chamran_kids
دنبال کننده
10
پست
765
مجتمع آموزشی شهید چمران اینجا کودک سبک زندگی اسلامی را بازی می کند.
پست های مشابه
chamran_kids
✏ وقتی یه روزی به اسم آدم باشه، حس خوبی به آدم دست میده. حس مهم بودن. امروز هم روز مهمی بود برای دخترهای چمرانی، دانش آموزان ادبستان دخترانه. کلاس رو تزیین کردند و دو غرفه در کلاس برپا کردند. غرفه اریگامی و غرفه قاب نقاشی... کلاس دومی ها می خواستند خوشحالی شان را با دوستانشان شریک شوند، برای همین از کلاس سومی ها دعوت کردند تا به غرفه هایشان بیایند و چیزهایی که یاد گرفته بودند را به آنها هم یاد دهند. غافلگیری مربی هم برای دخترها، دلنوشته خانم معلم بود برای دخترها با دو هدیه کوچک... مربی: منیره سادات امامی جشن روز دانش آموز شما چه جوری بود؟ #کلاس_دومی_ها #دانش_آموز #روز_دانش_آموز #سیزده_آبان #چمرانی_ها #ادبستان_دخترانه_شهید_چمران #مجتمع_آموزشی_شهید_چمران
13 آبان 1398 17:48:04
0 بازدید
chamran_kids
. #ورق_بزنید . #تابستانی_برای_مرد_هزار_چهره . 📝قسمت پنجم تابستان چهارم/#کوه_قاف . یکی از چیزهایی که در تابستان کشف کردم، #کوه بود. نه از این کوههای معمولی، کوهی برای کشف، برای پیدا کردن مسیر، برای پیشرفت. جایی که باید تنهایی میرفتی تا خودت را اثبات کنی. صبح زود بیدار میشدم، کولهام را روی دوشم انداخته، چند لقمه نان و قمقمه داخلش میگذاشتم و راه میافتادم. بعضی مواقع پسرعمه و پسرعمویم را هم در این کشف بزرگم همراه میکردم. در آن گشتوگذارها، گلها و گیاهانی پیدا کردم که آن موقع پیش خودم فکر میکردم اولین نفری هستم که این گلها را کشف کرده. سنگها، حشرات و حتی پرندهها، توجهم را جلب میکرد. گاهی خالهام که در کوهنوردی ید طولایی داشت و زمینشناسی خوانده بود، با ما میآمد و سنگهای بین مسیر را، برایمان معرفی میکرد. بعد از اینکه دانشگاه رفتم در یک برههای دچار روزمرگی شدم. احساس کردم مسیرم را گم کردم. نمیدانستم چهکار کنم. یکی از دوستانم مرا به #کوهنوردی دستهجمعی دعوت کرد. بعد از مدتها دوباره یاد روزهایی افتادم که در نوجوانی به کوه میرفتم. در راه فکر کردم، نفس کشیدم و احساس کردم که هر از چند گاهی لازم دارم از هیاهوی جامعه فاصله بگیرم و کمی به آسمان نزدیک شوم. بعد از آن، مدتی هم تنها به کوه میرفتم. برنامه زندگیام اصلاح شد. کتاب خواندنم بیشتر شد. روابط دوستانهام خوب شد. به طرز اعجابانگیزی بلندی کوه، سختی مسیر زندگی را برایم هموار کرد. بعدها از کسی شنیدم که میگفت شهید چمران میگوید کوه پیغمبر پرور است. من پیغمبر نشدم، ولی تلاش کوه را برای پیغمبر شدن حس کردم. . پ.ن: این مطالب که به قلم کارشناس تربیتی، حجت الاسلام احمدرضا اعلایی نوشته شده است برای اولین بار درصفحه ی: @nojavan_khamenei منتشر شده است!🙏🌸 . #تابستانه #چمرانی_ها #اوقات_فراغت #کار_مفید #سرگرم_کردن_بچه_ها
30 تیر 1399 16:20:47
0 بازدید
chamran_kids
. پسرهاى كلاس اول هر هفته يك شهردار دارند. مسئوليت شهردار تميز كردن كلاس و مرتب كردن آن است... البته بچه هاى كلاس هم به شهردار در تميز كردن كلاس كمك مى كنند. . #مسئوليت_پذيرى #ادبستان_پسرانه_شهید_چمران #مجتمع_آموزشى_شهيد_چمران
21 آبان 1397 11:20:30
0 بازدید
chamran_kids
🌱اردوهای جهادی 📝قسمت اول اولین بار نوروز ۸۸ بود که سفر جهادی را تجربه کردیم. با گروهی همراه شدیم. گروه جهادی رضوان که گروه با سابقه ای بود و بیشتر فارغ التحصیلان مدرسه مفید بودند. مقصد خراسان جنوبی بود، منطقه نهبندان. 🚃🚃🚃🚃🚃 قبل از سفر چند جلسه توجیهی گذاشتند. و بنا شد من در تیم بزرگسال فعالیت کنم یعنی کلاس داشتن برای خانم های متاهل با موضوعات همسرداری و بچه داری و ... و همسرم در قسمت مستندسازی و ساخت فیلم فعالیت کنند. مسیر نهبندان دور بود و به نظرم می آمد هیچ وقت نمی رسیم. به خصوص که با اتوبوس میرفتیم و من همیشه ی خدا تمام طول سفر در اتوبوس، حالت تهوع دارم.بالاخره با حالی نزار به یک مدرسه رسیدیم. تیم پشتیبانی از قبل، مدرسه را برای اسکان خانمها آماده کرده بودند. شرایط جالبی داشتیم که برای خودم تجربه متفاوتی بود. امکان حمام رفتن نبود، محدودیت استفاده از آب داشتیم، تعداد زیادی خانم در راهروها و کلاسهای یک مدرسه ساکن شده بودیم. روزی دو نوبت صبح و عصر، اعزام داشتیم. کلمه اعزام واقعا برازنده اردوهای جهادی است. صبح خیلی زود باید بلند میشدیم، آماده میشدیم، وسایلمان را جمع و جور می کردیم. و سوار مینی بوسهای قدیمی میشدیم. کلی روستا را رد می کردیم تا به روستایی که ما را برای آنجا در نظر گرفته بودند میرسیدیم. دو ساعتی آنجا بودیم و دوباره بر میگشتیم و عصر همین ماجرا تکرار میشد. حضور در جمع اهالی روستا برای ما فضایی در ذهنمان میساخت. مدل زندگی و روابطشان، مشکلات منطقه ای که زندگی می کردند و خلاصه تمام جزئیات زندگیشان ما را به فکر فرو می برد. در واقع من خیلی به آنها چیزی یاد نمیدادم و بیشتر از حرفهایشان سوالهای جدیدی در ذهنم ایجاد میشد. به خصوص که با خانمهای متاهل سر و کار داشتم. وقتی شغل همسرانشان را می پرسیدم و قریب به اتفاق می گفتند: قاچاق سوخت، من واقعا فکر می کردم زندگی چه مدلها که جریان ندارد و چه بازیهای متفاوتی که با هر آدمی دارد. به نظرم حضورحتی موقت در جاهایی غیر از تهران، و به خصوص روستاها، برای خود من دستاوردهای زیادی داشت و چراغهای متفاوتی را در ذهنم روشن کرد. چراغهای قدیمی ولی پرنور، نه از آن چراغهایی که در خانه ما شهریها روشن میشود.... قبل از رفتن به سفرهای جهادی، ما فصلهایی معمولی در هر سال را تجربه میکردیم. ولی با تجربه این اردوها انگار یک فصل جدید به زندگی ما باز شد. بعد از همان چهار فصل معمولی که در سال تجربه می کردیم یا حتی بین فصلهای معمولی... " فصل پنجم" #سفر_جهادی #اعزام #روستا #خاطرات_شیرین #اردوهای_جهادی #تاریخچه_چمران
04 خرداد 1399 22:04:31
0 بازدید
chamran_kids
🇮🇷 شیرینی تجربه ی اولین پویش، باعث شد، سال ۹۶ هم بار دیگر در کنار بچه ها، یار انقلاب شویم. این بار خانواده های بیشتری ما را همراهی کردند. کار را در فضای مجازی گسترش دادیم... پیام های زیادی از شهرهای مختلف مثل شیراز و اهواز و تبریز دریافت کردیم که آنها هم پویش را همراهی کردند. با بچه ها بازی کردیم. هدیه دادیم. نذری پخش کردیم و خانه هایمان را تزیین کردیم و به استقبال جشن سی و نه سالگی انقلاب رفتیم. #من_یار_انقلابم #پویش_مردمی_کودک_و_انقلاب #دهه_فجر #چمرانی_ها #مجتمع_آموزشی_شهید_چمران
03 بهمن 1397 09:48:46
0 بازدید
chamran_kids
🍀درجست و جوی طبیعت🍀 . پارک و اردوی طبیعت پای ثابت اردوهای چمرانی هست و خیلی از فعالیت های بچه ها در بستر طبیعی انجام میشه. مثلا قبل از کرونا ما هفته ای یکبار اردو میرفتیم تا بچه ها بتونند آزادانه به آزمایش و ثبت مشاهداتشون بپردازند.🧐 . اردوهای طبیعت، نه تنها باعث میشد روح بچه ها تازه بشه و درفضای آموزش و یادگیری تنوع ایجاد بشه؛ بلکه یه بستر فوق العاده ای برای پروژه های علوم و هنر میشد، چون این امکان رو فراهم میکرد که بچه ها دقیق و با ظرافت به درخت ها، سنگ ها، گیاهان،حتی حیوانات و اشکال مختلف اطرافشون نگاه کنند و اون هارو در دفتر اکتشافات ثبت کنند. . مثلا یه بار تصمیم گرفتیم که با دخترها، یه منظره یاب درست کنیم،زیبایی های خدارو از قاب اون نگاه کنیم و نقاشی بکشیم، کلی هم کاردستی های رنگی با شاخ و برگ درخت ها درست کردیم.😇 . تو جشن ها و مناسبت ها هم طبیعت رو فراموش نمیکردیم و خیلی از لحظات قشنگ ما، زیر آسمون آبی و روی چمن های سبز ساخته شدند.🤗 . ☘این پست رو سیو کنید!! راستی شما چه تجربیاتی تو طبیعت با بچه ها داشتید؟؟؟🤔 برامون بنویسید👇😊 . #ادبستان_دخترانه_شهید_چمران #دختران_چمرانی #چمرانی_ها #اردو_های_چمرانی #اردو_طبیعت #طبیعت_گردی #طبیعت#طبیعت_معلمِ_واقعی
05 آبان 1399 17:34:55
0 بازدید
ادمین چمران
0
0
سرزمینی بود به اسم گِل آباد...😇 . گِل آباد جایی بود که همه چیزاش از گِل بود، بین بچه های گل آباد، پسری حسابی شیطون و کنجکاو بود. هر کاری و هر حرفی که بهش میزدنند، می گفت: چرا؟؟؟؟ اینقدر این بچه چرا،چرا می کرد که اسمش رو گذاشته بودند چراگو.🧐❓❓ . بیرون از سرزمین گِل آباد، پیرمردی بود ،که ظرف های سفالی خیلی قشنگی می ساخت. همه خیلی او را دوست داشتند، چون فکر می کردند که راز گل هارو میدونه... . و اما یه روزی ماجراهایی پیش میاد که پسر چراگو به شاگردی پیرمرد دانا در میاد...🤔👆 . پ.ن: اگر دلتون میخواد بقیه ی قسمت های گل آباد رو ببینید، به آپارات چمرانی ها سربزنید😊 . #دهه_فجر_مبارک🇮🇷 #دهه_فجر #گِل_آباد #داستان#قصه#قصه_کودکانه #داستان_کودک