chamran_kids
دنبال کننده
7
پست
764
مجتمع آموزشی شهید چمران اینجا کودک سبک زندگی اسلامی را بازی می کند.
پست های مشابه
chamran_kids
🌼 زمین ستاره بارون/لبای غنچه خندون تو خونه ی محمد/میخواد بیاد یه مهمون غافلگیری دخترهای چمرانی برای مامان های چمرانی... #روز_مادر #چمرانی_ها #ادبستان_دخترانه_شهید_چمران #مجتمع_آموزشی_شهید_چمران
06 اسفند 1397 09:28:54
0 بازدید
chamran_kids
بریم خونه ی همدیگه اردو🤗 . یادش بخیر قبل کرونا، یکی از اردوهامون، اردوی خونگی بود. بچه ها هر ماه مهمون خونه ی یکی از دوستانشون می شدند. هربار یه مادر و دختر، برای بقیه ی دخترها، بازی و فعالیت طراحی میکردند و خاله هم یه سری ابزار پیشنهاد میکرد و کمک میکرد که برنامه جذاب تر بشه. . قبل طراحی فعالیت و رفتن به اردو، حتما از ظرفیت های خونه شون مثل حیاط داشتن و نداشتن یا شرایط همسایه ها می پرسیدیم. . دخترهاهم قبل رفتن به اردو، برای دوستشون هدیه درست میکردند؛ بعضی ها کاردستی و بعضی هم نقاشی.😊 . درست کردن پازل مشترک و عکس یادگاری هم پای ثابت اردو های خونگی بود. . تو اردوی خونگی، هم مادرها با شیوه ی کارمون بیشتر آشنا میشدند، هم سختی کار و چالش هاش رو درک میکردند، همینطور تجربه این رو پیدامیکردند که چه فعالیتی برای دخترها جذابه یا تو موقعیت های چالشی و دعواهای بچه ها باید چطور رفتار کنند. . البته این اردوها یه مسئله ای داشت اونم این بود که بچه ها تفاوت خونه های همدیگه رو میدیدند و یکم چالش برانگیز بود. ولی ما تلاش کردیم این موضوع رو به زبان کودکانه حل کنیم؛ مثل اینکه نقشه ی هرخونه ای رو یه مهندس میکشه،بعضی هاش رو بزرگتر و بعضی هاهم کوچیک تر میکشه یا تو بعضی زمین ها یه سری نقشه ها جا میشه و تو بعضی ها جا نمیشه؛ اینجوری راحت تر قانع میشدند. . از همه مهم تر، اردوی خونگی باعث میشد رابطه ی بچه ها خیلی بهتر و دوستی هاشون عمیق تر بشه.❤😇 . 🟠این پست رو سیو کنید و برای دوستانتون بفرستید! یه روزی به کارتون میاد😉 . #ادبستان_دخترانه_شهید_چمران #چمرانی_ها #دختران_چمرانی #اردو_های_چمرانی #اردو #اردو_خانگی
30 مهر 1399 15:06:11
0 بازدید
chamran_kids
🎉 غافلگیری به سبک چمرانی... دخترهای پیش دبستانی، کلاس شان را برای روز معلم و غافلگیر کردن معلم شان تزیین کردند... #شش_ساله_ها #پیش_دبستانی_ها #ادبستان_دخترانه_شهید_چمران #حمزه_دوران #چمرانی_ها #مجتمع_آموزشی_شهید_چمران
15 اردیبهشت 1398 05:27:28
0 بازدید
chamran_kids
بچه ی شما هم از درس خوندن و تمرین فراریه؟🤔 . میخوایم یه پروژه ی ترکیبی بهتون بگیم که بتونید با بچه ها درس هارو تثبیت کنید 😊👇 . این پروژه کلی درس رو همزمان تو خودش میگنجونه! اون چیه؟؟؟ بله! پروژه ی شهرسازی هست که ترکیبی از درس های مختلفه و پسرهای کلاس سوم چمران حسابی براش تلاش میکنند. . حالا چطوریه؟ . ما از بچه ها میخوایم که یه شهر طراحی کنند و اون ها هم بارها نقشه میکشند،دربارش صحبت میکنند و سعی میکنند نقشه ای طراحی کنند که بهشون مجوز ساخت داده بشه. . برای کشیدن شهر موردنظر لازمه مهارت های اندازه گیری و کار باخط کش رو بلد باشند، روی بحث های علوم و محیط زیست مسلط بشند و درس اجتماعی و بخش هایی که هرشهر نیاز داره رو بدونند، همینطور بتونند اسم مکان ها رو دقیق بنویسند. . از طرفی برای داشتن یه شهر خوب، بچه ها باید با عمو،پدر و مادرشون گفت و گو داشته باشند، کسب اطلاعات کنند، اطرافشون رو دقیق تر ببیند؛ همین ها کمک میکنه فکر بچه ها باز بشه، روی موضوعات تفکر کنند و ابعاد مختلف اون ها رو بررسی کنند.😊 . مثلا یکی از بچه ها تو طراحی شهر خودش یه امامزاده کشیده بود، بعد باهم گفت و گو کردیم که تو شهر جدیدی که میخوایم بسازیم چطور میتونیم یه امامزاده داشته باشیم؟ و از دل این سوال نتایج خوبی به دست آوردیم. نظرشما چیه؟😇 . 🟢این پست رو ذخیره کنید تا یادتون باشه پروژه ی شهرسازی رو با بچه ها امتحان کنید! از نتیجه ی این پروژه برامون بفرستید😉 . #ادبستان_پسرانه_شهید_چمران #چمرانی_ها #پسران_چمرانی #پروژه_شهرسازی #کلاس_سوم#کلاس_سومی_ها#پروژه_درسی
29 مهر 1399 17:24:40
0 بازدید
chamran_kids
محمدعلی پیش دبستانی ما پر کشید...🖤 . به بچه های هم کلاسی اش چه بگویم؟ به همبازی هایش چه بگویم؟ به خودم چه بگویم؟😭 . مگر باور نداریم بهشت جای قشنگیست؟! مگر باور نداریم این دنیا پل است و محل عبور؟! پس چرا اینقدر از آن می ترسیم؟! راستش را بخواهید، ما خودمان از مرگ می ترسیم و هنوز معاد را نپذیرفته ایم.😔 اما بچه ها مرگ را زیباتر می بینند و راحت تر می پذیرند. . محمدعلی به جایی رفت که قوی باشد و دیگر مریضی نباشد. به راحتی پرواز کند و هیچ وقت درد نکشد. او همه ی ما را می بیند. ما هم می توانیم او را ببینیم. فقط کافیست چشمانمان را ببندیم و صدایش کنیم. . خدایا به همه ی ما صبر بده، به خصوص به پدر و مادرش که عید سختی را گذراندند و سال سختی را در پیش دارند. . صلوات و فاتحه ای تقدیم به روح بزرگ شهید چمران، مادر حسین کوچولو، مادربزرگ ها و پدربزرگ ها و ... که به تازگی از دست دادیم. و محمد علی کوچولو که اعضای کوچکش را به دوستان کوچکش تقدیم کرد. . پ.ن: درفیلم صدای محمدعلی کوچک ما را میشنوید، پسر چمرانی که طی یک سانحه از بین ما رفت و اعضای بدنش برای زندگی دوستان دیگرش، اهداشد💔 . #ادبستان_پسرانه_شهید_چمران #چمرانی_ها #پسران_چمرانی #بهشت#مرگ#پیش_دبستانی
14 فروردین 1400 08:03:32
0 بازدید
chamran_kids
✏ چند روز پیش، در مدرسهی چمران، مشاوره گروهی داشتیم. موضوع جلسه دیدن ویژگیهای مثبت بچه هایمان بود. کلی لبخند داشتیم مبنی بر اینکه اصلا به ویژگیهای مثبت بچه ها، فکر نکرده بودیم. بعد از فکر کردنهای زیاد، بالاخره داوطلب پیدا شد برای گفتن مثبتها. و لابه لای ویژگیهای مثبت، مرتب گریز زده میشد به ویژگیهای منفی بچه ها و همه بابت اینکه انگار ویژگی مثبت بدون گفتن منفی، حلال نمیشود می خندیدیم. و نتیجه فکرها، کلی حرفهای خوب بود که هیچ وقت به چشم ویژگیهای مثبت و نعمت به آن نگاه نمی کردیم. پسر من خوب غذا میخورد. پسر من به میوه خوردن علاقه دارد. دختر من مهمان را دوست دارد. پسر من دوست دارد آواز بخواند. دختر من زود شعرها را حفظ می کند. پسر من خیلی خوب از خودش دفاع می کند. دختر من به جزئیات توجه می کند و متوجه تغییرات کوچک منزل هم میشود. پسر من کتاب دوست دارد. شما چه ویژگی مثبت در کودکتان می بینید؟ و چه کار می کنید که این ویژگیهای مثبت ماندگار شود؟ #راهچه #مشاوره_گروهی #مشاوره #تربیت #کودک #چمرانی_ها #مجتمع_آموزشی_شهید_چمران
19 آذر 1398 17:27:22
0 بازدید
ادمین چمران
0
0
🌷 🖋از روزی که سردار سلیمانی به شهادت رسید، همه ما متحیر ماندیم. اینقدر ناراحت بودیم که اصلا حال و حوصله فکر کردن به برنامه های مناسبتی برای بچه ها را نداشتیم. شنبه صبح که به مدرسه رفتیم، تمام همکارها مشکی پوشیده بودند.نه حال ورزش با بچه ها را داشتند و نه حال سر و کله زدن با آنها را . با گفتم خدایا کارهای این بچه های معصوم را خودت جلو ببر. ما توان کاری نداریم. آن موقع بود که خود سردار سلیمانی، دلش به حالمان سوخت. بیشتر از دلسوزی برای ما، با آن امیدواری خاص خودش به بچه ها، دستی روی سرشان کشید. بچه ها تمام ساعتهای بازی حیاط در حین دویدن و پریدنها، فریاد میزدند مرگ بر امریکا. نقاشیها همه راجع به سردار بود و مدام با هم حرف میزند. هر روز تعدادی پرچم و پلاکارد درست کردند، لقمه نذری دادند، در مسجد محل سرود سرباز حسینم را خواندند و خیلی کارهای دیگر. روز قبل تشیع بچه ها مرتب در گروههای کلاسیشان می نوشتند بچه ها یادتان نرود بیایید تشییع سردار و بعد مرتب عکسهایشان را از راهپیمایی م گذاشتند. سردار، دست کشیدن شما روی سر بچه ها خیلی اثر کرده، چیزی در وجودشان روشن شده که خاموش نمیشود. حالا که بعد از شهادت دست و بالتان حسابی بازتر شده و از اینکه پیش رفقای شهیدتان رفتید خیلی خوشحالید، دستتان را روی سر ما و تمام بچه های مدرسه مان بگذارید و دیگر بر ندارید؟ میشود؟ #یک_مدرسه_چمرانی #چمرانی_ها #مجتمع_آموزشی_شهید_چمران