پست های مشابه

aliyeh.heybatii

چه زمانی فرزندمان نیاز به بررسی روانشناختی دارد؟ #تربیت_فرزند #فرزند_پروری #کودک #نوجوان #بررسی_روانشناختی #مشاوره_تلفنی #مشاوره_آنلاین #عالیه_هیبتی_روانشناس_کودک_نوجوان_خانواده

02 آذر 1400 18:28:23

50 بازدید

aliyeh.heybatii

. کودکان به شدت به دنبال جلب توجه ما هستند. اگر به آنها توجه مثبت نکنیم، به ناچار توجه ما را به صورت منفی جلب میکنند، یعنی توجه منفی ما رو به بی توجهی ترجیح میدهند. بگذارید با مثال این مسئله را توضیح دهم: مثلا کودک ما به سمت ما می آید و از ما درخواست میکند تا با او بازی کنیم، ما به او می گوییم الان کار دارم، برو و بعدا بیا، کودک ما میرود، بعد از چند دقیقه می آید و دوباره همان درخواست را تکرار می کند، این دفعه هم طوری کودکمان را دست به سر می کنیم، دفعه ی بعدی کودک دیگر به سراغ ما نمی آید، سراغ یک خراب کاری می رود، مثلا، ضربه به تلوزیون، گلدون یا هر چیز دیگری میزند، ما به او اعتراض می کنیم. کودک هم دقیقا همین را می خواهد. توجه ما را به صورت مثبت نتوانست جلب کند، با بی توجهی مواجه شد، ترجیح داد حتی به صورت منفی هم که شده با ضربه زدن به وسایل یا انجام کار نامناسب توجه ما را به خود جلب کند. پس برای کاهش اینگونه رفتارها در کودکان باید به اندازه ی کافی به آنها توجه مثبت کنیم، درخواست های آنها را تا حد معقول بدون پاسخ نگذاریم و به رفتار های مثبت آنها بازخورد مناسب دهیم. #توجه_به_کودک #توجه_مثبت#کودکان#توجه_منفی#بی_توجهی#رفتار_کودک #رفتار_صحیح #فرزندپروری #تربیت_کودک #جلب_توجه#روانشناسی_کودک #عالیه_هیبتی

06 اسفند 1398 07:14:12

0 بازدید

aliyeh.heybatii

. خیلی دیده شده که پدربزرگ و مادربزرگ های عزیز در تربیت نوه شون که براشون بسیار بسیار عزیزه میخوان که فعال باشن و نظر بدن، که اینم کاملا از سر علاقه هست و چون تجربه ی بزرگ کردن بچه رو هم دارن میخوان که تو این مسیر به ما کمک کنن. و گاها کارهایی که برای ما که فرزندشون بودیم نتونستن انجام بدن، با انجام دادن برای نوشون، جوری جبران کرده باشن. ولی گاها دیده میشه این سبک رفتار پدربزرگ و مادربزرگ های عزیز با سبک تربیتی ما مغایرت داره. مثلا ما برای فرزندمون محدودیت هایی رو در زمینه خوردن، لباس پوشیدن، بیرون رفتن، خرید کردن و... قائل میشیم، ولی بزرگ ترهای عزیز اصلااااا این محدودیت ها رو ندارن و این قضیه فرزند مارو باعث دوگانگی تربیتی میکنه و باعث میشه اگر از طرف ما دچار محدودیتی بشه براش موثر نباشه چون میدونه که وقتی پیش پدربزرگ و مادربزرگش باشه این محدودیت دیگه وجود نداره و در واقع هر چی بخواد فراهمه و هر کاری دوست داره میتونه بکنه. خب حالا چاره چیه؟ در برابر این مسئله چطور باید رفتار بکنیم؟ این موضوع مسئله بسیار مهمیه که اگه رفع نشه تبدیل به یک معضل میشه. برای رفع این موضوع من چند تا پیشنهاد بهتون میدم: اول از همه در نظر داشته باشین که اشخاصی که باهاشون مواجه هستین پدر و مادرتون هستن، کسانی که بسیار بسیار عزیز و قابل احترام هستن و در عین حال دلسوز و جز خیر برای شما و فرزندتون نمیخوان و به همین دلیل هست که میخوام فرزندتون هیچ کم و کاستی رو تجربه نکنه. باید در زمینه ی تربیتی با همسرتون کاملا هماهنگ و هم گام باشید، تو این مسیر خیلی نیاز به حمایت همسرتون دارید. درباره سبک تربیتی فرزندتون حتما باهمدیگه حرف بزنید و به یک اتفاق نظر برسید. که اگه تصمیم گرفتین پیش پدر و مادرتون از سبک تربیتیتون دفاع کنید، همسرتون هم باهاتون همراه و هم نظر باشه. و اینکه قطعا صد درصد هماهنگی ایجاد نمیشه اما حتی ده درصد هماهنگی سبک تربیتی والدین با مراقبین دیگه و پدر بزرگ و مادر بزرگ بهتر از هیچیه... #سبکهای_تربیتی #پدربزرگ#مادربزرگ#سبک_رفتاری #نوه #والدین #فرزندان#فرزندپروری #هماهنگی#دوگانگی #روانشناسی_کودک#عالیه_هیبتی

12 اسفند 1398 04:42:52

1 بازدید

aliyeh.heybatii

27 آذر 1398 09:49:09

4 بازدید

aliyeh.heybatii

. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ هیچ گاه در برابر دختر یا فرزند کوچک‌ترتان به نوجوانتان نگویید که تو بزرگی واین رفتارها ازتو بعید است.عادلانه قضاوت کنیدو به فرزندانتان بیاموزید که به یکدیگر احترام بگذارند. #قضاوت_عادلانه #کودک#نوجوان#خانواده#دختر#پسر#تربیت#فرزند_پروری#عالیه_هیبتی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

24 فروردین 1399 11:40:59

1 بازدید

aliyeh.heybatii

. کلاس اول که بودم یک روزبایکی از بچه های کلاسمان دوست شدم،کلی باهم توی حیاط مدرسه بازی کردیم روزبعدش از خانه شان برایم هدیه آورده بود،یک هواپیمای آبی و قرمزپلاستیکی... آن روزحالم خوب بودوکلی ذوق داشتم که آن رابه خانه ببرم وبا آن بازی کنم. به خانه ک رسیدم،از کیفم بیرونش آوردم وبا افتخار،به همه نشانش دادم،آنقدراین هدیه برایم جذاب و خواستنی بودکه مدام نگران بودم خراب شودوازترس خراب شدنش آن را به مادرم دادم تا بالای طاقچه بگذارد و خیالم راحت باشد. فردایش که به مدرسه رفتم دوستم آمد جلو،سرش را پایین انداخت وگفت:مادرم گفته هواپیما را بیاور،لطفا هدیه ام را پس بده. یادم نمی رود که چقدر بغضم گرفته بود،من حتی با آن بازی هم نکرده بودم!ولی سنم به این حرف ها قد نمی داد که بگویم هدیه را پس نمی گیرند! فردا هواپیما رابه او برگرداندم اما وقتی دیدم آن رابرد وبه دوست جدیدش هدیه داد بغضی که از روز قبل نگه داشته بودم ترکید. همان روز فهمیدم که آدم ها زود عوض می شوند،که نمی شود روی آدم ها و حرف هایشان حساب کرد. ازآن روز تا جایی که می شد از کسی هدیه ای نپذیرفتم.از کسی چیزی نخواستم واجازه ندادم که کسی دلخوشی ام را بسازد.من شادی هایم را منوط به بودن آدم ها نکردم،چون دوست نداشتم وابسته و دلخوش که شدم،دلخوشی ام را از من بگیرند یا برای معذوریت ها و رفتنشان،بهانه و‌دروغ به هم ببافند. اجازه نمیدهم آدم های بلاتکیف،وارد زندگی ام شوند،چون میدانم دلخوش به بودنشان که شدم،می روند. آدم ها را قبل از اینکه دروغ بگویند،کنار می گذارم و قبل از اینکه بروند،می روم. من دلخوشی ام را روی مدار خودباوری ام تنظیم کرده ام وبا خودم عهد کرده ام که خودم چیزهایی که می خواهم رابه دست بیاورم،حتی اگر بهای رسیدن به آن ها سنگین باشد! به سال های کودکی تان برگردید،اتفاقاتی که یادتان مانده همه شان درس های بزرگی دارد. شما حواستان نیست که همان اتفاقات مهم دیروز،چقدر روی مسیر و شخصیت امروزتان تاثیر داشته هیچ خاطره ای بی حکمت نیست! کمی عمیق تر خاطراتتان را مرور کنید... #کودکانه_ها#خیالپردازی#آرزو#شادی#اعتماد#آدم_ها#دلخوشی#خودباوری#شخصیت#خاطره_های_کودکی#انسانهای_بلاتکلیف#تربیت#حکمت#فرزند_پروری#عالیه_هیبتی#بیرجند #نرگس_صرافیان_طوفان

25 فروردین 1399 04:36:26

0 بازدید

عالیه هیبتی

0

0

برای دریافت فایل صوتی آموزش کامل توالت رفتن و از پوشک گرفتن به دایرکت پیام دهید

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

aliyeh.heybatii

عالیه هیبتی

0

0

برای دریافت فایل صوتی آموزش کامل توالت رفتن و از پوشک گرفتن به دایرکت پیام دهید

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

پست های مشابه

برو به اپلیکیشن