پست های مشابه

madaran_sharif

. #طهورا (مامان سه دختر ۶ساله، ۴ساله و ۵ماهه) . خلاصه! دختر دومی، ناراضی و ناراحت بود.😢 بنابراین تصمیم گرفتم حضورم رو در محل کار کم کنم به ۱ روز در هفته.👌🏻 این تصمیم هم سخت بود، چون کار توی خونه با بچه‌ها سخت‌تره! بلافاصله، در ۱ هفته تونستم دخترم رو از پوشک بگیرم.💪🏻 ناخن جویدنش خوب شد.🤩 اخلاقش خیلی بهتر شد و خدا رو شکر ثمره‌ی این تصمیم رو در کودکم دیدم. به همین منوال ادامه دادم تا اسفند ۹۸ که #ویروس_منحوس_کرونا وارد کشور شد😯 دیگه خودم سعی کردم #استرس و نگرانی به خونه راه ندم😁 #دورکاری‌‌ام شروع شد. تو خونه باید آموزش #پیش‌_دبستانی دخترم رو هم می‌دادم. از خونه بیرون نمی‌رفتیم، خصوصا چون #باردار هم بودم. بچه‌ها هم خیلی حوصله‌شون سر می‌رفت. اما تسلیم نشدیم! حسابی با هم بازی کردیم و کارهای مختلف رو تجربه کردیم.😍 تو حیاط خلوت انواع بازی و بریز بپاش رو داشتیم! به گلخونه می‌رسیدم. آشپزی، ورزش، کاردستی، نمد و... خدا رو شکر خوش گذشت تا اردیبهشت ۹۹ که دختر سومم به دنیا اومد.👼🏻 همچنان کارم رو به شکل دورکاری ادامه می‌دادم. طوری که یک هفته قبل و یک هفته بعد از تولد نوزاد داشتم کار می‌کردم و تقریبا توقفی نداشتم. . گاهی اطرافیان می‌گفتن مسائل و سختی‌ها با تولد بعدی، با همون نسبت بیشتر میشه! منم می‌ترسیدم تو این شرایط، درمونده بشم! ولی با تولد سومی دل همه‌مون باز شد! خدا رو شکر الآن اصلا باهاشون موافق نیستم😁 دخترام خیلی شاد و سرگرم شدند. گاهی نی‌نی رو سرگرم می‌کردند به کارا برسم و کمک‌حالم شدن. (با اینکه زیر ۷ سال و یه جورایی تنبل در نظم هستن!) زندگی شیرین‌تر و لذت‌بخش‌تر شد.😊 . ۱ ماهگی نوزادم، با بچه‌ها به محل کارم برگشتم که با رعایت پروتکل‌ها باز شده بود. دختر دومم دیگه مهد رو دوست داشت😊 دو تا رو میذاشتم مهد و با نوزادم تو اتاق کنارش کار می‌کردم. همین روال ادامه داشت و من نگران بودم که اگر #کرونا موندنی باشه و مدارس باز نشه چه کنم؟!🤔 . . #قسمت_یازدهم #تجربیات_تخصصی #مادران_شریف_ایران_زمین

26 آبان 1399 16:08:28

0 بازدید

madaran_sharif

. #م_روح_نواز (مامان #محمدحسن ۱۰ ساله، #محمدعلی ۷ ساله، #محمدحسین ۵ ساله، #محمدرضا ۳ ساله) #قسمت_دهم تعدا زیاد بچه در کنار خوبی‌هاش محدودیت‌هایی هم ایجاد کرده. مثلاً بچه‌های بزرگتر وقتی می‌خوان تو کلاس‌های آنلاینشون شرکت کنن، بچه‌های کوچکتر سرو‌صدا می‌کنن و بارها هم مدرسه به من تذکر داده که فضا رو کنترل کنید!🤭 ولی من نمی‌تونم شرایط رو کامل کنترل کنم.🤷🏻‍♀️ تو خونواده‌هایی که چند تا بچه هست، مادر برای تک‌تک بچه‌ها وقت کمتری می‌تونه بذاره ولی خود بچه‌ها خیلی وقت‌ها این کمبود رو برای همدیگه جبران می‌کنن. خیلی وقت‌ها هم همین کم وقت گذاشتن خودش یه نعمت محسوب می‌شه.👌🏻 خیلی از مامانا فکر می‌کنن هر چه بیشتر برا بچه وقت بذارن و بیشتر به خواسته‌هاش برسن بچه بهتر بار میاد! تا چیزی می‌خواد در کسری از ثانیه فراهمه! درحالیکه اگه فرزندان خلاق، بااراده و محکم بخوایم باید در حد سنشون سرد و گرم بچشن. تربیت هم واقعا دست خداست. ما خیلی چیزا رو نمی‌دونیم. یه سری رو تلاش می‌کنیم یاد می‌گیریم ولی اون چیزی هم که می‌دونیم گاهی انجام نمی‌دیم! یا حوصله نداریم یا خسته از رسیدگی به بچه‌هاییم و... چون بالاخره مادر هم آدمه و کمبودهایی داره. این کمبودها رو فقط خدا و سیدالشهدا و اهل بیت (علیه‌السلام) می‌تونن با نظر لطفشون جبران کنن تا مادر و بچه‌ها به اون چیزی که خدا می‌خواد برسن. به خاطر همین کمبودها گاهی دچار عذاب وجدان می‌شدم.😟 ولی یه نکته‌ای توی کلاس‌های تدبر در قرآن دانشگاه تهران شنیدم که خیلی آرومم کرد. می‌گفتن وقتی شما چند تا کار دارید و نمی‌رسید همه رو به درستی انجام بدید، زیاد استغفار کنید. ذکر استغفار کمبودهای شما رو جبران می‌کنه.👌🏻 مثلا من الان درگیر امتحان جامع هستم. اما به خاطر مادری، وقت کمتری می‌تونم بذارم و از خدا می‌خوام کمبودهام رو جبران کنه. و به لطف خدا گاهی فرصتی پیش میاد که وقتم آزادتر بشه و تا حدی گذشته رو جبران کنم. این‌ها هم جزء پستی-بلندی‌های زندگیه و حضور خدا در همه‌ی لحظات حس می‌شه.💛 یه محدودیت‌های دیگه‌ای هم به وجود میاد. مثلاً ما اوایل زندگی‌مون خیلی اهل بیرون رفتن و مسافرت بودیم ولی بعد اومدن بچه‌ها کمتر شد. هرچند الان هم سعی می‌کنیم مسافرت بریم و نمی‌گیم چون چهارتا بچه داریم خونه بشینیم ولی سختی خودشو داره. #تجربیات_تخصصی #مادران_شریف_ایران_زمین

13 مهر 1400 15:47:21

0 بازدید

madaran_sharif

. #قسمت_نهم . #ز_فرقانی (مامان چهار فرزند ۱۲ساله، ۷.۵ساله، ۵ساله و ۳ساله) . هر چی تعداد بچه‌ها بیشتر شد، انجام فعالیت‌های دیگه برای من آسون‌تر شد. بعد از فرزند چهارم علاوه بر کارهای باشگاه طنز، کلاس‌های شعر و نویسندگی رو هم شرکت کردم.😉 . مجردهای کلاس، از حجم تکالیف شکایت می‌کردن. ولی من فکر می‌کردم مغز آدم تو فشار، بهتر کار می کنه و ناخودآگاه بهتر می‌تونی مدیریت کنی و از این جهت مخالفتی نداشتم. البته برکت معنوی قدم بچه‌ها هم بود.🧡 . اکثر کارهای مجازی رو با گوشیم در طول روز کنار بچه‌ها انجام می‌دادم و اونا هم مشغول بازی بودن. کارهایی رو هم که نیاز به تمرکز داشت می‌ذاشتم برای بعد از خواب بچه‌ها، روزهای عادی حدود ۳ ساعت بعد از خواب شب بچه‌ها و بعد از نماز صبح بیدار می‌موندم و در طول روز اگه فرصت می‌شد کمی می‌خوابیدم که همون کلی سرحالم می‌کرد.👌🏻 . گاهی هم به خاطر محفل چند شب رو کامل بیدار می‌موندم، که با سردرد و اذیت همراه بود ولی هزینه‌ای بود که برای کارم که می‌دونستم ارزشمنده و بهش علاقه داشتم، می‌پرداختم.😇 روزهای محفل و جلسات کلاس همسرم یا برادرم که با ما زندگی می‌کرد، بچه‌ها رو نگه می‌داشتن و یا همه باهم می‌اومدن تو محفل شرکت می‌کردن. گاهی هم که کسی نبود پرستار می‌گرفتم. . برای کارهای خونه، سر بچه‌ی اول خیلی روی تمیزی و مرتب بودن خونه حساس بودم و خب از بیکاری هم بود که به جون خونه می‌افتادم،🙈 اما خداروشکر همسرم تو این زمینه حساسیتی نداشتن. حساسیت خودمم بعد بچه‌ی دوم بهتر شد. ولی کمردرد داشتم و نمی‌تونستم کار سنگین بکنم. برای همین هم به وقت نیاز برای کارهای خونه از کسی کمک می‌گرفتم و می‌گیریم. . . حدود ۳ سال و نیم به همین منوال گذشت، تا چند ماه پیش... روحیه‌م شکننده و حساس شده بود.😓 بی‌دلیل گریه می‌کردم و فشار کار رو روی خودم و زندگیم حس می‌کردم و کارهامم خیلی خوب پیش نمی‌رفت. . تا اینکه متوجه بارداری شدم و البته این بار با سری‌های قبلی از نظر روحی خیلی متفاوت بود. احتمالا پنجمین بچه‌م شاعر یا فیلسوف می‌شه!😅 . کار طنز مخصوصا طنز سیاسی اینطوریه که باید مرتب اخبار رو چک کنی و تلخی خبر رو بگیری و رسوب بدی درون خودت و بعد حرفت رو بریزی توی قالب طنز و تحویل مخاطب بدی. اما حالا چند وقته من حتی با شنیدن اخبار معمولی روز، به هم می‌ریزم و دکتر هشدار داده که سلامت بچه با این استرس‌ها ممکنه به خطر بیفته. . فعلا از محل کارم مرخصی گرفتم تا وضعیتم بهتر بشه.👌🏻 . . #تجربیات_تخصصی #مادران_شریف_ایران_زمین

01 دی 1399 17:03:38

0 بازدید

madaran_sharif

. #آ_مصلی (مامان #زینب ۲.۵ ساله و #احمدرضا ۹ماهه) . کنار خیاطی و حوزه، کارای هنری مختلف مثل بافتنی و نقاشی و ساخت زیورآلات هم انجام می‌دادم. . فروردین ۹۷ زینب خانوم، به دنیا اومد. . بارداری جذابی نداشتم.🙄 ویارم خیلی بد بود و افسردگی گرفتم. به شوهرم بدبین شده بودم و همه‌اش نیش و کنایه می‌زدم.😫 خیلیم پرخاشگر شده بودم.😣 ولی همسرم خیلی صبور بودن... . شاید از اواسط بارداریم تا حدود یک‌سال، درگیر اون موضوع بودم. خیلی گریه می‌کردم. ولی با این حال خدا یه دختر بسیار خوش خنده بهمون داد،👧🏻 که خیلی برای روحیه‌ام خوب بود.😍🙂 . از ۳ ماهگی دخترم، برای اینکه روحیه‌ام بهتر بشه و کمتر فکر و خیال بیاد سراغم، دوباره خیاطی رو شروع کردم‌. . اوایل، زمانی که خواب بود فقط آشپزی می‌کردم و اگه وقت میشد اون وسط یه کم لباس هم می‌دوختم. . بعضی از روزها، برای تجدید قوا و البته همسرداری😄 کنار زینب جونم می‌خوابیدم. استراحت خیلی کمکم می‌کرد؛ کمتر عصبانی می‌شدم و صبورانه کارای بچه و خونه رو انجام می‌دادم. به لطف خدا، این مسئله بعد از چند ماه برطرف شد.🙂 بعد از اون، غیر از خوابیدن و آشپزی، حسابی به خونه و خودم هم می‌رسیدم.😊 . پدر و مادرم هم خیلی هوامو داشتن و هر کاری می‌تونستن، برام می‌کردن. . وقتی زینب ۱ سال و ۳ ماهه شد، فهمیدم ۱ ماهه باردارم.🤭 . اولش خوشحال نشدم.😥 ولی خوب هدیه‌ی خدا بود و گفتیم یا علی مدد، قدمش رو چشممون. . دوباره همون ویار سخت و وحشتناک شروع شد. ولی این بار حضور همسرم و دختر خوشگل و مهربونم کمک خیلی بزرگی برام بود.😍 اینقدر سرگرم زینب و شیرین‌کاری‌هاش بودم، که نمی‌فهمیدم روزها چطور می‌گذرن؛ بر خلاف بار اول... . این بار پر از انگیزه مادر شدن بودم، چون یک بار خدا طعم شیرینش رو بهم چشونده بود.🤗 . پسرمون به دنیا اومد... بچه دوم برام راحت‌تر بود.😏 چون خیلی چیزا رو دیگه یاد گرفته بودم و مسلط‌تر بودم. . دخترم روزای اول، از حضور داداشش خیلی ذوق‌زده بود. هر روز که از خواب پا میشد، می‌گفت نی‌نی کوچولو اومده ایجا، بعدشم چند تا ماچ و بوس. . ولی دو هفته‌ای که گذشت دید نه، انگار این نی‌نی کوچولو مهمون نیست که بره، خودش صاحب‌خونه است.😬👼🏻 از اونجا به بعد یه کوچولو حسودی چاشنی محبت‌های خواهرانش شد؛ مثل نوازش‌های خواهرانه🤦🏻‍♀، بوسه‌های خشونت‌بار (شما بخونید گاز 🤪)، و البته نق و نوق‌های گاه و بیگاه که خب بهش حق می‌دادیم. به قول مامانم: هر چی نباشه سرش هوو اومده!😝 یه بار هم که غوغا کرد و به داداش یه ماهه بادوم‌زمینی داد.😱🤬 . . #قسمت_دوم #تجربیات_تخصصی #مادران_شریف_ایران_زمین

11 آبان 1399 16:50:01

0 بازدید

madaran_sharif

. #ط_اکبری (مامان #رضا ۶ساله، #طاها ۴/۵ساله، #محمد ۲ساله) . یادم میاد مغزم سوت می‌کشه❗️ که برای انتخاب #مدرسه_دولتی خوب یا #مکتب_اسلامی یا #مدرسه_در_مسجد و از طرف دیگه، انتخاب محل زندگی، مدتها درگیر و بلاتکلیف بودیم❗️ . اما دیگه بعد از ثبت‌نام، خیالم راحت بود! پسرم در حد خواندن و نوشتن کلاس اول بلده.👌🏻 پس دیگه سال سختی پیش رو نداریم.☺️ (هدفم از ثبت‌نام، #مؤدب، #مقید و #منظم‌ شدن پسرم بود.) . همه در تکاپوی سفارش روپوش و خرید کیف و... و من هم‌چنان خیالم راحت بود می‌خوام مجازی شرکتش بدم.😉 . روز پنجشنبه خبردار شدیم از شنبه کلاس‌ها دایر هست و حضوری❗️البته ما موافق با شرکت حضوری نبودیم و قرار شد نبریمش. روز شنبه فرا رسید و من با گل پسر کلاس اولیم صحبت می‌کردم و براش خاطره می‌نوشتم.☺️ که یکهو دیدم از گروه مجازی کلاس، فیلم پشت فیلم! پیام پشت پیام! متن و صوت، رسید❗️ حقیقتا دستپاچه شدم.😱 هیچی آماده نبود به جز مداد، پاک کن، تراش، دفتر و کتاب! آخه یه «آب» و «بابا» این همه سرود و نمایش می‌خواد؟ نمی‌دونم حتما معلم محترم با سابقه ۲۸ سال تدریس یه چیزی می‌دونه دیگه.👌🏻 . اول باید خودم همه فیلم‌ها رو می‌دیدم، توصیه‌ها رو به خاطر می‌سپردم و بعد برای پسرم می‌ذاشتم و از نحوه حضور در کلاس و پاسخگوییش فیلم بازخورد می‌گرفتم و همراه تکالیف می‌فرستادم. سعی کردم مسلط بنمایم😌 _پسر گلم رضا جان! بیا خانم معلم مهربونت درس داده😍 اتاق رو مرتب کردم میز و دفتر و... آماده! _پیراهن بپوش! شونه بزن به موهات! مرتب و منظم سر کلاس حاضر شو.😊 . کلاس درس رسما آغاز شد اما نه با یه گل پسر بلکه با سه قند و عسل❗️ تیله و توپ رنگی، نقاشی و کتاب، خاک بازی، آب بازی، اسباب‌بازی‌های نهفته در انبار و... هیچ‌کدوووم جذابیت کلاس درس رضا رو نداشتند😄 طاها جان! رضا نیاز به تمرکز داره حواسش پرت بشه باسواد نمیشه ها! رضا جان به سروصدا توجه نکن! سرت رو ثابت نگهدار فقط خوب به خانم حکیم گوش کن! اینجوری تمرکزت زیاد میشه👌🏻 طاها: رضا من اصلا واسه این اومدم اتاقت که تمرکزت زیاد بشه😜 . رفتم یه کاغذ بزرگ از باطله‌ها آوردم و زدم رو دیوار و گفتم: بفرمایید نقاشی😍 ولی بی سروصدا! . انگار جواب داده! منم شعر و مطالب رو مرتب با هیجان برای رضا تکرار می‌کردم، فیلم می‌گرفتم و موقع نوشتنش هم کتاب خودمو می‌خوندم😃 آخرشم برای تشویق زیر هر تکلیف یه نقاشی خوشگل می‌کشیدم😚 . الان، محمد ۲ساله حین بازی‌هاش می‌خونه: از اون بالا بکشم پایین پامو نکنی تو زمین (سرود حرف ا) . ❗ادامه در نظرات❗ . #روزنوشت_های_مادری #مادران_شریف_ایران_زمین

18 شهریور 1399 17:34:51

0 بازدید

madaran_sharif

. . #قسمت_نهم . #ام‌البنین (مامان سه پسر ۹ساله، ۷ساله و ۵ساله) . داستان تدریسم از اینجا شروع شد که وقتی پسر دومم ۱.۵ سالش بود، یه سال رفتم تو یکی از مدارس قم و علوم درس دادم. اون موقع، دکتر گل‌پسر گفته بود خیلی خوبه که بذاریدش مهد تا با بچه‌های هم‌سنش باشه، یه کمی اونا رو ببینه و بهتر بشه...😊 . ما هم گذاشتیمش مهد جامعه. دیدم گل‌پسر اونجا می‌ره، هفته‌ای دو روز و روزی دو ساعت، داداشش رو هم می‌ذاشتم پیشش و می‌رفتم مدرسه درس می‌دادم. . سال بعدش، پسر سوم ما به دنیا اومد. تا وقتی که کوچولوی ما دو ساله بشه، جایی نرفتم. پارسال ۳ تا پایه قرآن و عربیشون رو درس دادم. اون موقع اولی مدرسه می‌رفت، دومی پیش دبستانی، سومی هم پیش همسرم بود. من کلاسامو صبح نسبتا زود برمی‌داشتم و وقتی برمی‌گشتم، همسرم می‌رفتن سرکار (اون ساعت‌ها، با لپ‌تاپ کاراشونو انجام می‌دادن) . . امسال هم که دارم علوم می‌گم؛ همگی دور هم خونه‌ایم با کلاس ‌هی مجازی که می‌ذاریم.😆 . اولی که تو مدرسه‌ی استثنایی، کلی کارای درسی دارن؛ دومی هم که کلاس اوله؛ درس‌های حوزه‌ی خودم هم هست. و درسای مدرسه!! . کلا همه‌ش توی آموزش مجازی هستیم.😁 . این روزا، فکر کنم روزی فقط سه چهار ساعت برا بچه‌ها، از جهت آموزشی وقت می‌ذارم.😨 تازه منی که اعتقاد ندارم مادر باید خیلی دخالت کنه! در حداقل دخالت‌ها، این اتفاق می‌افته. . یعنی مثلاً فیلم‌های درس پسر دومی رو می‌دم خودش ببینه. یا من باید یه سری تکالیف بنویسم اون از روش بنویسه، می‌گم خودت بنویس و بالا سرش نمی‌شینم.😏 چون دوست دارم بچه خودش درس بخونه. از همون اول، پدر و مادر نباید خیلی دخالت کنن. با این مامانا که همه کار می‌کنن و به‌ جای بچه درس می‌خونن،😁 خیلی مخالفم. . ولی مثلاً تکالیف گل‌پسر اولمو، باید دونه دونه فیلم بگیریم بفرستیم به معلمش... چون بالاخره اونا فرق می‌کنن؛ باید معلم ببینه نحوه‌ی انجام تکالیف چه جوریه. گاهی چندبار یه فیلمو ضبط می‌کنیم، وسطش خراب می‌شه. دوباره از اول!! . . برای درس‌های علوم مدرسه هم، کلی باید پاورپوینت و محتواهای مجازی درست کنم، که این نوجوونا از انگیزه نیفتن.😅 . کلاسای آنلاینم هم، صبح زود از ۷.۵ تا ۹ ئه. اون ساعت، به جز اولی که از صبح زود بیداره، اون یکیا، خوابن و تا بیدار شن، کلاس منم تموم شده.👌🏻 بعد با هم صبحونه می‌خوریم و کارامونو می‌کنیم. . حالا این وسط کلاس‌های حوزه‌ی خودمم به زور شرکت می‌کنم.😆 . . #تجربیات_تخصصی #مادران_شریف_ایران_زمین

06 اردیبهشت 1400 14:38:42

0 بازدید

مادران شريف

0

0

. حالا آخرش چندتا بچه خوبه؟😀 . . سلام☺ . . میخواستیم قبل از شروع کار صفحه مون ، چندتا نکته رو با شما در میون بذاریم 😊 . . 📌📌 اول : بعد از اینکه گروهمون توی رسانه ها معرفی شد ، خیلیا ازمون پرسیدن خب حالا شما بالاخره چندتا بچه رو توصیه میکنید؟ 😮😮 . در پاسخ باید بگیم که به نظر ما تعداد بچه ها یه امر شخصیه و هرکسی باتوجه به شرایط و توانایی های خودش در این باره تصمیم میگیره.👼👼 ماهم اصلا در جایگاهی نیستیم که بخوایم عددی رو توصیه کنیم... . . منتها ما برای خودمون برنامه ای که در نظر گرفتیم اینه که اونقدری بچه داشته باشیم که هم خودمون هم بچه هامون از مزایای یک خانواده ی شاد و پرجمعیت بهره مند بشیم😅😅 . . توی گروه ماهم هرکس با توجه به میزان توانایی و شرایطش تعداد متفاوتی مدنظرش هست. از #دوتا تا #پنج_تا و چندنفری هم بیشتر . مثلا تا #ده_تا😆 . . ولی اکثر بچه هامون همون چهار یا پنج تا بچه رو دوست دارن 😄 👧👦👶👼 . . 📌📌دوم اینکه مسئله ی تعداد فرزندان ، به گفته اکثر کارشناسان،6 امروز ارتباط مستقیمی با منافع ملی ایران داره. یعنی اگر کسی ایران رو دوست داره و میخواد ایران در آینده کشور پیشرفته ای باشه ، جا داره نسبت به این موضوع هم دغدغه داشته باشه. . کارشناس ها میگن اگر هرخانواده حداقل 3 فرزند داشته باشه ، کشورمون بحران جمعیت رو پشت سر میذاره.💪💪 . . حالا ما جدای از بحثهای کارشناسی ، صرفا نظر خودمون رو گفتیم و میگیم در آینده😅 . . 📌📌سوم اینکه فعلا سعی میکنیم روزهای فرد پست بذاریم. پست ها رو هم بچه های گروه مینویسن. یک عده #مادر_شریفی 😊 . . 📌📌چهارم اینکه خواهش میکنیم از همین اول، نظراتتون رو با ما در میون بذارید. دوست داریم نظرات شمارو بشنویم و ازتون یاد بگیریم.🌷🌷 . . پ.ن 1: مطالب این پست خیلی مهم نبود فکر کنم😂😂 فقط برای رفع ابهامات احتمالی میخواستیم توضیح بدیم. . . پ.ن 2 : فکر میکنم باز الان یک عده میان میگن آخه مگه اصلا میشه #پنج_تا یا ده_تا ؟! جواب ما هم اینه احتمالا: . #صلاح_خانواده_خویش_پدران_و_مادران_دانند! و البته #آرزو_بر_جوانان_عیب_نیست 😅😅 و #بذارید_بیست_سال_دیگه_معلوم_میشه 😉😉 . . پ.ن 3: متن مصاحبه بچه هامون با فارس رو خوندید؟ توی هایلات ها گذاشتیمش😊 . قبل از نقد و انتقاد خواهش میکنیم اول اصل حرف های مارو بخونید 🙏🙏 #مخاطب_خاص . . #مادران_شریف #تعداد_فرزندان #دوتا #پنج_تا #ده_تا #اصلا_هرکی_هرچندتا_دلش_میخواد 😀

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

madaran_sharif

مادران شريف

0

0

. حالا آخرش چندتا بچه خوبه؟😀 . . سلام☺ . . میخواستیم قبل از شروع کار صفحه مون ، چندتا نکته رو با شما در میون بذاریم 😊 . . 📌📌 اول : بعد از اینکه گروهمون توی رسانه ها معرفی شد ، خیلیا ازمون پرسیدن خب حالا شما بالاخره چندتا بچه رو توصیه میکنید؟ 😮😮 . در پاسخ باید بگیم که به نظر ما تعداد بچه ها یه امر شخصیه و هرکسی باتوجه به شرایط و توانایی های خودش در این باره تصمیم میگیره.👼👼 ماهم اصلا در جایگاهی نیستیم که بخوایم عددی رو توصیه کنیم... . . منتها ما برای خودمون برنامه ای که در نظر گرفتیم اینه که اونقدری بچه داشته باشیم که هم خودمون هم بچه هامون از مزایای یک خانواده ی شاد و پرجمعیت بهره مند بشیم😅😅 . . توی گروه ماهم هرکس با توجه به میزان توانایی و شرایطش تعداد متفاوتی مدنظرش هست. از #دوتا تا #پنج_تا و چندنفری هم بیشتر . مثلا تا #ده_تا😆 . . ولی اکثر بچه هامون همون چهار یا پنج تا بچه رو دوست دارن 😄 👧👦👶👼 . . 📌📌دوم اینکه مسئله ی تعداد فرزندان ، به گفته اکثر کارشناسان،6 امروز ارتباط مستقیمی با منافع ملی ایران داره. یعنی اگر کسی ایران رو دوست داره و میخواد ایران در آینده کشور پیشرفته ای باشه ، جا داره نسبت به این موضوع هم دغدغه داشته باشه. . کارشناس ها میگن اگر هرخانواده حداقل 3 فرزند داشته باشه ، کشورمون بحران جمعیت رو پشت سر میذاره.💪💪 . . حالا ما جدای از بحثهای کارشناسی ، صرفا نظر خودمون رو گفتیم و میگیم در آینده😅 . . 📌📌سوم اینکه فعلا سعی میکنیم روزهای فرد پست بذاریم. پست ها رو هم بچه های گروه مینویسن. یک عده #مادر_شریفی 😊 . . 📌📌چهارم اینکه خواهش میکنیم از همین اول، نظراتتون رو با ما در میون بذارید. دوست داریم نظرات شمارو بشنویم و ازتون یاد بگیریم.🌷🌷 . . پ.ن 1: مطالب این پست خیلی مهم نبود فکر کنم😂😂 فقط برای رفع ابهامات احتمالی میخواستیم توضیح بدیم. . . پ.ن 2 : فکر میکنم باز الان یک عده میان میگن آخه مگه اصلا میشه #پنج_تا یا ده_تا ؟! جواب ما هم اینه احتمالا: . #صلاح_خانواده_خویش_پدران_و_مادران_دانند! و البته #آرزو_بر_جوانان_عیب_نیست 😅😅 و #بذارید_بیست_سال_دیگه_معلوم_میشه 😉😉 . . پ.ن 3: متن مصاحبه بچه هامون با فارس رو خوندید؟ توی هایلات ها گذاشتیمش😊 . قبل از نقد و انتقاد خواهش میکنیم اول اصل حرف های مارو بخونید 🙏🙏 #مخاطب_خاص . . #مادران_شریف #تعداد_فرزندان #دوتا #پنج_تا #ده_تا #اصلا_هرکی_هرچندتا_دلش_میخواد 😀

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

پست های مشابه

برو به اپلیکیشن