پست های مشابه

kermaninarges_psych

یکی از مهمترین سوالاتی مراجعین میپرسند، اینه که میشه بهم راهکار بدید؟ من نمیدونم چرا این مشکل به وجود اومده؟ چه طور بعضی ها بچه شون یا همسرشون مثل موم تو دستشونه! ارتباط بسیار عمیقی دارند در حالی که من دیدم حتی گاهی با تحکم هم با بچه برخورد می‌کنند. ولی ما که این همه امکانات براش فراهم کردیم هیچ حرف شنوی ازمون نداره؟! گویی افراد با کوهی از اضطراب میاند و از ما راهکار می‌خواند یه چیزی شبیه قرص یا شربت که زود جواب بده، ولی واقعیت اینه ارتباط عمیق و موثر یک سری قوانین و قواعدی داره که حتی یاد گرفتنی هستند. فرایند تغییر، مستلزم نگاه خیلی عمیق به آنچه رخ داده است، چیشد که اینجوری شد؟ در لایو فردا شب به اتفاق دوست و همکار عزیزم قراره یکم درباره چیشد که اینجوری شد و چی کار کنیم،‌ حرف بزنیم؟ برای هرکسی که فکر میکنید ممکن هست بهش احتیاج داشته باشه بفرستین و باخبرشون کنید چون صحبت هامون در زمینه همه ارتباطات کاربرد داره نه فقط والد و فرزند🌿💡 میبینمتون☺ دوست و همکار عزیزم😘💡 : @fatemehsadatardestani ❤

21 دی 1400 20:26:51

6 بازدید

kermaninarges_psych

حالم سرجا نبود. روز سختی را از لحاظ ارتباطات شغلی گذرونده بودم. سرم داشت می‌ترکید. رفتم براش قصه بگم. دراز کشید و گفت کاشکی الان تو طبیعت بودیم و ستاره ها رو تماشا میکردیم. گفتم آره، خیلی خوب بود. ولی این که آدم تو خونه خودش تو آرامش بخوابه هم خیلی عالیه. حس خوبم را گرفت و زیر پتو جابجا شد. دلم میخواست براش از دلتنگی های امروزم بگم. ولی آب دهنم را قورت دادم و از درخت های آلبالو گیلاس بچگی ام گفتم. همین موقع ها که همسن تو بودم، ۵ یا ۶ ساله. همین موقع های سال که می‌شد تو حیاط خونه آلبالو ها می‌رسید. و آماده چیدن میشد . باهاشون گوشواره درست میکردیم. خنکی آلبالو های پشت گوشم را هنوز حس میکنم. خندید، ‏مامان چه قدر شاد بودی! شاد بودم؟ مطمئن نیستم! خوشحال شدم که خیلی چیزهای دیگه را نگفتم. خیلی از دلتنگی ها از مادر بودن توی جامعه بزرگسال. با ادعاهای فمینیستی! و واقعیت های محدود کننده و بی اعتبار کننده. خوشحال بود. خوابید. واقعیت مثل شمشیر دو لبه میمونه. من مادر حق ندارم فشارها و استرس های زندگی بزرگسالانه خودم را به کودکم نشون بدم. ولی مجبور هم نیستم تمام مدت خوشحال ترین مادر دنیا باشم و اون هیج وقت یاد نگیره که با غم یا بقیه نگرانی ها در این دنیا چی کار باید کرد! #درد_دل_برای_کودک_ممنوع #حق_تو_شاد_بودنه #حق_من_شادی_از_شادی_تو

25 خرداد 1400 06:26:24

2 بازدید

kermaninarges_psych

میدونم شاید خیلی عجیب به نظر برسه! در رویکردهای قدیمی تر روانشناسی مهمترین تکنیکی در ارتباط با بهانه گیری و بد خلقی بچه ها استفاده می‌شد بی توجهی و نادیده گرفتن بود. ولی رویکردها و پژوهش های جدید تر ما را دعوت می‌کنند که به پشت رفتار بچه ها دقت کنیم. دلیلی که باعث میشه دائما بخواند چیزی را از وجودش مطمئن نیستند چک کنند. شاید بپرسید مگه ممکنه اصلا آدم بچه اش را دوست نداشته باشه! یا چه طور ممکنه اون همچین حسی بهش دست بده؟ ولی در واقع وقتی ما به نیازهای درونی کودکمان بی توجه هستیم این احساس درونشون ایجاد میشه! زمانی کودک احساس دوست نداشتنی بودن میکنه که من والد، احتمالا توانایی ها و نیاز به آزادی او را دست کم میگیرم. شاید خیلی عمیق برمیگرده به برخوردی که من والد با نیازهای درونی اش دارم. آنجایی که استقلال میخواسته با اضطراب هامون جلوی آزادی اش را گرفتیم. و آنجایی که نیاز داشته به پناه و آغوش و همراهی ما داشته ولی تشویقش کردیم به جلو رفتن و تجریه. احساس دوست نداشتنی بودن زمانی رخ میده که من با ذهنیت خودم به کودکم پاسخ میدم. و نیازهای اون را پیش بینی میکنم. بدون اینکه مشاهده گر قوی باشم! #بهانه_گیری_کودک #قشقرق_کودک #اعصاب_آرامش #دوستداشتن #دوستداشتنی #شهربازی #پارک #ارتباط_موثر #والدگری #والدین_آگاه #والدین_موفق

05 اسفند 1400 06:42:40

14 بازدید

kermaninarges_psych

اگر موافقی 💟 را بزن، در واقع یک چرخه است که از خود ما شروع میشه، زیر بنای رابطه ما با کودکانمان از جایی شروع می‌شود که رابطه ما با خودمان چگونه است. اگر میخوایم این چرخه شکسته شود، ابتدا باید غر زدن به خودمون را رها کنیم، سپس به فرزندمان! کار زیاد آسونی نیست، میدونم، گاهی اونقدر به خودمون سخت گیر هستیم که واقعا در بیرون حاضر نیستیم این همه انتقاد نثار کسی بکنیم گاهی اون ایرادگیر درون اون قدر قویه که به راحتی نمیشه از شرش راحت شد، اولین گام شاید شناخت غر غر کردن هاش باشه! #خودشناسی #والدگری #والدین_موفق #کودک_شاد #کودک_لجباز #کودک_بدغذا #کودک_پرخاشگر

12 دی 1400 11:45:15

14 بازدید

kermaninarges_psych

نمیدونم براتون پیش اومده که از صبح تا شب با یک یا چند تا بچه تنها باشید؟ بهشون صبحانه بدی. بازی کنی، ناهار درست کنی، غذا بدی. بخوابانی، 'حمام ببری، سرگرم‌شون کنی، پارک ببری و شب موقع خواب احساس کنی طولانی ترین روز دنیا بود! همه ما از این طرف و اون طرف به گوشمون خورده که چه طور ویژگی های شخصیتی کودک در سال‌های اولیه زندگی اش در ارتباط ایمن با افراد درجه اول زندگی شکل می‌گیرند. و تا دلتون بخواد توصیه و راهکارها در این رابطه وجود داره. ولی چیزی که یکم کمتر بهش توجه شده احساسات و درونیات خود مادر در این سال‌های اولیه است. قراره از این به بعد توی این پیج بپردازیم به هيجاناتی که والدین در این فرآیند تجربه می‌کنند. که قطعا اگه از این راه نریم به بی راهه خواهیم رسید. اینجا قراره ماسک اکسیژن را به صورت والدین بزنیم. و این اتفاق قطعا در کنار هم و با مشارکت و همفکری بدست می‌آید. شما چه احساساتی را در این رابطه تجربه کردید که براتون سخت بوده ؟ #فرزندپروری_آگاهانه #والدین_آگاه #والدین_موفق #هیجانات_منفی #هیجانات_خود_را_بشناسیم

08 خرداد 1400 09:32:35

0 بازدید

kermaninarges_psych

یادتون میاد وقتی کوچک بودید چه قدر جرئت خطر کردن و اشتباه کردن را داشتید؟ اگر همه چیز اشتباه از آب در میومد، کی عصبانی میشد؟ کی حمایت میکرد؟ پیش کی پناه میگرفتید؟ #اشتباه #ریسک #نصیحت #خطر_کردن #فضای_ایمن_برای_کودکان #شکست #جرئت_حقیقت #جرئت_شکست_خوردن

09 اسفند 1400 09:51:21

9 بازدید

نرگس کرمانی

0

0

نمازم را خوندم و تو ذهنم داشتم ترتیب کارهایی را که دارم تند تند مرور میکردم تا به ترتیب انجام بدم، روز خیلی شلوغی بود و فردا شلوغ تر، اومد تو جا نمازم، گفت اینجا ماشین سواریه، می خواست بشینه توی چادرم و با بازی که از خودش اختراع کرده مهر ها را زیر چادر قایم کنه! هنوز هم لیست کارهام تو ذهنم ردیف شده بود. و دلم میخواست سریع پاشم. یه لحظه نگاهش کردم، احساس کردم چه قدر زمان با بچه ها کنده! انگار تمام دنیا وامیسته و فقط اون لحظه و اون بازی مهمه! کارهای به ظاهر مهم ما چه قدر غیر مهم هستند در برابر لذت لحظات! نشستم، شاید کمتر از ده دقیقه طول کشید، #لذت_لحظات #منتالیزیشن #نگاه_به_درون #فرزندپروری_آگاهانه

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

kermaninarges_psych

نرگس کرمانی

0

0

نمازم را خوندم و تو ذهنم داشتم ترتیب کارهایی را که دارم تند تند مرور میکردم تا به ترتیب انجام بدم، روز خیلی شلوغی بود و فردا شلوغ تر، اومد تو جا نمازم، گفت اینجا ماشین سواریه، می خواست بشینه توی چادرم و با بازی که از خودش اختراع کرده مهر ها را زیر چادر قایم کنه! هنوز هم لیست کارهام تو ذهنم ردیف شده بود. و دلم میخواست سریع پاشم. یه لحظه نگاهش کردم، احساس کردم چه قدر زمان با بچه ها کنده! انگار تمام دنیا وامیسته و فقط اون لحظه و اون بازی مهمه! کارهای به ظاهر مهم ما چه قدر غیر مهم هستند در برابر لذت لحظات! نشستم، شاید کمتر از ده دقیقه طول کشید، #لذت_لحظات #منتالیزیشن #نگاه_به_درون #فرزندپروری_آگاهانه

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

پست های مشابه

برو به اپلیکیشن