پست های مشابه

زیر گنبد کبود

تمرینی برای تقویت خیالورزی کودکان، توسعه دایره واژگان و خلق موقعیت داستان پردازی و شخصیت پردازی 👇 بچه که بودیم به ما می گفتند هر آدمی توی آسمان ستاره ای دارد. این یک داستان یک خطی با پایان باز بود. ما آسمان را نگاه می کردیم و پر نورترین ستاره را انتخاب میکردیم حتما این ستاره مال من است. ‌ با او حرف میزدیم خودمان را روی ستاره درخشان تصور می کردیم. از آن بالا به زمین نگاه میکردیم. چطور است این نیمچه داستان زیبا و تاثیرگذار را به کودکتان منتقل کنید تا برای خودش داستان ستاره ای بسازد. آیا به او گفته اید در آسمان ستاره ای برای توست که با به دنیا آمدنت متولد شده است؟! ‌ اگر نگفته اید حالا بگویید. بگذارید ستاره ای انتخاب کند با او حرف بزند. نقاشی اش کند. کاردستی ستاره ای بسازد برایش اسم انتخاب کند توی اتاقش بچسباند و برایش قصه تعریف کند. قصه دخترکی یا پسرکی که روزی سوار ستاره ای شد و رفت تا...یا داستان بچه ای که یک شب ستاره درخشان کوچکی را کنار بالشتش پیدا کرد... @ziregonbad @ziregonbad #خیالپردازی #داستان_کودک #داستانپردازی #تمرین_نویسندگی #کودک #انشاء #ادبیات_کودک #زیر_گنبد_کبود #زیرگنبدکبود #نویسندگی #

۰٦ دی ١٣٩٩ ١٧:٤٤:٢١

١٣ بازدید

زیر گنبد کبود

قبل از شروع داستان باید مقدمه‌ای بگوییم تا توجه مخاطب به داستان جلب شود. ذهنش متمرکز شود و توانایی پذیرش داستان را کسب کند. یکی از این روشهای ساده و جذاب که حدود دَه سال پیش اجرا کردم و باعث شد نمره خوبی در کلاس کسب کنم را برایتان شرح میدهم. . شخصیتهای کتاب را روی یک مقوا بکشید یا ماسکشان را درست کنید یا اگر عروسکهایشان را دارید آنها را سر کلاس ببرید جلوی مخاطب بگذارید و بپرسید: با این شخصیت‌ها چه داستانی به ذهنتان میرسد؟ مثلا شخصیتهای داستان خرس و موش و دیگ سیاه و پیرزن هستند. تصاویر اینها را تهیه کنید و از مخاطب بخواهید بدون ترس و اضطراب هر چه به ذهنش می‌رسد داستان‌پردازی کند. بعد که همه را #تشویق کردید بگویید خب بچه‌ها، حالا میرویم سراغ کتاب آقا یا خانم فلانی که با این شخصیت‌ها داستانی نوشته‌اند و فلان #انتشارات چاپ کرده و فلانی تصویرش را کشیده. و بعد داستان را بخوانید. بچه‌ها گوش میشوند ببینند فلان نویسنده چه به ذهنش رسیده است. #ورق بزنید. تصویر دوم هنرنمایی بنده در دوران دانشجویی ست برای تدریس قصه‌گویی. که سال هشتاد و هشت یا هشتاد و هفت اجرا کردم. هر چه فکر میکنم داستانش یادم نمی‌آید. #زیر_گنبد_کبود #زیرگنبدکبود #قصه_گویی #قصه #داستان #داستان_خوب #دانایی #تکنیک_قصه_گویی #آموزش_قصه_گویی #ادبیات_کودکان #گرم_کردن #کتاب #کتابخوانی #کتاب_باز #کتاب_کودک #تربیت #والدگری

٢٣ بهمن ١٣٩٨ ۰٨:٤٤:٥٢

٥ بازدید

زیر گنبد کبود

تا حالا به این دقت کردین که نویسنده و مترجم کتاب از چه واژه‌هایی استفاده میکنه؟ چرا گاهی متن روان و دلنشینی و گاهی نچسب و ضمخت؟ ‌ نویسنده و مترجمی که متنش مثل یک سمفونی هست و کارش رو می‌پسندید کیه؟ ‌ @ziregonbad @ziregonbad ‌ #کتاب #کتابخوانی #کتابفروشی_کودک #کتاب_صوتی #کتابخانه_کودک #کتاب_شعر #موسیقی #موسیقی_کودک #نویسندگی_کودک #کتاب_کودک #کتاب_بخوانیم #کودک #سمفونی #هاجر_دارابی #آموزش_نویسندگی #ادبیات_کودکان #ادبیات_کودک #کودک

٢۰ خرداد ١٤۰۰ ۰٥:٤٨:١٩

٣٣ بازدید

زیر گنبد کبود

💮این روزها به دلیل خانه‌نشینی ممکن است بچه‌ها بیشتر پای تلویزیون باشند. اما زیاد تلویزیون دیدن حوصله را بیشتر سرمی‌برد به علت اینکه کودک در تماشای تلویزیون منفعل است و بعد از چند ساعت مغزش انباشته از داده‌ها و تصاویر می‌شود. چه باید کرد؟ 🌺روی قوه شنوایی‌اش تمرکز کنید و سعی کنید آن را تقویت کنید. قصه‌های صوتی، رادیو، پادکست‌های کودک را از اینترنت دانلود کنید. 🌷بعد از دیدن برنامه‌های تلویزیونی با آنها درباره برنامه به گفتگو بنشینید. تحلیلش را بپرسید. خانه را به کلاس فلسفه برای کودک تبدیل کنید. 🍀 میتوانید با گوشی یا ریکوردر صدای بعضی انیمیشن‌هایی که دوست دارد و مناسب هستند را ضبط کنید و اگر درخواست تماشای تلویزیون کرد آن را برایش بگذارید بشنود تا قوه شنوایی و تخیلش تقویت شود و چند دقیقه‌ای چشمها و مغزش از آسیب تلویزیون مصون باشد. 🍂نمایش یا تئاتر عروسکی اجرا کنید. می‌توانید از برخی از برنامه‌های تلویزیونی یا شخصیت‌های کارتونی محبوبش بهره ببرید. 🌻شعرهای برنامه‌های کودک را با هم جمع‌خوانی کنید. پدر و مادر و همه اعضای خانواده یک شعر را بلند بخوانید. فضای شاد و مهیجی ایجاد خواهد شد.� 🌵جای تلویزیون را عوض کنید. اگر خیلی ناراحتید از زمان زیادی که صرف دیدن تلوزیوین می کند تلوزیون را به اتاق منتقل کنید. یا از این طرف هال بگذاریدش آن طرف. این کار شاید در ظاهر کوچک باشد اما نوعی برهم زدن عادت است که می توانید با فعالیتهای جانبی دیگر فرزندتان را کمی از تلویزیون دورکنید.� 🍁 اینترنت پر است از بازی و کاردستی. کمی شلوغ پلوغ شدن خانه را تاب بیاورید و هر چه دورریختنی دم دست دارید به او بدهید تا خراب کند و بسازد. این روزها که از مهمان خبری نیست غصه نامرتبی خانه را نخورید.� 🌼بچه‌ها با هم متفاوت‌اند پس برای دورشدنشان از تلویزیون راهکارهای متفاوتی باید چید... ⁦✍️⁩ شما هم ایده‌هایتان را مطرح کنید. #کروناویروس #کرونا #کودک #فبک #تلویزیون زیون #ایران #انیمیشن #کتاب_خوب #کتاب_کودک #کتابخوانی #کرونا_را_شکست_میدهیم

٢٧ اسفند ١٣٩٨ ٢۰:٢٧:۰٣

٢٦ بازدید

زیر گنبد کبود

از دغدغه‌های این روزهای والدین: بچه‌ها سوالاتی درباره #عاشورا و #محرم می‌پرسند چه جوابی برایشان مناسب است. یا درباره عاشورا چه به کودک #خردسال بگوییم. چند نکته درباره پاسخ به بچه‌های زیر هفت سال: ۱. برای خودتان مشخص کنید که چرا می‌خواهید فرزندتان با واقعه عاشورا آشنا شود؟ پاسخ کلی ندهید جزیی بنویسید تا بتوانید روش جزیی هم برای رسیدن به هدف مشخص کنید. ننویسید حسینی‌شدن؛ بنویسید می‌خواهم یاور مظلوم باشد. می‌خواهم دینش را به دنیا نفروشد. ۲. حواستان به سن بچه و روحیات او باشد. معمولا کودکان زیر شش سال نیاز دارند جهان برایشان امن تصور شود. سنی که بچه‌ها به این باور می‌رسند که در برابر خوبی و خیر، بدی و شری هم ممکن است وجود داشته باشد معمولا چهار سال به بالاست. مفهوم بدی البته با آنچه در ذهن ماست تفاوت می کند. بدی‌هایی چون بستن آب به روی اطفال و شهید کردن برادر و پدر و عمو و اسارت، برای زیر هفت سال مصایب عظیمی و دیرهضمی است. ۳. در توضیحاتی که به بچه می‌دهید #امام_حسین را در روز عاشورا محبوس نکنید. و فقط امام حسینِ روز عاشورا را معرفی نکنید. برایش توضیح دهید که امام حسین فرزند کیست. امام سوم است. امام یعنی کسی که مردم برای اینکه زندگی خوبی داشته باشند باید از دستوراتش اطاعت کنند. امام حسین کشاورز بود. انسان خیلی خوبی بود. نماز میخواند روزه می گرفت. خدا خیلی دوستش دارد او هم خدا را خیلی دوست دارد. به مردم فقیر کمک می‌کرد. با بچه ها بازی می‌کرد و به آنها احترام می‌گذاشت. اگر کسی مردم را اذیت می‌کرد او جلویشان می‌ایستاد و از مردم دفاع می‌کرد. بعضی از مردم نمی‌خواستند کارهای خوب بکنند. بقیه مردم را هم اذیت می‌کردند. وسایلشان را می‌گرفتند. مردم که از زورگویی های یزید و آدمهایش خسته شده بودند به امام نامه نوشتند که بیا ما را نجات بده. امام هم رفت آنها را نجات بدهد ولی در راه در جایی به اسم #کربلا سربازهای یزید جلویش را گرفتند و او و خانواده‌اش را اذیت کردند. نمونه مواردی از ماجرای کربلا که برای کودک ملموس است را در کامنت اول ببینید. #کودک #داستان_کودک #قصه_گویی #قصه #ادبیات_کودک تصویرگر تصویر پست: @ma_dabagh60

١٤ شهریور ١٣٩٨ ۰٦:٢٣:٣٧

١٥ بازدید

زیر گنبد کبود

اگه بخواهیم خیلی سریع و کلی کتاب داستان‌های کودک داخل بازار رو دسته‌بندی کنیم سه دسته‌اند: ۱. آموزشی‌ها ۲. تادیبی‌ها ۳. ادبی‌ها آموزشی‌ها دنبال اینند که به کودک چیزی یاد بدهند مثل آموزش مسواک‌زدن یا آموزش احکام شرعی یا آموزش اعداد یا... . تادیبی‌ها به دنبال اینند که بچه را ادب کنند. بیشتر این کتاب‌ها اینگونه‌اند که شخصیت داستان خطایی میکند و بعد سرش به سنگ می‌خورد و نتیجه اخلاقی به کودک داده می‌شود. ادبی‌ها اصول داستان نویسی کودک را رعایت می‌کنند و کودک در آنها مستقیما چیزی یاد نمی‌گیرند یا تادیب نمی‌شوند. کودک در همراهی با این داستان اول از همه لذت شنیدن یا خواندن متنی هنری را تجربه میکند و از دل این تجربه است که خود می‌اندیشد و تحلیل می‌کند و رشد می‌کند. در نوع اول کودک لوح سفید فرض شده است در نوع دوم کودک عضوی از جامعه بزرگسالی فرض می‌شود که باید قوانین آن را هم بپذیرد یا اینکه کودک فردی شرور فرض می‌شود در نوع سوم کودک دارای عقل و احساس درنظر گرفته می‌شود که باید «خودش»، «رشد» کند. البته این بدین معنا نیست که هر داستانی را مجاز باشیم که به کودک بدهیم. #زیرگنبدکبود #زیر_گنبد_کبود #کتاب #کتاب_کودک #قصه #قصه_گویی #فرزند #کتابخوانی #کتابخانه #کتاب_خوب #داستان #شعر #ادبیات_کودکان #شعر_کودک #داستان_کودک #کتابخوانی #کتابخوارها #معرفی_کتاب #نقد_کتاب #راهنمای_مطالعه #راهنمای_والدین #فرزندپروری #مربی_کودک #راهنمای_کتاب #تصویرگری #آموزش_قصه_گویی #معرفی_کتاب_کودک #خردسال #داستان_سرایی #تربیت_فرزند

۰١ آبان ١٣٩٨ ۰٨:٤٤:٣١

٢٤ بازدید

زیر گنبد کبود

۰

۰

آهویی در مَرغزارت میچرد قصه خواندن برای بچه‌ها، ذهن والدین را هم فعال و خلاق میکند. برای مکالمات روزمره با کودک برای تذکر دادن‌ها،برای حل تعارضات، برای همدلی، سرگرم کردن بچه‌ها و غیره این ذهن خلاق و داستانی به کمک ما می‌آید. پدر کتابخوان من ذهن خلاق و داستانی‌ای داشت. یک بار سر سفره نهار گفت: آهویی در مَرغْزارت میچرد . من هاج و واج نگاهش کردم. . زود لو نداد منظورش را. خواست فکر کنم. یازده دوازده ساله بودم. چیزی به ذهنم نرسید. گفت یعنی روی صورتت مقداری از غذا باقی مانده است. زود دستی به صورتم کشیدم. بابا برایم داستانی تعریف کرد از پادشاهی که سر ضیافت شام مهمی مقداری از غذا روی صورتش باقی مانده بود. وزیرش هم می‌خواسته تذکر بدهد ولی جلوی مهمان‌های مهم نمیتوانسته برود و در گوش شاه زمزمه کند. برای همین رو به پادشاه گفته آهویی در مرغزارت میچرد. اینطور شاه را هم جلوی بقیه بالا برده. شاه هم که زبل بوده دست به صورتش کشیده و فرموده: پنج برادر را فرستادم که بیرونش کنند. پنج برادر هم که همان انگشتان دست هستند. احتمالا وزیر و پادشاه هردو کتابخوان بوده‌اند☺️. هیچ وقت از پدرم نپرسیدم این ماجرای جالب را از کجا بلد شده. شاید پدر این ماجرا را از توی همین کتابهایی که میخواند یاد گرفته یا از هم‌نشینی با آدمها. . شما از این تجربیات در زندگی‌تان دارید؟ . #قصه_بازی #قصه_و_زندگی #قصه_و_والدگری #زیرگنبدکبود #زیر_گنبد_کبود #قصه_گویی #داستان #داستان_کودک #ادبیات_کودک #خلاقیت #والدگری #تربیت #تربیت_کودک #کتاب #کتابخوانی #کتاب_خوب #کتاب_باز

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

زیر گنبد کبود

زیر گنبد کبود

۰

۰

آهویی در مَرغزارت میچرد قصه خواندن برای بچه‌ها، ذهن والدین را هم فعال و خلاق میکند. برای مکالمات روزمره با کودک برای تذکر دادن‌ها،برای حل تعارضات، برای همدلی، سرگرم کردن بچه‌ها و غیره این ذهن خلاق و داستانی به کمک ما می‌آید. پدر کتابخوان من ذهن خلاق و داستانی‌ای داشت. یک بار سر سفره نهار گفت: آهویی در مَرغْزارت میچرد . من هاج و واج نگاهش کردم. . زود لو نداد منظورش را. خواست فکر کنم. یازده دوازده ساله بودم. چیزی به ذهنم نرسید. گفت یعنی روی صورتت مقداری از غذا باقی مانده است. زود دستی به صورتم کشیدم. بابا برایم داستانی تعریف کرد از پادشاهی که سر ضیافت شام مهمی مقداری از غذا روی صورتش باقی مانده بود. وزیرش هم می‌خواسته تذکر بدهد ولی جلوی مهمان‌های مهم نمیتوانسته برود و در گوش شاه زمزمه کند. برای همین رو به پادشاه گفته آهویی در مرغزارت میچرد. اینطور شاه را هم جلوی بقیه بالا برده. شاه هم که زبل بوده دست به صورتش کشیده و فرموده: پنج برادر را فرستادم که بیرونش کنند. پنج برادر هم که همان انگشتان دست هستند. احتمالا وزیر و پادشاه هردو کتابخوان بوده‌اند☺️. هیچ وقت از پدرم نپرسیدم این ماجرای جالب را از کجا بلد شده. شاید پدر این ماجرا را از توی همین کتابهایی که میخواند یاد گرفته یا از هم‌نشینی با آدمها. . شما از این تجربیات در زندگی‌تان دارید؟ . #قصه_بازی #قصه_و_زندگی #قصه_و_والدگری #زیرگنبدکبود #زیر_گنبد_کبود #قصه_گویی #داستان #داستان_کودک #ادبیات_کودک #خلاقیت #والدگری #تربیت #تربیت_کودک #کتاب #کتابخوانی #کتاب_خوب #کتاب_باز

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

پست های مشابه

برو به اپلیکیشن