پست های مشابه

chamran_kids

👨‍👩‍👧‍👦 دورهمی های خانوادگی، آن هم اگر اهداف و دغدغه های مشترکی داشته باشند، همیشه تاثرات مثبتی داشته است. محفل خانوادگی چمرانی ها هم با همین دیدگاه راه افتاده است. خانواده ها فصلی یکبار قرار می گذارند. در یک پارک یا فضای طبیعت، دور هم جمع می شویم. هرکس بخشی از کار را به عهده می گیرد. صبحانه، زیر انداز و میان وعده با همکاری همه تهیه می شود. دعا می خوانیم. دور هم صبحانه می خوریم. پدرها که معمولا در طول هفته فرصت کمتری برای گذراندن وقت با بچه ها دارند، با بچه ها بازی می کند. بازی های دسته جمعی، مسابقه های گروهی و ... . مادران هم فرصت این را دارند که بدون نگرانی بابت فرزندشان، کمی برای خودشان وقت بگذارند. بازی کنند و گفتگو کنند. ‌ شما هم می توانید با چند خانواده، برای خودتان محفل خانوادگی ایجاد کنید و یک خاطره ی خوب در روز های تعطیل برای بچه ها ثبت کنید. ‌ #محفل_خانوادگی #خانواده #مجتمع_آموزشی_شهید_چمران

01 تیر 1398 06:21:20

0 بازدید

chamran_kids

چندتا نکته مخصوص معلم های کلاس اول😎🔊 . شاید سوال شماهم باشه که چیکار کنید بچه هاتون خوب درس رو متوجه بشن و مخصوصا کلاس اولی ها قشنگ حروف الفبا رو از بر بشن!؟🤔 چند تا نکته ی ساده و مهم هست که تو این زمينه خیلی موثره مثل: . ✅ارتباط صمیمی معلم با بچه ها ✅استفاده از انواع پروژه ها ✅بهره گیری از قصه ها ✅استفاده از خلاقیت و مشارکت بچه ها و ... خودتون ورق بزنید و پاسخ معلم ادبستان دخترانه ما رو بشنوید😊🌹⬆️ . ❗❗❗راستی کارگاه های درس پژوهی اول دبستان چمرانی ها هم میتونند تو این زمینه بهتون کمک کنند، برای تهیه کارگاه ها فقط کافیه دایرکت بدید یا به سایت چمرانی ها سربزنید👇🏻😇 Chamraniha.com . 🔵این پست رو ذخیره کنید و برای معلم های کلاس اول بفرستید🤗 . ⁉️به نظرتون چه کارهای دیگه ای برای تفهیم بیشتر درس میشه انجام داد؟؟؟برامون کامنت کنید👇🏻 . #کلاس_آنلاین #‌کلاس_حضوری#معلم_خلاق #معلم_بانشاط #معلم #پرسش_و_پاسخ #آموزش_بازی_محور #آموزش_پروژه_محور

17 شهریور 1400 17:12:02

0 بازدید

chamran_kids

ماجرای چمرانی شدن مارو در این فیلم ببینید... ❤👆🏻 پدر جان! ده سال پیش از راه دوری به مدرسه ی شما آمدیم و ...⬆️ 🌹شما زیر این پست برامون از شهید چمران بنویسید، از ماجرای چمرانی شدنتون، از اینکه چیشد مارو دنبال کردید و همراه مون شدید و لطفا برامون یه دعای قشنگ کنید🙏🏻 #چمران#شهید_چمران#مصطفی_چمران#دکتر_مصطفی_چمران #حسینیه_کودک_شهید_چمران #همه_ی_فرزندان_شهید_چمران #تاریخچه_چمرانی_ها#چمرانیها #ادبستان_دخترانه_شهید_چمران #ادبستان_پسرانه_شهید_چمران #چمران_فقط_یک_مدرسه_نیست

01 تیر 1401 07:49:45

0 بازدید

chamran_kids

☀️ این روزها که هم خودمان و هم فرزندانمان به شدت درگیر دنیای مدرن شده ایم، وقتی فقط برای چند روز نت نداشتیم، حالمان خوب نبود. ‌ این روزها می توانیم عمق فاجعه را بهتر درک کنیم. فاجعه دوری از طبیعت و دنیای حقیقی مان!! آنقدر در این گوشی هایمان غرق شده ایم که گاه یادمان می رود این روزهایی که می گذرد، روزهای طلایی بزرگ شدن کودک مان است و دیگر هرگز برنخواهد گشت...اما ما سرگرم پست و استوری فلانی شده ایم. ‌ یکی از فعالیت های اصلی چهارساله های چمرانی، بازی در خانه ی جنگلی است. جایی در گوشه ی حیاط حسینیه کودک، که بچه ها را با طبیعت آشتی می دهد. این بازی ها گاه رنگ و بوی آشپزی خاکی می گیرد و گاه ساخت یک رودخانه گلی. ‌ مربیان: فاطمه فیض آبادی، مائده جهانگیری، مریم صادق پور، زهرا صحتی ‌ #چهار_ساله_ها #حسینیه_کودک_شهید_چمران #بازی #بازی_چهارساله #طبیعت #کودک #چمرانی_ها

04 آذر 1398 11:03:55

0 بازدید

chamran_kids

. بايد پا به پايشان كودكى كنى تا لذت شيرين دنياى كودكى را درك كنى . #نمايش_عروسكى_عروسك_هاى_كاغذى_كاردستى_دنياى_شيرين_كودكى . #ادبستان_دخترانه_شهید_چمران #مجتمع_آموزشى_شهيد_چمران

11 خرداد 1401 09:28:45

0 بازدید

chamran_kids

🗓 ‌ برگه های تقویم، بهمن را نشان می دهد. دوباره بهمن و دوباره دهه ی فجر و ... . ‌ 🖊 منِ جوانِ نسل سومی، دهه فجر، با تزیین کلاس و سرود و نمایش انقلابی برایم تداعی می شود. و پدر و مادرم، با خاطرات تظاهرات و نبودن های پدر و شعار و ... و فرزندم...نمیدانم بعدها دهه ی فجر برای فرزندم چگونه تداعی می شود؟ مانند من حس خوب دارد؟ ‌‌ باید خودمان دست به کار شویم تا هویت ملی مان را به کودکانمان یادآوری کنیم...قهرمان های ایرانی و ایران را بشناسیم تا بعدتر ها، آنها هم حس خوب غرور ملی را به فرزندانشان منتقل کنند. ‌ ‌ ❓چگونه؟ ‌ ‌‌ ‌🎊 با ما همراه باشید در جشن تولد چهل سالگی انقلاب... ‌ می خواهیم دوباره شروع کنیم، و یار انقلاب شویم. #من_یار_انقلابم #پویش_مردمی_کودک_و_انقلاب #چمرانی_ها #حمزه_دوران #مجتمع_آموزشی_شهید_چمران

01 بهمن 1397 06:49:48

0 بازدید

ادمین چمران

0

0

🌱امامِ دلها🌱 در راستای زیر و رو کردن هویت گذشته مان دنبال نسبتمان با امام خمینی میگشتم. خیلی فکر کردم که ما چه نسبتی میتوانیم باهم داشته باشیم. 🔸️اولین نسبتم با او از یک روز صبح شروع شد. ۵ ساله بودم، از خواب بیدار شدم و دیدم مامانم، بابام، مادربزرگم و خاله ام که مهمان ما بود همه باهم دارند گریه می کنند. خیلی ترسیدم و فکر کردم چه اتفاقی افتاده. و تمام خاطرات بعدش خیلی مبهم در خاطرم مانده. تصویرهایی از مردم در تلویزیون که بر سر و صورتشان میزدند، خانواده ام که چند روزی مشکی پوشیده بودند و قیافه ناراحت آدمها. 🔸️🔸️دومین نسبتم با امام، از زمان ورودم به دبستان شکل گرفت. از همان لحظه ای که وارد کلاس اول شدم، روی نیمکت نشستم و دیدم امام از بالای تخته سیاه، همینطوری چشم در چشم مرا نگاه میکند.و این قصه ادامه داشت. کلاس دوم و سوم و ....تا پایان دبستان، تا وقتی فارغ التحصیل شدم، دانشگاه رفتم و درسم تمام شد. امام تمام این سالها داشت من را مستقیم نگاه میکرد. یکسال لبخند میزد، یکسال جدی بود، یکسال اصلا اخم کرده بود ولی حداقل ۱۶ سال داشت مرا نگاه می کرد و مواظب کارهای من بود. 🔸️🔸️🔸️سومین نسبتم با امام، وقتی شکل گرفت که به اردوهای جهادی رفتیم. دورافتاده ترین منطقه ها. جاهایی که آب آشامیدنی و خیلی چیزها به اندازه کافی نداشتند، به سختی زندگی میکردند ولی امام را میشناختند و برایش احترام زیادی قائل بودند. در یکی از روستاهای خراسان جنوبی بودیم. طبیعتا در محل اسکان تلویزیون هم نداشتیم و از اخبار بیخبر بودیم. برای درس دادن به خانمهای روستا وارد خانه ای شدم. تعداد زیادی پیرزن و خانمهای جوان نشسته بودند. تا وارد شدم از من پرسیدند: حال خانم امام‌خوبه؟ و من از همه جا بیخبر اصلا نمیدانستم از چه حرف میزنند. فکر می کنم در همان سفر بود که شنیدیم همسر امام فوت کردند و چقدر همان پیرزنها گریه کردند. باید خانه و زندگیشان را از نزدیک میدیدید تا بتوانید نسبت زندگیشان با عمق ارادتشان به امام که هیچ با خانم امام را مقایسه کنید. و همینطور نسبت من با امام خمینی در حال بیشتر شدن بود. هر وقت که سخنرانیش از تلویزیون پخش میشد، وقتی در سخنرانیهای بقیه چیزی از او میشنیدم، وقتی به جماران و مرقد امام میرفتم و خیلی وقتهای دیگر تا اینکه حسینیه کودک را راه انداختیم.... 🔸️🔸️🔸️🔸️🔸️🔸️ ادامه دارد... #نسبت_ما_با_امام_خمینی #هویت_ملی #نگاهِ_خاص #حسینیه_کودک #امام_جون #دهه_شصتی_ها

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

chamran_kids

ادمین چمران

0

0

🌱امامِ دلها🌱 در راستای زیر و رو کردن هویت گذشته مان دنبال نسبتمان با امام خمینی میگشتم. خیلی فکر کردم که ما چه نسبتی میتوانیم باهم داشته باشیم. 🔸️اولین نسبتم با او از یک روز صبح شروع شد. ۵ ساله بودم، از خواب بیدار شدم و دیدم مامانم، بابام، مادربزرگم و خاله ام که مهمان ما بود همه باهم دارند گریه می کنند. خیلی ترسیدم و فکر کردم چه اتفاقی افتاده. و تمام خاطرات بعدش خیلی مبهم در خاطرم مانده. تصویرهایی از مردم در تلویزیون که بر سر و صورتشان میزدند، خانواده ام که چند روزی مشکی پوشیده بودند و قیافه ناراحت آدمها. 🔸️🔸️دومین نسبتم با امام، از زمان ورودم به دبستان شکل گرفت. از همان لحظه ای که وارد کلاس اول شدم، روی نیمکت نشستم و دیدم امام از بالای تخته سیاه، همینطوری چشم در چشم مرا نگاه میکند.و این قصه ادامه داشت. کلاس دوم و سوم و ....تا پایان دبستان، تا وقتی فارغ التحصیل شدم، دانشگاه رفتم و درسم تمام شد. امام تمام این سالها داشت من را مستقیم نگاه میکرد. یکسال لبخند میزد، یکسال جدی بود، یکسال اصلا اخم کرده بود ولی حداقل ۱۶ سال داشت مرا نگاه می کرد و مواظب کارهای من بود. 🔸️🔸️🔸️سومین نسبتم با امام، وقتی شکل گرفت که به اردوهای جهادی رفتیم. دورافتاده ترین منطقه ها. جاهایی که آب آشامیدنی و خیلی چیزها به اندازه کافی نداشتند، به سختی زندگی میکردند ولی امام را میشناختند و برایش احترام زیادی قائل بودند. در یکی از روستاهای خراسان جنوبی بودیم. طبیعتا در محل اسکان تلویزیون هم نداشتیم و از اخبار بیخبر بودیم. برای درس دادن به خانمهای روستا وارد خانه ای شدم. تعداد زیادی پیرزن و خانمهای جوان نشسته بودند. تا وارد شدم از من پرسیدند: حال خانم امام‌خوبه؟ و من از همه جا بیخبر اصلا نمیدانستم از چه حرف میزنند. فکر می کنم در همان سفر بود که شنیدیم همسر امام فوت کردند و چقدر همان پیرزنها گریه کردند. باید خانه و زندگیشان را از نزدیک میدیدید تا بتوانید نسبت زندگیشان با عمق ارادتشان به امام که هیچ با خانم امام را مقایسه کنید. و همینطور نسبت من با امام خمینی در حال بیشتر شدن بود. هر وقت که سخنرانیش از تلویزیون پخش میشد، وقتی در سخنرانیهای بقیه چیزی از او میشنیدم، وقتی به جماران و مرقد امام میرفتم و خیلی وقتهای دیگر تا اینکه حسینیه کودک را راه انداختیم.... 🔸️🔸️🔸️🔸️🔸️🔸️ ادامه دارد... #نسبت_ما_با_امام_خمینی #هویت_ملی #نگاهِ_خاص #حسینیه_کودک #امام_جون #دهه_شصتی_ها

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

پست های مشابه

برو به اپلیکیشن