💌گزارش دورهمی کتابخوانی دلتا ‌ ⭕کشف اکسیر جوانی🔻 ‌ بسیاری از انسانها در طول تاریخ دنبال اکسیر جوانی بودند. دنبال آب حیات که جاودانی‌شان کند. دنبال چیزی که بخورند یا بنوشند یا انجام بدهند که آنها را نامیرا کند. من امروز فهمیدم اکسیر جوانی ما چیست. به قول ارشمیدس فقید: «اورِکا...اورِکا...» اکسیر جوانی ما نشست و برخاست و هم صحبتی با جوانان است. به همین راحتی. انگار وقتی به چشمهایمان نگاه میکنند، انگار وقتی درونیاتشان را کلمه می‌کنند و بیرون میریزند، انگار وقتی زاویه دیدشان را با ما به اشتراک می‌گذارند وقتی از خواسته‌ها و دانسته‌ها و ایده هایشان میگویند معجونی جاودانی ساخته میشود که در کاسه سر ما میریزد و ما را جوان میکند. ‌ ما به دنبال همین اکسیر جوانی حلقه کتابخوانی راه انداختیم. نوجوان‌ها را جمع کردیم که درباره کتابها و داستانها حرف بزنند و کلمات را از کاسه سرشان در جمجمه ما بریزند و ما را چند سال به عقب ببرند. ‌ در این جلسه چهارتا از دخترهای گلمان حضور پیدا کردند و جای بقیه عزیزانی که کسالت داشتند و نتوانستند بیایند حسابی خالی بود. ‌‌ خانم میرابوطالبی ابتدا به طور کلی کتاب را معرفی کرد و درباره رمانهای مدرسه‌ای صحبت کرد. بعد رفتیم درباره این مسئله صحبت کردیم که چطور میشود در یک کلاس به یک نفر بگویند جزیره؟ جزیره بودن چه حسی دارد؟ تا به حال با کسی که در کلاس مطرود باشد مواجه شده‌ایم؟ و سوالات دیگری که پاسخشان در کتاب بود. ‌‌ بی صبرانه منتظر جلسه یازدهم اسفند هستیم تا بچه‌ها تا آن زمان کتاب را بخوانند و با هم گفتگو کنیم. اسم دورهمی‌مان را گذاشتیم دلتا دلتا جایی است که رود به دریا می‌پیوندد. ما امروز در ابرک میزبان چند رود جوان و شاداب و درخشان بودیم که با هم در مسیر دریا شدن پیش رفتیم. ‌ سپاس از خانم معصومه میرابوطالبی @masoomemirabootalebi ‌ فروشگاه کتاب ابرک‌ @abrakbookstore ‌‌ #کتابخوانی #گروه_کتابخوانی #رمان_نوجوان #کتاب

@ziregonbad @narges.mirfeizi سه‌شنبه ۱۸ مرداد ساعت ۱۸ در لایو اینستاگرام مشتاق دیدارتان هستیم. . . از وقتی یادمان آمده، محبت حسین را چشیده‌ایم‌ ولو با سر گذاشتن روی شانه‌ی مادر و پدر، گوشه‌ی مجلس روضه، ولو با نوشیدن یک لیوان شربت خنک و "یا حسین"ِ بعدش، ولو با بدو بدو توی کوچه‌ای که دسته‌ی عزا از آن رد می‌شده. و این محبت عزیز با قصه‌ها و آیین‌ها به گوش‌مان دمیده شده. قصه‌هایی که مادرها برایمان از گوشه‌گوشه‌ی صحرای کربلا تعریف کرده‌اند: از رقیه، علی‌اصغر و علی‌اکبر و دیگر کودکان و نوجوانان کربلا آغاز کرده‌اند، و کم‌کم رسیده‌اند به بزرگ‌ترهای کربلا، مثل زینب و حسین و عباس. حالا که خودمان بزرگ شده‌ایم و قرار است برای فرزندان‌مان قصه بگوییم، حالا که بیشتر از قبل به تربیت کودک‌مان اهمیت می‌دهیم، برایمان سوال شده چطور از کربلا برای کودکان قصه بگوییم؟ چطور روایت کنیم که مناسبِ ذهن و روان دست‌نخورده‌ی کودک باشد و او را آهسته آهسته با معارف بلند عاشورا عجین کند؟ حالا قرار است در دومین هم‌نشینی مادران قصه‌گو، درباره این دغدغه گفت‌وگو کنیم. مهمان عزیزمان خانم #زینب_ایمان‌طلب، مدیر مجموعه‌ی زیر گنبد کبود، قصه‌گوی باسابقه و کارشناس کتاب کودک هستند؛ و قرار است در این گفت‌وگو به رده‌بندی سنی خردسالان و کودکان در مواجهه با قصه‌های کربلا بپردازند و کتاب‌های خوبی به ما معرفی کنند؛ و کمک‌مان کنند تا قصه‌های خوبی برای فرزندان‌مان تعریف کنیم. میزبان گفت‌وگو هم #نرگس_میرفیضی، دبیر جلسه رویارو و نویسنده‌ی کودک و نوجوان است؛ و قرار است از جهان دل‌نشین قصه‌های کودکانه با خانم ایمان‌طلب به گفت‌وگو بنشیند. پس سوال‌هایتان را بردارید و بیاورید. برای پیوستن به این گفتگوی زنده، سه‌شنبه ۱۸ مرداد، ساعت ۱۸ در صفحه‌‌های Narges.Mirfeizi@ یا Ziregonbad@ منتظرتان هستیم. دغدغه‌ها و سوالات‌تان را در کامنت‌ها برایمان بنویسید تا در لایو فردا درباره‌شان صحبت کنیم. مشتاق دیدار. 🌱 مهم‌ترین چالشی که در قصه گفتن از کربلا برای کودکان داشته‌اید چه بوده؟ #قصه_کودکانه #قصه_گو #مادران_قصه_گو #قصه_گویی #قصه_کربلا #قصه_عاشورا #قصه_کودک #کودکانه #مادرانه #قصه_مادرانه #مادر_قصه_گو #قصه_گویی_خلاق #کتاب_کودک #هنری #لایو

کارکنان بهداشت بچه را وزن می‌کنند، قدش و دور سرش را اندازه میگیرند، توی نمودار اعداد را وارد می‌کنند. می‌گویند وزنش زیر نمودار است.میترسم توی جلسات زنانه می‌پرسم چه کنم قد و وزنش به نمودار برسد، هر کس لیست غذا و خوراکی میدهد چند نفری هم آدرس دکتر تغذیه و اطفال مجرب...شب خوابم نمی‌برد...به ظرفهای غذایی نگاه می‌کنم که روی کانتر آشپزخانه دست‌نخورده باقی مانده و میترسم که باز صبح بشود و من با این سوال مواجه شوم که امروز چی بپزم بخورد چاق بشود. جایی نیست که رشد قد و قواره اندیشه بچه‌مان را اندازه بگیرد...از اندازه دور سر، رشد عقلیش مشخص نمی‌شود...جایی نیست به ما بگوید دستهای فرزندم چقدر توانمند شده‌اند برای ساختن و تغییر...احساس و روان کودکم در هیچ شبکه بهداشتی روی ترازو نمی‌رود؛ فقط وجدان ماست که می‌تواند ما را به سمت تغذیه بهتر روح و روان و احساس و تفکر بچه سوق بدهد. فقط آینده‌نگری والدین است که می‌تواند روح گرسنه و اندیشه تشنه کودکش را ببیند. کتاب، یکی از منابع رشد و تعالی است. مثل آد و مولتی ویتامینی است که هر ماه شبکه بهداشت می‌دهد. عادت به کتابخوانی و تفکر بهترین میراث است. #زیرگنبدکبود #زیر_گنبد_کبود #ادبیات_کودکان #قصه_گویی #قصه #داستان #داستان_کودک #داستان_خوب #والدگری #تربیت_فرزند #والدین_موثر

در چند سال اخیر شاهد کتاب‌هایی با موضوع بیان احساسات در ادبیات کودک بوده‌ایم. راهکار موثر و البته ارزان ما چیست؟ 🪞‌آینه جادویی احساسات... ‌ @ziregonbad @ziregonbad ‌ #کتاب_کودک #احساسات_کودک #بازی #تربیت_فرزند #شناخت_احساسات #روانشناسی_کودک

کودکان،خوانندگان انعطاف ناپذیری هستند، دلشان میخواهد که کتاب، آن‌ها را همانطور که هستند بپذیرند؛ نه اینکه ناچار باشند خودشان را با داستانها هماهنگ کنند. . .آیدان چمبرز. . . . آیا نظر شما هم همینه؟ #زیر_گنبد_کبود #زیرگنبدکبود #قصه_گویی #کتاب #داستان #داستان_کودک #قصه #کتاب_باز #کتابخوانی #کتاب_خوب #کتاب_کودک #ادبیات_کودکان

وقتی کودکان به قصه، نظم و نثر از هر گونه‌اش گوش می‌سپارند؛ ناخودآگاه با وزن، ساختار، سبک و قواعد اشکال گوناگون زبان نوشتاری آشنا می‌شوند. آنها با شنیدن قصه می‌آموزند چگونه صداها را تصویر کنند و آنها را با گوش درونی خویش بشنوند. آیدان چمبرز #زیرگنبدکبود #زیر_گنبد_کبود #قصه_گویی #قصه_شب #داستان_کودک #داستان #داستان_خوب #ادبیات_کودکان #ادبیات #والدین_قصه_گو #والدگری