پست های مشابه

madaran_sharif

. #س_دینی (مامان #علی ۱۲.۵، #ریحانه ۹، #علیرضا ۷.۵، #معصومه ۴.۵ساله) #قسمت_ششم مهد خونگی باعث شد تعداد دوستام خیلی زیاد بشه.😃 بین‌ دوستان افرادی بودن که تو رشته‌های تربیتی تحصیل می‌کردن. ازشون چیزهای زیادی یاد گرفتم. خودم هم با استفاده از کتاب‌ و سخنرانی‌های تربیتی تلاش می‌کردم دانشم رو ارتقا بدم تا همون نکات رو با بچه‌های مهد پی بگیریم.😍 حدود ۲ سال خونه‌ی ما مهد بود، تا اینکه معصومه خانم مهمون دل من شد.☺️ بازم بارداری خیلی سخت، همراه با مشکلات تیروئید و عفونت گوش و... تقریبا ۹ ماه استراحت مطلق!! بالأخره معصومه خانم که تشریف آورد و من یه کم سرپا شدم، مهد خونگی رو از سر گرفتیم.🤩 هم‌زمان زمزمه‌هایی شنیده شد که یکی از مساجد محلی می‌خواد مهد کودکی افتتاح کنه و مسئولیتش رو بسپره. دوستان پیشنهاد دادن که من این کار رو تقبل کنم.👌🏻 با همون گروه مهد خونگی، که حالا هم تجربه داشتیم و هم رفیق بودیم، رفتیم با قرارگاه صحبت کردیم و کارمون شروع شد. اختلاف نظرهایی با مجموعه داشتیم که باعث شد یه‌سری از دوستان کار رو ادامه ندن.😔 اما من هدفم شادی بچه‌ها بود و خیلی خودم رو درگیر حواشی نمی‌کردم. کیفیت کار برام مهم بود، اما معنای واقعیش برام همون لبخند و خوشحالی بچه‌ها بود. این شد که با قرارگاه موندم و الان ۵ سال می‌شه که مهد ایثار رو داریم. کاملاً هم مستقلیم. مامانای بچه‌ها می‌اومدن کار ما رو می‌دیدن و دوست داشتن بیان یاد بگیرن و کمک کنن.😃 منم کسانی رو که کودک درونشون زنده بود و استعداد داشتن، دعوت به همکاری می‌کردم و تجاربم رو در اختیارشون می‌ذاشتم.😊 الان حدودا ۵ نفریم که تو مهد کار می‌کنیم. راستش واسه من همیشه اصل با مادری بوده. اما معنیش این نیست که به علاقه‌ی خودم نرسم. حداقلش کتاب خوندن یا فیلم دیدن تو زمان‌های مرده‌ست. با همینا هم شاد و راضی می‌شم. گاهی دلم گرفته باشه نقاشی می‌کنم. فرصت نشه، همین که تصویر نقاشی‌ها رو می‌بینم و تصور می‌کنم با چه تکنیک‌هایی کشیده شدن، حالم خوب می‌شه.😍 به این فرصت‌ها می‌گم حفره‌های زندگی، خیلی دوستشون دارم.☺️ نمی‌دونم خدا کی دوباره بهم بچه می‌ده، ولی این روزها سرم حسابی شلوغه! ایام کرونا یه مدتی که مهد تعطیل بود، تو مدرسه کلاس اول درس می‌دادم. الان دوباره هم مهد هست، هم با مدرسه ارتباط دارم، هم رشته‌ی معارف اسلامی موسسه امام خمینی گرایش علوم تربیتی رو مجازی می‌خونم. بچه‌ها مدرسه‌ی دولتی می‌رن و با شاد درس می‌خونن. باید به درس اونا هم رسیدگی کنم و مراقب آسیب‌های جانبی مجازی هم باشم.👌🏻 #تجربیات_تخصصی #مادران_شریف_ایران_زمین

15 اردیبهشت 1401 17:34:12

3 بازدید

madaran_sharif

#م_کلاته (مامان #مرتضی ۶.۵ ساله، #فاطمه ۴.۵ ساله و #مجتبی ۲ ساله) از وقتی پسر اولم کوچیک بود، با همدیگه به مسجد می‌رفتیم اما به تاثیرش تو زندگیمون توجه نداشتیم. پسرم که یه سال و نیمه شد، درسم رو به خاطر بارداری، غیرحضوری کردم. اما موندن تو خونه و استراحت کردن، برای منی که عادت به بیرون از خونه بودن داشتم، سخت بود. برا همین هر روز نزدیک ظهر با پسر کوچولوم می‌زدیم بیرون، تا مادر و پسری حال و هوامون عوض بشه💕😊 یه کم قبل از نماز با سه چرخه راه می‌افتادیم به سمت مسجد، و تو راه از کوچک‌ترین چیزها برای بازی و سرگرمی استفاده می‌کردیم. از برگ‌های تو خیابون🌿 تا ماشین‌ها🚗 و خونه‌ها.🏢 گاهی هم می‌رفتیم پارک نزدیک مسجد و خوش می‌گذروندیم.🤗 بعد اینکه دختر کوچولوی قشنگمون به جمعمون اضافه شد، باز همین راه ادامه داشت. پسر جون تو سه چرخه و دختر کوچولو تو کالسکه.😅 چندی که گذشت، اثاث کشی کردیم به یه خونه دیگه. محله‌ی جدیدی که رفتیم، مسجدش در حال ساخت بود☺️ و تا وقتی مسجد ساخته بشه، نمازها رو تو پارک کنار مسجد برگزار می‌کردن. چی از این بهتر و خاطره‌سازتر برای بچه‌ها😁🤩 بعد اومدن کوچولوی سوممون هم این راه ادامه داره و سه‌تایی با هم به مسجد تازه تأسیس نزدیک خونه می‌ریم. سعی می‌کنیم نمازها رو تو مسجد باشیم و تو مراسم‌ها هم شرکت کنیم. چند سالی هست تو بسیج هم فعالیت دارم و سرگروه حلقه صالحین مسجد شدم. همیشه بچه‌ها رو هم همراه خودم به برنامه های مختلف می‌برم.☺️ این نزدیک بودن به مسجد خیلی برامون خوب بوده. بچه‌ها کلی تو مسجد بازی می‌کنن و سرگرم می‌شن. دوستای خیلی خوبی هم از همین طریق پیدا کردیم. از طرفی یکی از مهم‌ترین راه‌های تربیتی همین مسجد بردن بچه‌هاست. خاطره‌سازی مثبت هم، یکی از نکات مهم برای تربیت فرزند تو ۷ سال اول هست که تو مسجد شکل می‌گیره؛ و از همه مهم‌تر پاداشی که خدا برای مسجد رفتن در نظر گرفته😍🥰 «هرکس به سوی مسجد گام بردارد، در برابر هر گامی 10 حسنه برایش ثبت و 10 گناهش پاک و ده درجه و منزلت او (در بهشت) بالا می‌‌رود.» (وسائل، ج 3، ص 483) این دوست خوب پیدا کردن تو مسجد، در احادیث هم اشاره شده.🥰 «کسی‌که اهل مسجد باشد حداقل یکی از این سه بهره نصیب او می‌‌شود: دعائی که خدا او را سزاوار بهشت کرده بلائی که از او دفع شده یا یک برادر دینی قسمت او شده که برای رضای خدا از او بهره‌‌مند می‌شود.» (وسائل، ج 3، ص477) شما چه تجربه‌ی خوبی از مسجد رفتن‌هاتون با بچه‌ها دارید؟ #تربیت_مسجدی #سبک_مادری #مادران_شریف_ایران_زمین

20 بهمن 1400 17:46:49

2 بازدید

madaran_sharif

. #قسمت_اول . #پ_بهروزی شروع فعالیت علمی من😏 ورود به پیش دبستانیِ تو کوچمون بود😅و این همزمان شد با اتفاق میمون 🐒 و مبارک✨ تولد داداش کوچولوی من💓🚼. یعنی همه‌ی توجه‌ها و انرژی‌ها معطوف به ایشون👶🏻 شد و من از همون عنفوان کودکی رو پای خودم ایستادم🏂👧🏻و این شروع خیلییی خوبی بود برای من.😊👼🏻 . از همون ابتدایی تقریبا همیشه با کم‌ترین تلاش😅 (نسبت به هم‌کلاسی‌هام) بیشترین نمره و به تبع بیشترین توجه رو از طرف اولیای مدرسه دریافت می‌کردم.😁قطعا دلیلش نابغه بودنم نبود، بلکه من همیشه تو یه مدرسه‌ی خیلی معمولی درس می‌خوندم، که تنها ملاک انتخابش نزدیک بودن به خونمون بود😆 (هنوز هم این تصمیم خانوادم رو تحسین می‌کنم و‌ ازشون ممنونم💕💐) . در حدی این ملاک تو‌ ذهن من اعتبار پیدا کرده بود، که حتی برای انتخاب دانشگاه هم نمی‌تونستم نادیده بگیرمش 😯 و از سال اول دبیرستان خودمو دانشجوی ریاضیِ «نزدیکترین دانشگاه سراسری به خونمون» می‌دونستم.😅 . و اما چرا ریاضی؟من از کلاس چهارم ابتدایی، یعنی وقتی که ۱۰ ساله بودم تصمیم گرفتم که ریاضی بخونم📐📖📉و علتش لذت وافری بود که از کلنجار رفتن با مسائل ریاضی و فهمیدنشون می‌بردم. و این لذت رو با چیز دیگه‌ای تجربه نکرده بودم.البته از همون سال چهارم با کتاب ریاضی مدرسه اقناع نمی‌شدم و به کلاس‌های متفرقه می‌رفتم که ریاضی رو‌ جلوتر از مدرسه بخونم. . خلاصه که تقریبا هرکس با من در ارتباط بود از دوست و فامیل اینو می‌دونست، ولی شاید هیچ‌کس فکر نمی‌کرد برای انتخاب رشته‌ی دانشگاه هم ریاضی رو به مهندسی ترجیح بدم. (چرا واقعا باکلاس بودن رشته برای خیلیییی‌ها ملاک انتخابه!؟؟!! 🐑) . خانواده‌ی خودم با رشته‌ی مورد علاقه‌م کنار اومدن، ولی نمی‌تونستن با ملاکِ نزدیک بودن دانشگاه کنار بیان😒 (خودشون این ملاک رو‌ برا من نهادینه کرده بودن خب😁ولی دقیق نهادینه نکرده بودن ظاهراً😅) این شد که به هر ضرب و زوری💪🏻👊🏻 من رو وادار کردن انتخاب اول رو ریاضی شریف بزنم. و به خاطر رتبه‌ام از همون لحظه‌ای که دکمه‌ی ثبت انتخاب رشته رو زدم بر همگان معلوم بود که من دانشجوی ریاضی شریف خواهم شد.😶 (حس خودم، خانواده و بقیه تو اون لحظات خیلی مبهم بود😄😁) . سال اول دانشجویی به شناسایی تشکل‌ها و مجموعه‌های فرهنگی و البته کنار اومدن با جو سنگین درسی گذشت. و البته چون تو دبیرستان تجربه‌ی کار تشکیلاتی داشتم، همون سال اول مسئولیت‌هایی هم به عهده گرفتم. . تابستون اون سال، ایام خواستگارخیزی بود.😅... . #پ_بهروزی #ریاضی۹۱ #تجربیات_تخصصی #مادران_شریف #علوم_پایه

30 دی 1398 16:45:54

0 بازدید

madaran_sharif

. #پ_بهروزی #قسمت_ششم . اون روزها، یعنی روزهایی که من مادر محمد آقا بودم و دانشگاه هم نمی‌رفتم، آفتی که خیلی محتمل بود دچارش بشم، #تنبلی و #روزمرگی بود. اینکه کلا درگیر کارهای خانه‌داری و بچه‌داری بشم، هدفم رو‌ فراموش کنم، به مسیر و‌ آینده‌م فک نکنم، و بالتبع بی‌انگیزه و بی‌حوصله بشم، تحمل سختی‌های طبیعی زندگی برام مشکل بشه، غرغرو بشم، مامان بد اخلاق، همسر ناسازگار، و خلاصه زندگی رو به کام خودم و خانوادم تلخ کنم. . راستشو بخواید این‌هایی که گفتمو همشو تجربه کردم.😓 ولی... قبل از اینکه غرق بشم تو باتلاق بی‌هدفی نجات پیدا می‌کردم.😇 . - مگه نمی‌خوای معلم بشی؟ -- می‌خوام. - بیا این دوره‌ی مجازی تربیت مربی... تو خونه فیلم‌هارو می‌بینی و آزمون می‌دی. -- ایول، ولی خب بچه‌ی کوچیک دارم، نمی‌تونم پای لپ‌تاپ بشینم و فیلم ببینم، تماشای صفحه برای بچه ضرر داره. (تلاش آخر جناب ابلیس👿) - یه سیلی بزن تو‌ گوش شیطان رجیم و وقتی بچه خوابید، یا مشغول بازی با پدرشه به کارت برس. مجازیه دیگه، زمان و‌ مکانش دست خودته 💪🏻😊 ...و بعدش دوره مجازی روش تدریس ریاضی، روش تدریس فارسی، ئه؟ دوره‌ی مطالعاتی کتب تربیتی😍 چه فرصتای خوبی😉 و یکی پس از دیگری با این دوره‌ها و مطالعات خودم رو به هدفم نزدیک می‌کنم، درحالیکه اهداف خانوادگیمون هم سرجاشه.😅 . انگاری فسقلی دوم خوش روزی‌تره.😍 هنوز یک ماه از حضور بالقوه این وروجک نگذشته که پیشنهاد سفر به نجف و کربلا بهمون دادن. کِی؟! ماه مبارک رمضان چند روزه؟ یک ماهه😮 سفر علمی-زیارتی آقای همسر و رفقا، ولی اصلا معلوم نیست شرایط اسکان چطور باشه.😕 پیشنهاد وسوسه کننده هست... نیت می‌کنیم اگر قسمت بشه نجف بریم، کوچولو رو «علی» بنامیم.😍 . سفر سخت و جذاب، هم‌زمانی این سفر با ویار بارداری شرایط رو برام دشوار کرده بود، البته همین حال بد باعث شده بود که رو ویلچر بشینم و محمد به بغل بریم زیارت😅 چهارتایی با ویلچر خیلی راحت می‌رفتیم تا زیر قبه😍 تشرف خانوادگی تا خود ضریح.😅😍 رنج داشت، ولی از اون رَنجای خوب.😍 مگه می‌شد نرفت؟ اصلا مگه خودمون رفتیم؟😇 از صدقه سر این طفل معصوم‌ها قسمت ما هم شد. روزیِ محمدم بود که شب‌های ماه رمضان تا صبح تو حرم مولا بدو بدو کنه، تو‌ بین‌الحرمین سینه بزنه و نوبتی به اربابمون و علمدارشون سلام بده، تقدیر علی جانم رو شب نوزدهم تو‌حرم مولا نوشتند و شب‌های بعد تو حرم ارباب امضا کردند. و مگه من می‌تونستم تغییری تو رزق این بچه‌ها ایجاد کنم؟ و علی آقا ۷ ماه بعد درحالیکه داداش محمد دوسال و یک ماهه بود بدنیا اومد.😍 . #تجربیات_تخصصی #مادران_شریف

12 بهمن 1398 18:07:27

0 بازدید

madaran_sharif

. #ح_کرباسی ( مامان #حسنا ۹ساله ، #محمدحسین و #محمدهادی ۵ساله و #زینب ۱ساله) #قسمت_هفتم همیشه تلاش کردم معنویت مثل خون در رگ‌های زندگی‌مون جاری باشه. بچه‌ها آداب سفره رو از ما یاد گرفتن. قبل غذا بسم‌الله می‌گیم و دعای سفره می‌خونیم و بعدش هم الهی شکر‌‌.☺️ و بلافاصله از دست اندرکاران غذا تشکر می‌شه.😄 خداروشکر زود عادت کردن و تبدیل به رفتار عادی‌شون شده. یا اینکه قبل خواب باهم سه بار سوره توحید می‌خونیم. یا مثلا می‌خوایم از جامون بلند بشیم، می‌گیم یا علی تا امام علی (ع) کمکمون کنه.😇 به تعداد بچه‌ها رحل قرآن گرفتیم و تلاش می‌کنیم شبی یک صفحه قرآن بخونیم دورهم و در حد فهم بچه‌ها براشون توضیح بدیم. گاهی هم براشون شعر و قصه‌هایی درباره‌ی اهل بیت(ع) می‌خونم. توی خانواده‌ی خودم از بچگی همیشه می‌دیدم که همه با احترام صحبت می‌کردن. من هم سعی کردم این رفتار رو با همسر و بچه‌هام داشته باشم تا یاد بگیرن. مثلا از بچگی سعی می‌کردم بهشون بگم شما و اونا هم یاد گرفتن که همه رو شما خطاب کنن. یا وقتی چیزی می‌خواستیم، می‌گفتیم لطفاً. حسنا اینا رو زود یاد گرفت و بعدش هم پسرا از حسنا یاد گرفتن. پسرا هم گاهی به همدیگه تذکر اخلاقی می‌دن که مثلا داداش شما اینجا باید می‌گفتی اگه می‌شه این رو به من بدین لطفاً.😆 همین که بچه‌ها رفتار و تعامل پدر و مادر باهم رو ببینن، کافیه که کاری یا رفتاری رو یاد بگیرن. البته تشویق زبانی هم در کنارش هست.☺️ به نظرم خیلی کار خارق‌العاده‌ای لازم نیست انجام بدیم تا بچه‌ها مودب و خوش رفتار بشن. رابطه‌ی بچه‌ها هم با پدرشون خداروشکر خیلی خوب و صمیمیه و اگر یه شب خونه نیان، واقعا دلتنگ پدرشون می‌شن. البته خیلی هم از پدرشون حساب می‌برن و به حرفاشون گوش می‌دن.😉 من اینو از مامانم یاد گرفتم، گاهی دور از چشم بچه‌ها تلفنی به پدرشون اطلاع می‌دم که بچه‌ها مثلا فلان کار خیلی بد رو کردن یا خیلی اذیت کردن و اینطور مسائل خاص. و شب که پدرشون میان، می‌گن به من خبر رسیده که مثلا خیلی مامانو اذیت کردید ها. و می‌شینن با هم صحبت می‌کنن و بچه‌ها هم راحت‌تر از پدرشون می‌پذیرن که اون کارو تکرار نکنن. مثل همه‌ی مامان و باباها، من و همسرم هم توی مسایل تربیتی اختلاف نظرهایی داریم. ولی همسرم تربیت بچه‌ها رو به من سپردن و در اکثر موارد هم به روش‌های تربیتی که من از اساتید و کتاب‌ها یاد گرفتم، اعتماد می‌کنن و مخالفت نمی‌کنن. 😀 در موارد اختلافی هم در غیاب بچه‌ها، باهم صحبت می‌کنیم. گاهی من اشتباهم رو می‌پذیرم و گاهی ایشون. #تجربیات_تخصصی #مادران_شریف_ایران_زمین

27 آذر 1400 18:52:53

1 بازدید

madaran_sharif

. شروع کردم به شستن ظرفا🧽 وای خدا، بازم جاقاشقی🥄، تا خرخره، پره😩 . از وقتی محمد قاشق‌های تو کشو رو در کسری از ثانیه، به‌سان زلزله‌ی هشت ریشتری🏚، به هم می‌ریخت، انگیزه‌ای برای مرتب کردنشون، نداشتم. 😭 . قاشق‌هایی هم که می‌شستم، به زور و روهم و روهم، توی جاقاشقی می‌چپوندم😣 تا ببینیم چی می‌شه....⁦🤷🏻‍♀️⁩ . اما این‌دفعه حالم خوب بود و تصمیم گرفتم قاشق‌های تو کشو رو مرتب کنم...😌 . . محمد مثل همیشه کنارم بود و داشت کابینت رو برانداز می‌کرد و تصمیم می‌گرفت کدوم بخششو، خالی کنه.😏🤨😎 . که یه‌دفعه یه بازی جدید به ذهنم رسید.✨ . محمدو صدا کردم و کارو سپردم دستش😌 . مامانی نگاه کن قاشقای بزرگ اینجا... قاشق کوچیکا اینجا... چنگالا هم اینجا... . . اولش خیلی حرفه‌ای نبود. قاشق‌ها دست‌ و پاشونو دراز می‌کردن تو خونه همسایه😆 یا مهمون خونه بقیه می‌شدن😅 . ولی با کمک مامانی، بالاخره به خوبی مرتب شد.⁦👌🏻⁩ . وای که چقد کیف داشت😍 هم برای محمد⁦⁦👦🏻⁩ هم برا من😏 . . امیدوار بودم بعد اون، اوضاع زلزله اومدن بین قاشق‌ها بهتر بشه⁦🙏🏻⁩ و همین‌طورم شد.⁦👌🏻⁩ . تو این مدت، فقط یه بار انتحاری زد؛ منم بلافاصله براش پروژه‌ی جدید تعریف کردم.😁 . . بعد اون، هر وقت می‌خواستم جاقاشقی رو خالی کنم، این کارو به محمد می‌سپردم.😎 اونم چه ذوقی می‌کرد.😍 شصت و پنج بار بعد این‌که کارش تموم می‌شد، صدام می‌کرد و هنر خودشو نشونم می‌داد.😂 . . حالا دیگه جوریه که وسط ظرف شستن‌هام، تا دو تا قاشق می‌شورم و تو جاقاشقی می‌ذارم، با اصرار همون‌طور خیس خیس💦 برمی‌داره که بذاره سر جاشون تو کشو.😅 . . بگذریم که از وقتی با قاشقا دوست شده، بیشتر از قبل هم، حالشونو می‌پرسه، و برای یه وعده غذا، ۴ تاشونو به سینک می‌فرسته...😅😂 . . #ه_محمدی #روزنوشت #مادران_شریف_ایران_زمین

15 اردیبهشت 1399 17:47:29

0 بازدید

مادران شريف

0

0

. بسازیم یا بخریم؟! گاهی وقتا یه اسباب‌بازی‌هایی⚽️ رو می‌بینم که خیلی خوشم میاد⁦👌🏻⁩ خلاقانه است یا بامزه است یا... . میام بخرم که...🤔 یه لحظه میگم صبر کن صبرکن!! - واقعا لازم دارید؟ - بچه‌ها نمی‌تونن خودشون رو سرگرم کنن؟⁦🤸🏻‍♀️⁩ - با خرید زود زود اسباب‌بازی چه پیامی به بچه‌ها می‌دی؟ - بچه‌ی خلاق می‌خوای یا وابسته؟🤕 -الآن می‌تونی هزینه کنی؟ و کلی سوال دیگه...⁉️ . برای همین سعی می‌کنم کمتر اسباب‌بازی بخرم، و بیشتر اسباب‌بازی‌هایی بخرم که خلاقیتشون رو تحریک کنه یا برای مناسبت‌های خاص باشه مثلا عید فطر به عنوان عیدی🎊 اسباب‌بازی 🎁 گرفتن😍 . گاهی هم خودم بازی براشون بسازم...🔨 . چندوقت پیش یادم افتاد یه جایی دیده بودم بچه‌ها با ماکارونی رنگی بازی می‌کنن🎨 یه بسته ماکارونی🍝 شکلی ریختم تو آب جوش کمی که نرم شد چند قطره رنگ خوراکی🖌️ اضافه کردم و آب کش کردم... وقتی سرد شد تبدیل شد به یه تجربه‌ی خیلی جالب😍 . بچه‌ها نشستن به ماکارونی بازی🥰 له می‌کردن، باهاش شکل می‌ساختن، می‌خوردن😋😆 کمی بعد هم خلاقیت پسری گل کرد که قیچیشون✂️ کنه😀 . وقتی خسته شدن گذاشتم تا خشک بشه و سفت، حالا یه وسیله‌ی جدید بود که هم می‌شد باهاش شکل ساخت هم کارای دیگه...⁦⁦👌🏻⁩ . یه دفعه یاد یه اسباب‌بازی افتادم که خیلی دوست داشتم برای پسری بخرم (عکسشو ببینید) گفتم حالا می‌شه خودمون بسازیمش⁦🤗 . یه جعبه مقوایی پیدا کردم و با پیچ گوشتی یا مداد✏️ سوراخ‌های کوچیک روش زدم، حالا ماکارونی‌ها رو می‌ذاریم روی سوراخ‌ها و پسری با چکش🔨 می‌فرستشون تو😄 دخترمون هم با دست تلاشش رو می‌کنه👋🏻 . خودم از ساخت بازی بیشتر از بچه‌ها ذوق زده شدم...🤩 حس می‌کنم این‌طوری بچه‌ها⁦👦🏻⁩⁦👧🏻⁩ هم بیشتر قدر داشته‌هاشونو می‌دونن، هم تو هزینه‌ی💵 خانواده صرفه جویی می‌شه، هم خلاقیت و صرفه جویی رو یاد می‌گیرن⁦👌🏻⁩ . راستی ماکارونی رنگی رو می‌شه بدون پختن هم درست کرد، فکرکنم با ترکیب کمی سرکه و رنگ خوراکی با ماکارونی خشک، می‌شه ماکارونی رنگی درست کرد... این‌طوری هم دیگه نیاز به پختن نیست، هم سریع تر خشک می‌شه، هم فرم بهتری داره و شکلش خراب نمی‌شه⁦👌🏻⁩ . . #ز_م #سبک_مادری #مادران_شریف_ایران_زمین

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

madaran_sharif

مادران شريف

0

0

. بسازیم یا بخریم؟! گاهی وقتا یه اسباب‌بازی‌هایی⚽️ رو می‌بینم که خیلی خوشم میاد⁦👌🏻⁩ خلاقانه است یا بامزه است یا... . میام بخرم که...🤔 یه لحظه میگم صبر کن صبرکن!! - واقعا لازم دارید؟ - بچه‌ها نمی‌تونن خودشون رو سرگرم کنن؟⁦🤸🏻‍♀️⁩ - با خرید زود زود اسباب‌بازی چه پیامی به بچه‌ها می‌دی؟ - بچه‌ی خلاق می‌خوای یا وابسته؟🤕 -الآن می‌تونی هزینه کنی؟ و کلی سوال دیگه...⁉️ . برای همین سعی می‌کنم کمتر اسباب‌بازی بخرم، و بیشتر اسباب‌بازی‌هایی بخرم که خلاقیتشون رو تحریک کنه یا برای مناسبت‌های خاص باشه مثلا عید فطر به عنوان عیدی🎊 اسباب‌بازی 🎁 گرفتن😍 . گاهی هم خودم بازی براشون بسازم...🔨 . چندوقت پیش یادم افتاد یه جایی دیده بودم بچه‌ها با ماکارونی رنگی بازی می‌کنن🎨 یه بسته ماکارونی🍝 شکلی ریختم تو آب جوش کمی که نرم شد چند قطره رنگ خوراکی🖌️ اضافه کردم و آب کش کردم... وقتی سرد شد تبدیل شد به یه تجربه‌ی خیلی جالب😍 . بچه‌ها نشستن به ماکارونی بازی🥰 له می‌کردن، باهاش شکل می‌ساختن، می‌خوردن😋😆 کمی بعد هم خلاقیت پسری گل کرد که قیچیشون✂️ کنه😀 . وقتی خسته شدن گذاشتم تا خشک بشه و سفت، حالا یه وسیله‌ی جدید بود که هم می‌شد باهاش شکل ساخت هم کارای دیگه...⁦⁦👌🏻⁩ . یه دفعه یاد یه اسباب‌بازی افتادم که خیلی دوست داشتم برای پسری بخرم (عکسشو ببینید) گفتم حالا می‌شه خودمون بسازیمش⁦🤗 . یه جعبه مقوایی پیدا کردم و با پیچ گوشتی یا مداد✏️ سوراخ‌های کوچیک روش زدم، حالا ماکارونی‌ها رو می‌ذاریم روی سوراخ‌ها و پسری با چکش🔨 می‌فرستشون تو😄 دخترمون هم با دست تلاشش رو می‌کنه👋🏻 . خودم از ساخت بازی بیشتر از بچه‌ها ذوق زده شدم...🤩 حس می‌کنم این‌طوری بچه‌ها⁦👦🏻⁩⁦👧🏻⁩ هم بیشتر قدر داشته‌هاشونو می‌دونن، هم تو هزینه‌ی💵 خانواده صرفه جویی می‌شه، هم خلاقیت و صرفه جویی رو یاد می‌گیرن⁦👌🏻⁩ . راستی ماکارونی رنگی رو می‌شه بدون پختن هم درست کرد، فکرکنم با ترکیب کمی سرکه و رنگ خوراکی با ماکارونی خشک، می‌شه ماکارونی رنگی درست کرد... این‌طوری هم دیگه نیاز به پختن نیست، هم سریع تر خشک می‌شه، هم فرم بهتری داره و شکلش خراب نمی‌شه⁦👌🏻⁩ . . #ز_م #سبک_مادری #مادران_شریف_ایران_زمین

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

پست های مشابه

برو به اپلیکیشن