قبل از عزم، در نمودار بالا، بر روی تقویت عزم موثرند. ولی علت تامه عزم نیستند. موارد بسیاری هست که گرایش و شوق زیادی نسبت به یک هدف داریم، اما لزوماً این شوق باعث حرکت و عزم در ما نمیشه. اما قطعا موثره و می تونه باعث تقویت یا تضعیف آن بشه. حالا باهم ببینیم چه راه هایی برای تقویت عزم وجود داره؟ ۱. یکی از کارهایی که عزم و اراده را تقویت میکنه، *انجام عزم های کوچک* است. (یادتونه تو بحث مبارزه با نفس، در این مورد صحبت کردیم که مبارزه با نفس در موارد کوچک، که ساده تره، نفس رو ضعیف و انسان رو کمکم قوی میکنه تا بتونه مبارزه با نفس های بزرگتر رو انجام بده...) یک راه ساده اش *تاخیر نینداختن در کارهای خوب* است. (یا اگر توانایی انجامش رو نداریم لااقل نیت و تمنا ش رو داشته باشیم، که خودش تاثیرگذاره) و *پرهیز از کارهای بیهوده* است. امام علی (ع) می فرمایند: غَلَبَةُ الهَزلِ تُبطِلُ عَزيمَةَ الجِدِّ ؛ ... غلبه بيهودگى ، اهتمام و جديّت را نابود مى كند . (غرر الحکم، ص ۴۶۱) انجام این کارها نفس انسان رو برای انجام فعالیت های جدی و سخت تنبل میکنه ۲. راه دیگه، *بالا بردن قدرت دوراندیشی* در زندگی است. امام علی (ع) می فرمایند: مِن الحَزْمِ قُوّةُ العَزْمِ... قوت عزم از دوراندیشی فرد است.(غرر الحکم، ص۴۷۶) چطوری به دور اندیشی برسیم؟ بر اساس حدیث امام علی(ع): الحزم النظر في العواقب و مشاورة ذوي العقول... دورانديشي، توجه به عاقبت کارها و مشاوره با صاحبان خرد است. (غرر الحکم، ص ۴۷۵) با *توجه به عاقبت و مقصد و اثر هر کار* ؛ و *مشورت با صاحبان خرد* که میتونن به انسان در شناخت مقصد و اثر کارها کمک کنند. ۳. *ایجاد تعهد* : این تعهد میتونه بر اثر عوامل داخلی یا خارجی باشد. *عوامل داخلی مثل عهد و قسم و نذر* *عوامل خارجی مثل انجام کار به صورت گروهی یا تعهد به یک فرد دیگه* ۴. *پنهان کردن عزم در انجام کار* : وقتی انسان عزم انجام کاری رو به دیگران بگه، باعث میشه فرد به جای سخت کوشی و جدیت مشغول اثبات خود به دیگران باشه؛ بقیه هم شروع به نظر دادن بکنند و او تحت تاثیر نظر دیگران قرار بگیره و کم کم عزمش سست میشه. امام علی(ع) می فرمایند: مَن أظْهَرَ عَزْمَهُ بَطَلَ حَزْمُهُ ... هر كه تصميم خود را آشكار سازد، دور انديشى اش باطل و بى اثر گردد . (غرر الحکم، ص ۴۷۶) ۵. *صبر و مبارزه با نفس* به هر حال راه رسیدن به هر مطلوبی سختی هایی داره که فقط با مقاومت و صبوری و مبارزه می تونیم بهش برسیم. ۶. *انس گرفتن با برنامه و ذکر مداوم* انسان نسبت به هرچیزی که انس داشته باشه عزمش برای رسیدن به آن تقویت میشه و هنگامی که به برنامه و کاری بی توجه باشه، ناخودآگاه نسبت به آن دلسرد میشه. ۷. *مرحله بندی کار* برای اینکه کاری که نیازمند پشت کار هست رو بهتر انجام بدیم، باید اون رو مرحلهبندی و خرد کنیم. این کار هم ما رو از سرگردانی رها میکنه و هم با پشت سر گذاشتن هر مرحله انگیزه برای رفتن و اتمام مرحله بعدی، باعث تقویت عزم میشه. ۸. *بازنگری و سنجش میزان عزم در امور* بررسی کنیم که در کدام کارها استمرار و پشتکار خوبی داشتیم و کدوم کار ها رو نیمه کاره رها کردیم و علت های احتمالی هر کدوم رو برای خودمون مشخص کنیم. 📜 تکلیف جلسه نهم 📜 بررسی کنیم که در کدام کارها استمرار و پشتکار خوبی داشتیم و کدوم کار ها رو نیمه کاره رها کردیم و علت های احتمالی هر کدوم رو برای خودمون مشخص کنیم.
٢١ فروردین ١٤۰٣ ۰٧:٤٤:٤٥
١٢٤ بازدید
نظم مادرانه

ادامه پست قبل: ۹. *عدم اولویتبندی کارها و پرداختن به کارهای غیرضروری* : ✨در مورد اهمیت اولویتبندی کارها قبلاً مفصلاً صحبت کردیم. وقتی اولویتبندی درست وجود نداشته باشه زمانمون صرف کارهای کماهمیت خواهد شد.🕢 ۱۰. *ترافیک و زمان های انتظار* :🚦 زمانهای مرده مثل ترافیک و یا زمانهایی که در مطب منتظر نشستیم رو میتونیم با مطالعه و کارهای مفید، زنده کنیم.📚 (در مورد زنده کردن زمان های مرده، قبلا صحبت کردیم) ۱۱. *اهمالکاری و کار امروز رو به فردا انداختن* :🥴 هر کاری باید سر موقع خودش انجام بشه گاهی به تعویق انداختن کارها باعث میشه در آینده برای انجام همون کار، مجبور باشیم زمان بیشتری صرف کنیم ⏰و استرس ناشی از باقی موندن اون کار، تمرکز ما را برای انجام کارهای دیگه هم از بین میبره. مثلا اگر ما هر وسیلهای رو همون موقع سر جاش قرار بدیم، 🧺در آخر روز با حجم وسیع بهمریختگی خونه مواجه نمیشیم و لازم نیست زمان زیاد و انرژی برای جمع و جور کردن بگذاریم.🧹 ۱۲. *بر عهده گرفتن کارها بدون داشتن تخصص* :👩🎓 گاهی پذیرفتن مسئولیتهایی که تخصصی در اون نداریم، باعث میشه مجبور باشیم برای انجام صحیح اونها، انرژی و زمان و هزینه بیشتری بپردازیم. ۱۳. *ضعف در هنر "نه گفتن" * :🤐 شاید شما هم ازجمله کسانی باشید که نمیتونن بهسادگی به دیگران "نه" بگویند و مجبورین قسمتی از زمان خودتون رو صرف کارهایی بکنید که تو رودربایستی پذیرفتین.😥 ۱۴. *تکرار کارها، وسواس و کمالطلبی* :🥇💯 کمالطلب ها برای هر کاری بیشاز زمان معمول وقت صرف میکنند. مثلاً برای ارسال یک نامه که پنج دقیقه طول میکشه، پنجبار اون رو میخونن و ویرایش میکنن و نهایتاً میبینن سی دقیقه گذشته و تازه هنوز از نتیجه راضی نیستن!✉😒 ۱۵. *ضعف در تفویض اختیار* :🤝 واگذار کردن کارها به دیگران از دو جهت باید مورد توجه قرار بگیره. بعضیها به دلیل همون کمالطلبی شون، هیچ کاری رو به فرد دیگه واگذار نمیکنن. چون معتقدن فقط خودشون میتونن اون کار رو درست انجام بدن.🤨 بعضی دیگه هم کار رو به شکل نامطلوبی به دیگران واگذار میکنند. (مثلاً به شخص نامناسب برای اون کار)🤤 . درنتیجه درنهایت، زحمتشون برای اصلاحِ دوباره اون، بیشتر هم میشه. هر دوی این موارد آسیبزاست. ۱۶. *ارتباط با افراد ناباب و تفریحات کاذب* :😈 ارتباط و همنشینی با افرادی که زمان برای اونها بیاهمیته، باعث مشغولیت به کارهای بیهوده و بیانگیزگی میشه. همچنین تفریح باید بهنحوی باشه که انرژی مورد نیاز برای کارهای مهم را به دست بیاریم وگرنه تفریح کاذب به حساب میاد.🥳 ۱۷. *ضعف در مدیریت انرژی* : 💥بیشتر ما در زمان برنامهریزی، تصور میکنیم باید تمام ساعات و لحظههامون، با حداکثر فشار کار کنیم 💪و هیچ زمانی برای استراحت در نظر نمیگیریم. بههمین دلیل اغلب نیمه دوم روز، دیگه انرژی مون تموم میشه و بقیه زمانمون از دست میره.🥱 📜تکلیف جلسه 📜 هفته گذشته خودتون رو مرور کنین و سارقان زمان و خصوصا شاه دزد زمان هاتون رو پیدا کنین. برآورد کنین در صورت کنار گذاشتن این عوامل، چقدر زمان خالی پیدا میکنین.
٢٢ فروردین ١٤۰٣ ۰٢:١٨:١٢
١٤٩ بازدید
نظم مادرانه

جلسه گذشته در مورد اهمیت زمان با هم صحبت کردیم. امروز یه کم پیرامون رابطه دین و برنامه ریزی باهم صحبت میکنیم. برنامهریزی یعنی 👈 *چینش فعالیتهای زندگی بر اساس غایت مشخص و تصمیم بر انجام آن در مدت تعیین شده* .🗓 🤔این معنا تداعی کننده معنای *دین* برای ماست. دین به معنای *خضوع و سرسپردگی در برابر برنامهای مشخص* است (قاموس، ج ۲) پس وجود برنامه، در دل دین نهاده شده.✔ از آنجایی که ما در عالم ماده هستیم که دارای محدودیت هست، پس هر برنامه ریزی، محدود به زمان مکان و شرایط است.🌏 اما قلمرو دین به عنوان یک برنامه، *فراگیر تر* و وسیع تر است و تا قیامت ادامه دارد. برنامه ریزی جزئی از دین و در درون آن و در راستای استفاده بهینه از امکانات و قواعدی است که توسط وحی و تبیین ولی الهی برای او فراهم شده تا با استفاده از آن *به غایت خلقت خود که عبودیت پروردگار و فلاح و رستگاری است* نایل شود. 😇 هر فرد، تصوری از زندگی و نظام قوانین حاکم بر آن دارد و بر اساس آن، برنامه هایش را اولویت بندی می کند. بین کسی که فقط برای دنیای خود برنامه ریزی کرده و کسی که زندگی آخرت را هم مورد توجه قرار داده تفاوت هست. این تفاوت نگرش، برنامه و اساس زندگی هر فرد را متفاوت میکند.⭐👌 🕰 ما خیال میکنیم زمان یک چیز است که همه ما داخل آن قرار گرفتیم. در حالی که اینطور نیست. زمانی که ما با آن دقیقه و هفته و ماه و سال را حساب میکنیم این *زمانِ زمین* است. 🌏 زمانِ ما، یک حقیقتی است متحد با وجود خود ما، جزو وجود ماست. منتها ما زمانِ خودمان را، با زمانِ زمین حساب میکنیم و با آن تطبیق می دهیم.🌗 *هر یک از ما، زمانِ مخصوص خودمان را داریم. زمانِ ما، همان خود ما هست* . 🧐 اینکه میگوییم احیای شب به معنی زنده کردن شب است، شبِ زنده، آن شبی است که انسان تمام آن شب را یا لااقل بخشی از آن را با یاد خدا سپری کرده باشد.🌠🤲 با تعریفی که از زمان کردیم، مقصود از زنده کردن شب، زنده نگه داشتن خود شماست در این مقطع از زمان. چقدر از زمان زندگی خودمان را زنده نگه داشتیم؟ ⁉️ روایت داریم در قیامت زمان گذشته انسان را که ارائه می دهند، مانند یک موجودی است که قطعاتی از آن سیاه و قطعاتی سفید و براق است.🌔🌘 می گویند آن زمان هایی که دلت به یاد خدایت زنده بود، قسمت های درخشان این موجود است. ⚡ ساعات غفلت و غرق در شهوت و غیره قسمت تیرگی عمر و وجود توست. 🌚 پس *یاد و ذکر خداوند ، زنده کننده زمان و وجود انسان است* و یاد پروردگار، روح عبادت است. 🤲 ما *به هر میزان عبودیت داشته باشیم وجودمان زنده تر* خواهد بود امام صادق (ع) به یکی از یارانشان فرمودند: یا فضیل العُبودِیَّةُ جَوْهَرَةٌ کُنْهُهَا الرُّبُوبِیَّةُ *عبودیت، گوهری است که ظاهرش عبودیت است و هدف و نهایت و باطنش ربوبیت است.* 😍 ربوبیت یعنی تسلط و خداوندگاری (نه خدایی) ⭐ عبودیت یک جوهره ای است که هرچه انسان راه بندگی خدا را بیشتر طی کند، تصاحب و قدرت و خداوندگاری اش افزوده میشود. پس درجاتی دارد. دو درجه مهم آن را ذکر می کنیم: اولین درجه: *تسلط بر نفس* است. فرد رب و مالک نفس خودش می شود. بسیاری از مشکلات و بیچارگی های ما که کاملاً حس ش میکنیم، این است که زمام نفس خودمان، در اختیار ما نیست 😩🤦♀ دومین درجه: *مالک خاطرات نفس بودن* است. مالک خاطرات و خطورات ذهنی و نفسانی خودمان نیستیم، که قوه خیال ما دائماً چون گنجشکی از یک شاخه به شاخه دیگر میرود. تمرکز ذهن نداریم. میگویند: لا صلاة الا به حضور القلب ❤️ نماز بدون حضور قلب، قبول نیست. صحیح است اما قبول نیست. یعنی تو را به جایی نمیرساند.😔 اگر ما کوشش کنیم در راه عبودیت قدم برداریم، این حضور ذهن و این حضور قلب به دست میآید و در تمام زندگی جاری میشود.💪😇 نماز، عبودیت و بندگی است. پس نتیجه این عبودیت، ربوبیت و تسلط است. کمترین درجه تسلط، تسلط بر نفس است. پس علامت قبولی نماز روزه و مظاهر دیگر عبودیت، تسلط بر نفس است.😏 اگر این را نداریم بدانیم نماز و روزه مقبولی نداشتیم.🤦♀️ (انشالله در مورد راهکارهای کنترل ذهن در جلسات آینده صحبت خواهیم کرد) 📜 تکلیف جلسه سوم 📜 چه راهکارهایی برای اینکه زمان هامون رو هرچه بیشتر زنده کنیم دارین؟ چجوری زمان هامون نورانی و قرین عبودیت باشه؟ 🤔✨
١١ فروردین ١٤۰٣ ١٨:۰٧:۰٦
٨٥ بازدید
نظم مادرانه

(ادامه از پست قبل) هرکدوم - از ویژگی های هدف رو مختصر توصیح میدیم و مثال میزنیم: ۱) باید به شکل روشن و شفاف و کاملاً واضح هدف خود را بیان کنیم. ما باید مقاصد کلی را تعیین کنیم و بعد برای شفافتر شدنِ اهداف کلی، اهداف جزئی که کمککننده برای رسیدن به اهداف کلی هست رو بنویسیم. مثلاً یکی از *اهداف کلی* میتونه این باشه که 👈 "میخوام زندگی سالمتری داشته باشم" *اهداف جزئی* که میتونه این هدف رو شفافتر مشخص کنه رو مینویسیم: 👈 مثلاً "باید مواد مضر مثل پفک و سوسیس و کالباس و... رو از برنامه غذاییم حذف کنم" و "روزی حداقل بیست دقیقه ورزش کنم" و ... ۲) *قابلاندازهگیری* باشه. باید معیار و روش اندازهگیری رو هم مشخص کنیم. مثلاً اینکه بگیم امسال میخوام ورزش کنم کافی نیست. ❌ باید *مقدارِ کمّی* تعیین کنیم. مثلاً: " این ماه از ۲۰ دقیقه در روز شروع میکنم و ماهانه ۵ دقیقه به زمانش اضافه میکنم تا به ۱ ساعت در روز برسد…" ۳) *قابلدستیابی و واقعبینانه* باشه. این به این معنی نیست که اهداف رو بسیار ساده انتخاب کنیم. اتفاقاً بلندی اهداف، نشانه بزرگی انسانه و خوبه که اهداف رو به شکلی تعریف کنیم که کمی ما را به *چالش* بکشند. مثلاً اگر فکر میکنیم بهسادگی میتونیم "روزی ۱۰ دقیقه" ورزش کنیم، شاید "روزی ۲۰ دقیقه ورزش هدف مناسبتری" باشه. اماا قطعا، روزی ۱ ساعت، در این زمان، واقعبینانه و قابلدستیابی نیست. *باید هدفمان به اندازهای باشه که احساس کنیم با تلاش و کوشش و صرف انرژی میتونیم بهش برسیم.* ۴) اهدافی که مینویسیم باید *با خودمون، دغدغه هامون و نیازهای حقیقی مون مرتبط* باشه. اگر اهداف *برطرفکننده نیازهای حقیقی* ما نباشن (در بحث نیازها و تمایلات صحبت کردیم) و بر اساس نیازهای کاذب باشند، یا *از طرف فرد دیگهای* بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم، برای ما هدفگذاری شده، چنین هدفی، هدف مطلوبی نیست و بعد از مدتی انگیزهای برای پیگیری اون نخواهیم داشت. مثلاً دوستتون به شما گفته این مباحث برنامهریزی که تو باشگاه ارائه میشه خیلی مفیده و حتما بخونش 😋🤗 تا وقتی شما احساس نیاز واقعی برای مباحث برنامهریزی نداشته باشین، این هدف، هدف مطلوبی تلقی نمیشه و منتهی به عمل نخواهد شد 🙄😐 ۵) باید مشخص باشد این هدف قرار *در کدام بازه زمانی* محقق بشه. تو مثال ورزش اگر هدف امسال شما ، ۱ ساعت ورزش هست، باید مشخص کنید: *چه زمانی و به چه شکل به این هدف میرسین* . قرار است روز اول و ماه اول، به این عدد برسین؟ یا کمکم زمان رو اضافه میکنین و آخر سال به این عدد میرسین؟ مثلاً گفتیم "از روزی ۲۰ دقیقه ورزش شروع میکنیم و هر ماه ۵ دقیقه به زمان اضافه میکنیم تا نهایتاً به ۱ ساعت برسه و بعد روی همین ۱ ساعت باقی میمونیم" ۶) اهداف باید در شما *ایجاد انگیزه* بکنند و این همانطور که گفتیم مستقیماً به این برمیگرده که *برخاسته از نیاز واقعی* در شما هست یا نه. _ حالا که فهمیدیم اهداف، چه ویژگیهایی باید داشته باشند و اهداف جزئی رو مشخص کردیم، این اهداف جزئی و وظایف مرتبط با اون باید *براساس زمانبندی و اولویتشون، در کلِ برنامهریزی ما گنجونده بشن. به همین منظور، ما سال نگار، ماه نگار و هفته نگار داریم تا تمام اینها دستهبندی بشن و بهموقع بهشون بپردازیم. نکته ۱ : یک مدل دیگه هدفگذاری دینی، *براساس نقشها و حقوقی هست که به گردن داریم* (استفاده از رساله حقوق امام سجاد (ع) خیلی کمککننده است) برای اینکه جنبهای از زندگی و اهداف از قلم نیفته و ما بهش بیتوجه نباشیم و درواقع بحث *همه جانبه بودن برنامه* رعایت بشه، خیلی کمککننده است. باید تمام نقشهایی که داریم و حقوق مختلفی که در قبال خودمون و سایرین به گردنمون هست رو بنویسیم و بر اساس آنها هدف گذاری کنیم. نکته ۲: اگر از مدل نکته قبل استفاده نمیکنین، حتما در هدفگذاری تون *تمام ابعاد جسمی و روحی و معنوی و دنیایی* رو در نظر بگیرین. برای اینکه فراموش نکنین بخشهای اصلی رو بنویسین و اهداف مرتبط با هر کدام را تعیین کنید. مثلاً بخشهای علمی، جسمی، خانوادگی، معنوی، مطالعات و… هر مدلی که براتون بهتره و باهاش راحتترین رو انجام بدین. پس دفتر و خودکار هاتون رو بردارین ... *اولین صفحه دفتر* ، مربوط به *فهرست* میشه. فهرست برای اینه که مراجعه به قسمتهای مختلف دفترمون رو برامون راحت بکنه. وقتی بخشهای بعدی برنامهریزی رو در آینده توضیح بدیم، بیشتر به کاربردش پی میبریم. علیالحساب *۲ صفحهی پشتورو (۴ برگه سفید) برای فهرست* جا بگذارید. *صفحه ۵، صفحه آینده نگاره* . *چشمانداز ۵ یا دهساله تون* رو اینجا بنویسین. اگر وظیفه یا رویدادی هست که زمانش مربوط به بیشتر از یکسال آینده میشه و لازمه یادداشتش کنید هم، اینجا وارد میشه. درمورد وظایف و رویدادها و علائم دفتر و قسمت های دیگه در جلسات آینده بیشتر صحبت میکنیم. 📜تکلیف جلسه📜 چشم انداز ۵ یا ۱۰ ساله تون رو بنویسین و اهداف کلی و جزئی مرتبط با اون رو یادداشت کنین و بخش آینده نگار دفتر برنامه ریزی تون رو تکمیل کنین.
٢٢ فروردین ١٤۰٣ ۰٥:١٦:۰٢
١٧٢ بازدید
نظم مادرانه

✨ *نیاز* عبارت است از خلا و فاصلهای که فرد با دیدن مقصد مشخص یا مبهم در درون خود احساس میکند.😌 ✨ *گرایش و میل* عبارت است از کشش و انگیزشی که نسبت به کاری، عملی، فکری یا تصمیمی در درون فرد ایجاد می شود. 🤩 ✨ *خواست* عبارت است از حرکت و تلاشی که فرد برای برطرف شدن نیاز و کم کردن فاصله میان نیاز و مقصد انجام می دهد. خواست یک حرکت و تلاش درونی است که حاصل آن حرکت بیرونی خواهد بود.🏃♂ ✨ این ها همواره همراه یکدیگر و مکمل هم هستند. مثلاً: 😋گرسنگی 👈 نیاز 😋سیر شدن 👈 رفع نیاز و مقصد 😋میل به غذا 👈 گرایش 😋طلبیدن و حرکت به سمت غذا 👈 خواست 🌟 پس حس نیاز، نقطه شروع حرکت، و مقصد نقطه پایان آن است. بنابراین نیاز و مقاصد رابطه متقابل دارند و هر چه مقاصد تعریف شده بیشتر باشد نیازها هم بیشتر و *هرچه نیازها حقیقی تر باشند، مقاصد هم حقیقی تر و والاترند* .🍃 ✨ برای یک برنامه ریزی کامل و عملی در گام اول باید دید برنامه، چه نیازها و خلاءهایی از زندگی را برطرف می کند و مهمترین عنصر این است که فرد *چه نیازی را محور برنامه و عمل خود قرار می دهد*. 🧐 ✨ اینجا باید *انواع نیاز* را تعریف کنیم: - *نیاز حقیقی* : که در مسیر عبودیت است و فرد را در مسیر به سوی غایتی که خداوند برایش در نظر گرفته پر تلاش می کند.😇 - *نیاز غیر حقیقی* : آن دسته از نیازها که فرد را از امور مهم زندگی اش غافل کرده و از غایت آفرینش و تلاش در راه آن دور می کند.🙊 ✨ پس انسان با *دین داری* می تواند نیازهای خود را در زمره نیازهای حقیقی قرار دهد.🍃 همچنین فرد میتواند *نیازهای طبیعی یا مادی را هم در راستای نیازهای معنوی یا حقیقی خود به کار بگیرد* . با *نیت* میتوان به این مهم دست پیدا کرد. (نمونه هایی از اون رو در بحث جلسه گذشته باهم مطرح کردیم) در واقع نیت، نوع نگاه به مسائل را تعیین میکند و اعمال را با جهان بینی فرد همسو میکند.😍 (ادامه مطالب را در پست بعدی ببینید)
١١ فروردین ١٤۰٣ ٢۰:٤٤:٣٣
٩٤ بازدید
نظم مادرانه

از این جلسه وارد قالبهای برنامهریزی میشیم و بهصورت عملی قسمتهای مختلف برنامهریزی رو با هم مرور و بررسی میکنیم تنها چیزی که نیاز داریم یک دفترچه ساده بههمراه یک خودکار یا مداد هست. دفتر برنامهریزی بهطورکلی پنج بخش اصلی داره که ابتدا اونها رو توضیح میدیم و بعد کمکم به جزئیات و ملحقات میپردازیم که هر بخش و برنامهریزی مون رو تکمیل میکنه . توجه داشته باشین که این قالب، صرفا یک *پیشنهاده* . هرکس براساس سلیقه و نیازش میتونه اون رو تغییر بده و قسمت هایی رو اضافه یا کم کنه. (منم همین کارو کردم و چند تا برنامه ریزی رو قاطی کردم از توش این در اومده 🤪) پنج بخش اصلی شامل: فهرست، آینده نگار(چشم انداز)، سال نگار، ماه نگار، و روز نگار من برای خودم *هفته نگار* رو هم اضافه کردم چون دوست دارم اول هفته یک دید کلی از هفته پیش رو داشته باشم. یادتونه تو بحث اهمیت زمان گفتیم ما هر چقدر زمان برای هر کاری خرج میکنیم، درواقع داریم جونمون و عمرمون رو فدای اون کار میکنیم. چون اون زمان از عمرمون دیگه برنمیگرده پس مهمه که برای تکتک لحظهها و کارهامون، هدف داشتهباشیم و اونها رو ارزشمند کنیم. پس برای زندگی موفق و پربارتر باید *هدفگذاری صحیح* داشتهباشیم. دو ضعف تو هدف گذاری وجود داره: یا اهدافی داریم که نمیدونیم چجوری عملیاتیش کنیم. یا اعمالی داریم که نمیدونیم با چه هدفی داریم انجامشون میدیم. که هردو به ضعف در هدف گذاری برمیگرده. بخش *آیندهنگر* برنامهریزی دقیقاً محل هدفگذاری کلی از زندگیه. یک *چشمانداز پنجساله یا دهساله* به انتخاب خودتون در این قسمت تدارک ببینید. تصور کنین پنج یا ده سال آینده دوست دارین در چه نقطهای باشین. *اهداف کلی* تون را بنویسید. ( اگر مبحث هدف و مقصد رو مرور کنیم در مورد اهداف اصلی و فرعی و کلی و جزئی صحبت کردیم.) حالا برای رسیدن به اون اهداف یک سری *اهداف جزئیتر* وجود داره که *پلههای نردبانی هستند که به اهداف کلی میرسند*. گفتیم مقاصد جزئی باید در خدمت مقاصد کلی باشند. این اهداف جزئیتر یکسری خصوصیات دارند که باید اونها رو برای هدفگذاری صحیح در نظر بگیریم: ۱) هدف *شفاف و مشخص* باشد. ۲) *قابلاندازهگیری* باشه. ۳) *قابلدستیابی و واقعبینانه* باشه. ۴) مشخص باشه *درچه زمانی* باید محقق بشه. ۵) ایجاد *انگیزه* بکنه. ۶) هدف، *مرتبط با خودتون، دغدغههای خودتون، و نیازهای خودتون* باشه. در پست بعد، هرکدوم رو مختصر توصیح میدیم و مثال میزنیم
٢٢ فروردین ١٤۰٣ ۰٥:۰٩:٤٨
١٥٩ بازدید
زهرا موسوی

۰
۰
قسمت ششم: مقصد و هدف
امروز در مورد مقصد و هدف در زندگی باهم صحبت میکنیم⭐ (بدلیل حذف جلسات کمتر مرتبط، قسمت ششم، در واقع جلسه هشتم هست) 🔸🔻ویژگی انسان، حرکت های اختیاری اوست. هر حرکتی هم دارای مبدا و مقصد است. انسان هم از این قاعده مستثنا نیست و برای هر حرکت و عمل، مقصد در نظر میگیرد. 📍 ممکن است این مقصد در نظر انسان 1️⃣ آشکار باشد و فرد بداند که دقیقا به چه دلیل آن کار را انجام میدهد. 2️⃣ پنهان باشد. در این صورت فرد باید با بررسی دلایل و عوامل انجام کار، مقصد و هدف کار را پیدا کند. *دسته بندی انواع مقاصد* 🌱 🔆۱) مقاصد حقیقی✅ و غیر حقیقی❌: ✨ *مقاصد حقیقی* مقصد هایی هستند که انسان را به غایت مطلوب و کمال خود راهنمایی میکنند و در آنها دست یافتن به *حقایق هستی، آخرت، عبودیت و لقاءالله*، برای انسان حکم اصل و مبنا را دارد.✅ ✨و *مقاصد غیر حقیقی* مقصد هایی هستند که انسان را از حقیقت وجودی و کمال او دور می سازند و رسیدن به *منفعت های دنیایی* برای فرد اصل است.❌ 🔆۲) *مقاصد کلی و جزئی* : ✨ *مقاصد جزئی* مقصد هایی هستند که نمیتوان آنها را برای هر کاری در نظر گرفت و تنها مقصد بخشی از برنامه های زندگی هستند. (مثلاً مقصد غذا خوردن سیر شدن است این مقصد را نمی توان برای همه فعالیت ها در نظر گرفت.) مقصد بالاتر آن سلامتی است که آن را هم ممکن است برای همه فعالیت ها نتوان در نظر گرفت اگر چه طیف وسیع تری را شامل می شود. 🍃پس یک طیف از مقاصد وجود دارد و هر برنامهای میتواند علاوه بر مقاصد کلی دارای مقاصد جزئی نیز باشد. 📌 *نکته مهم : مقاصد جزئی باید در خدمت مقصد کلی باشد و فرد را به سمت نزدیکتر شدن به مقصد کلی و دستیابی به آن کمک کند.* 🍃 🔸🔻همچنین باید برای هر برنامه ای در زندگی با توجه به مقصد کلی، مقاصد جزئی را نیز در نظر آورد. 🔸 در قران و روایات درباره اصلاح مقاصد کلی و جزئی انسان بسیار تاکید شده است. که همگی آنها در نهایت ✨ *قرار دادن توحید یا همان لقای پروردگار را به عنوان مقصد اصلی* ✨ هر انسان و *استفاده از امکانات دنیا را به عنوان مقاصد جزئی* انسان برای رسیدن به آن مقصد کلی می دانند.🔸 🔆۳) *مقصد اصلی و فرعی:* 🔴مقاصد را می توان *از جنبه اولویت* به مقاصد اصلی و فرعی تقسیم کرد. ✨ *مقصد اصلی* مقصدی است که به عنوان *اولویت اول* مطرح می شود ✨ مقصد های فرعی می توانند در جنب وجود داشته باشند. ⏪ مثلا در ورود به دانشگاه، مقصد اصلی رسیدن به علم است و گرفتن مدرک و یا حتی گرفتن نمرات بالا مقاصد فرعی هستند.👩🎓👨🎓 🌱از آنجایی که مقاصد اصلی و فرعی ممکن است با هم تعارض داشته باشند ❌ یا امکان عملی شدن با همراه نداشته باشند، در نظر گرفتن مقاصد اصلی و فرعی طبق منطقی صحیح، شرط صحت برنامه است.✅ در غیر این صورت، فرد در اولویت بندی های خود دچار مشکل میشود. از این رو جابجایی این مقاصد و به کارگیری آنها به جای هم می توانند یکی از دلایل دست نیافتن به مقاصد حقیقی در زندگی فرد باشد🌱 ✴️ برای پیدا کردن مقاصد *حقیقی* ، کلی و اصلی: 🌱 - باید ببینیم خداوند در آفرینش انسان و صفات و حالات او،چه مقاصدی در نظر گرفته و بهترین منبع برای شناسایی آن ها، *آیات و روایات* است. 😇 🌱- از قوه *تفکر و تعقل* بهره ببریم. برای شناخت مقصد، اولویت بندی کارها براساس مقصدی که انتخاب کردیم و آشنایی و استفاده از قوانین هستی برای رسیدن به مقصد، نیاز به تفکر داریم.🤔 🌱- یادآوری مکرر *مقاصد* و ارزیابی آن ها🛣 و مهمتر از همه (که ان شاءالله در بحث های آینده معرفت افزایی بهش خواهیم رسید) 🌱 بهره مندی از #هدایت و دستگیری خداوند در مسیر #بندگی به پایبندی و شناخت انحرافات کمک می کند. 👌♥️ 💚 *والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا* 💚 📜تکلیف جلسه هشتم📜 تکلیف این هفته مون، بخشی از قالب برنامه ریزی رو هم در برمی گیره. پس لطفا جدی بگیرین و انجام بدین🌸 یه برنامه آینده نگر بنویسین. به این صورت که یک چشم انداز ۱۰ ساله، یا ۵ ساله در نظر بگیرین و اهدافتون رو برای این بازه زمانی بنویسین. فکر کنین که میخواین انتهای این بازه زمانی، کجا و در چه حالت و نقطه ای باشین. حالا مقاصد حقیقی، کلی، و جزئی مرتبط باهاشون رو بنویسین.