پست های مشابه

chamran_kids

🎉 💡 پیشنهاد شماره یک برای بزرگتر ها ‌ 👚👕این عید، بزرگترین عید ما شیعیانه. می تونیم برای این روز، برای بچه ها لباس نو بخریم. ‌ 🧦نیازی نیست حتما یک دست کامل لباس باشه. یک روسری، جوراب و حتی گلسر هم می تونه بچه ها رو خوشحال کنه. ‌ ☘حتما به بچه ها یادآوری کنین که این لباس های نو برای روز عید غدیر هستش. ‌ 🧣خوبه چیزی بخرین که بچه ها دوست داشته باشن. ‌ 🎁اگر برای خرید با بچه ها دچار چالش میشین یه مغازه کوچک رو انتخاب کنین یا خودتون کادوی مورد نظر رو بخرین و به عنوان یه اتفاق غافلگیر کننده بهشون بدین. ‌ 🗺میشه هدیه رو تبدیل به یه بازی هم بکنین. مثلا یه جای خونه قایم کنین، نقشه اونجا رو بکشین و فرزندتون رو راهنمایی کنین تا به هدیه مورد نظر برسه. ‌ 🎀میشه چند تا چیز کوچک گرفت و این بازی رو در روزهای مختلف انجام داد. یک روز گله سر رو پیداکن، یک روز جوراب و بقیه چیزها... ‌ ✨قبول باشه ازتون✨ ‌ #جشن_بزرگ #عید_امیر #برکه_رنگین_کمونی #عید_غدیر #من_کنت_مولاه_فهذا_علی_مولاه #عید_ولایت #کودک #شیعه #عید_شیعیان

16 مرداد 1398 16:58:32

0 بازدید

chamran_kids

صد ثانیه با خاله های حسینیه کودک شهید چمران⬆️🤩 . این پست کپشن نداره چونکه باید این لحظات ناب رو با عمق جان ببینید و بشنوید😊☘️ . #حسینیه_کودک_شهید_چمران #روز_معلم#معلم_های_چمرانی #مربی#مربی_خلاق#کودکانه #تربیت_کودک#آموزش_کودک #مربی_خوب #مربی_مهد

29 اردیبهشت 1401 16:43:01

1 بازدید

chamran_kids

🤺 هیچ کس با داد و فریاد و امر و نهی، منظم نشده...باید درونی شود! چگونه؟ ‌ کلاس سومی ها در یک نبردِ بزرگ علیهِ دشمنی به‌نام بی‌نظمی و کثیفی شرکت کردند. در این نبرد می‌توانستند از سلاح‌های گوناگونی استفاده کنند. مثلاً جاروی دستی، خاک‌انداز، دستِ خالی و... . ‌ عمو نقشه‌ی میدانِ جنگ را روی تخته کشیده بود. معلوم بود، که هرکس باید در کدام قسمت بجنگد و بی‌نظمی را شکست دهد. نگاهی به میدان جنگ انداختند و محدوده‌یِ خودشان را پیدا کردند. ‌ اسلحه‌ی خودشان را برداشتند و به دشمن حمله کردند و موفّق شدند دشمن را شکست دهند. این پیروزی را به همه‌ی سربازان دلاور، مسئولیت‌پذیر و نظم‌پذیرِ کلاس‌سومی تبریک می‌گوییم. #نظم #طرح_درس #کلاس_سومی_ها #ادبستان_پسرانه_شهید_چمران #مجتمع_آموزشی_شهید_چمران #حمزه_دوران

24 دی 1397 09:53:05

0 بازدید

chamran_kids

💡 کلاس سومی ها بعد از این که سوره‌ی بیّنه را خواندند، فعّالیت مغز متفکّر را انجام دادند. چگونگی فعّالیت مغز متفکّر: یکی از بچّه‌ها کاری را بیان می‌کند؛ مثلاً می‌گوید: باید چلوکباب بخوریم‌‌. بقیه دو گروه می‌شوند‌‌. گروهی که موافق است، سمت راست و گروهی که مخالف است، سمت چپ، مقابل گروه اوّل می‌ایستد. اعضای هر گروه باید دلیل‌ موافق یا مخالف‌بودن خود را بیان کنند. محمّدصالح گفت: باید چلوکباب بخوریم. محمّدحسن مخالفت خود را ابراز کرد و گفت: اگر هر روز چلوکباب بخوریم، مریض می‌شویم. محمّدصالح با تعجّب گفت: منظور من ماهی یک بار بود! در این لحظه فهمیدند، مشخّص‌کردن قیدِ ماهی یک بار یا هر روز چه‌قدر روی فکرهایمان اثر می‌گذارد‌. گاهی بعد از بیان‌کردن دلیل کسی از صف مخالفان به صف موافقان می‌پیوست؛ یا برعکس. بیّنه یعنی دلیل روشن. فعّالیت مغز متفکّر به کلمه‌ی بیّنه ربط دارد. این فعّالیت قدرت فکرکردن را زیاد می‌کند‌. ‌ #کلاس_سومی_ها #ادبستان_پسرانه_شهید_چمران #قرآن_برای_کودکان #تدبر_در_قرآن #حمزه_دوران #چمرانی_ها #مجتمع_آموزشی_شهید_چمران

21 فروردین 1398 05:51:55

0 بازدید

chamran_kids

شغل آینده بچه ها چیه؟ 😃 اول کپشن روبخونید⬇️ . این فیلم بخش کوتاهی از کلاس اجتماعی پسرهای کلاس چهارم چمرانی هست😊 . ماجرا از این قراره که.. عمو و بچه ها اول حسابی درباره ماهیت شغل گفت و گو کردند،گفتند که اصلا شغل چیه؟ چه مزایایی داره؟ اما بعد... 🤔 . کلی موشک های رنگی آماده کردند و روی بال هر موشک، شغل های مختلف رو نوشتند و از دوستاشون درباره اینکه شغلشون مفید هست یا نه پرسیدند🤩 . موشک ها، به سمت بچه ها ارسال میشد و هرکدوم جواب دوستشون رو روی بال دیگه موشک مینوشتند و راهنماییش میکردند که این شغل، چه خوبی ها و بدی هایی ممکنه برای جامعه داشته باشهــ.. 😊 . ✅این پست رو ذخیره کنید و برای معلم ها بفرستید تا کلاس اجتماعی رو برای بچه ها شیرین کنند😉 . #شغل_آینده #شغل#جامعه #اجتماعی #اجتماعی_چهارم_دبستان#آینده_شغلی #ادبستان_پسرانه_شهید_چمران #آموزش_پروژه_محور #آموزش_بازی_محور #چمران_فقط_یک_مدرسه_نیست

02 اسفند 1400 09:59:47

0 بازدید

chamran_kids

. ۳ آسیب وحشتناک امتحان روی بچه ها😱😳 . لطفا لطفا لطفا‼️ از این نکات و آسیب ها و راه حل هاشون غافل نشید! ورق بزنید و بخونید ⬆️😇 . ✅این پست رو ذخیره کنید و برای معلم ها و مسئولین مدرسه ای که میشناسید بفرستید! #ادبستان_پسرانه_شهید_چمران #ادبستان_دخترانه_شهید_چمران #چمران_فقط_یک_مدرسه_نیست #امتحانات_ترم #امتحان #آموزش_پرورش #آزمون #آموزش_کودک#یادگیری

20 اردیبهشت 1401 11:12:22

0 بازدید

ادمین چمران

0

0

سلام بر طیب حاجی رضایی! مردی که هشت سال ما را مهمان خانه اش کرد. اولین روزی که آقای بنگاه دار کلید را داخل قفل کوچکی چرخاند، ما وارد دالان تنگ و تاریکی شدیم. چند ثانیه بعد تاریکی رفته بود و حیاطی باصفا جلوی ما ظاهر شده بود. انگار دالان ما را انداخته بود داخل یک بهشت کوچک. وسط حیاط حوض داشت و گوشه کنارش درختهایی قد کشیده بودند. خیلی از خانه خوشمان آمد ولی گفتند شاید صاحبخانه با راه اندازی کار در خانه اش موافقت نکند که نکرد.همان اول کار یک نه آمده بود. آقای اعلایی با صاحبخانه صحبت کردند، از شهید چمران گفتند و از مدرسه شان در لبنان و اینکه ما آنجا را دیدیم و دوست داریم مدرسه راه بندازیم. صاحبخانه راضی شد.‌ همان اول بسم الله فهمیدیم خانه مال طیب حاجی رضایی بوده که فروخته به پدر صاحبخانه ی فعلی‌. اصلا شاید خود شما ما را برای این خانه انتخاب کرده بودید. ما را که نه بچه هایی پاک و شیطان را. ما این سالها از تمام سوراخ سنبه های خانه تا جایی که توان داشتیم استفاده کردیم. بچه ها از درختها بالا رفتند، در راه پله ها دویدند، باهم بازی کردند، غذا خوردند، درس یاد گرفتند و خلاصه هر کاری از دستشان برمیامد کردند.شما کدام گوشه از حسینیه کودک می ایستادید و بچه ها را نگاه می کردید؟ راستی دیدید دخترهایمان همانها که خیلی بازیگوش بودند و پسرهایی که از در و دیوار بالا میرفتند دبستانی شدند؟ حواستان هست پسرها رفتند خانه ی بغلی که صاحبخانه اش کس دیگری بود و آنجا هم تا توانستند بازی کردند و درس خواندند و باز هم از درختها بالا رفتند؟ آقای طیب روزی که دخترها به سن تکلیف رسیدند شما کجای ساختمان داشتید بزرگ شدنشان را می دیدید؟ راستی وقتهایی که خیلی تحت فشار بودیم و آمدیم حرم حضرت عبدالعظیم سرقبرتان و حسابی گریه کردیم شما همان طرفها بودید یا داشتید با بچه های حسینیه کودک سر و کله میزدید؟ راستی دیدید ما پنج نفر از تیم دخترانه باهم بچه هایمان به دنیا آمدند؟ بالاخره شما نوزادها را هم با مهربانی در خانه تان جا دادید. من امروز میخواستم از شما تشکر کنم. شنیده بودم روایتی است که میگوید زمینها هم مثل آدمها سرنوشت دارند. شما آدم خوبی بودید هم خودتان عاقبت بخیر شدید و هم زمینتان. هشت سال زمینتان میزبان بچه های کوچکی بود و حتما خودتان هم حواستان به تک تک بچه ها بوده.. ما بابت مهمان نوازیتان از شما ممنونیم. بابت تمام لحظه های خوش و ناخوشی که کنار شما داشتیم.. دعایمان کن و همین نزدیکیها خودت یک میزبان مهربان دیگر برایمان پیدا کن... #خانه_با_صفا#خانه_حیاط_دار #ادبستان_دخترانه_شهید_چمران #آموزش_پروژه_محور#مدرسه

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

chamran_kids

ادمین چمران

0

0

سلام بر طیب حاجی رضایی! مردی که هشت سال ما را مهمان خانه اش کرد. اولین روزی که آقای بنگاه دار کلید را داخل قفل کوچکی چرخاند، ما وارد دالان تنگ و تاریکی شدیم. چند ثانیه بعد تاریکی رفته بود و حیاطی باصفا جلوی ما ظاهر شده بود. انگار دالان ما را انداخته بود داخل یک بهشت کوچک. وسط حیاط حوض داشت و گوشه کنارش درختهایی قد کشیده بودند. خیلی از خانه خوشمان آمد ولی گفتند شاید صاحبخانه با راه اندازی کار در خانه اش موافقت نکند که نکرد.همان اول کار یک نه آمده بود. آقای اعلایی با صاحبخانه صحبت کردند، از شهید چمران گفتند و از مدرسه شان در لبنان و اینکه ما آنجا را دیدیم و دوست داریم مدرسه راه بندازیم. صاحبخانه راضی شد.‌ همان اول بسم الله فهمیدیم خانه مال طیب حاجی رضایی بوده که فروخته به پدر صاحبخانه ی فعلی‌. اصلا شاید خود شما ما را برای این خانه انتخاب کرده بودید. ما را که نه بچه هایی پاک و شیطان را. ما این سالها از تمام سوراخ سنبه های خانه تا جایی که توان داشتیم استفاده کردیم. بچه ها از درختها بالا رفتند، در راه پله ها دویدند، باهم بازی کردند، غذا خوردند، درس یاد گرفتند و خلاصه هر کاری از دستشان برمیامد کردند.شما کدام گوشه از حسینیه کودک می ایستادید و بچه ها را نگاه می کردید؟ راستی دیدید دخترهایمان همانها که خیلی بازیگوش بودند و پسرهایی که از در و دیوار بالا میرفتند دبستانی شدند؟ حواستان هست پسرها رفتند خانه ی بغلی که صاحبخانه اش کس دیگری بود و آنجا هم تا توانستند بازی کردند و درس خواندند و باز هم از درختها بالا رفتند؟ آقای طیب روزی که دخترها به سن تکلیف رسیدند شما کجای ساختمان داشتید بزرگ شدنشان را می دیدید؟ راستی وقتهایی که خیلی تحت فشار بودیم و آمدیم حرم حضرت عبدالعظیم سرقبرتان و حسابی گریه کردیم شما همان طرفها بودید یا داشتید با بچه های حسینیه کودک سر و کله میزدید؟ راستی دیدید ما پنج نفر از تیم دخترانه باهم بچه هایمان به دنیا آمدند؟ بالاخره شما نوزادها را هم با مهربانی در خانه تان جا دادید. من امروز میخواستم از شما تشکر کنم. شنیده بودم روایتی است که میگوید زمینها هم مثل آدمها سرنوشت دارند. شما آدم خوبی بودید هم خودتان عاقبت بخیر شدید و هم زمینتان. هشت سال زمینتان میزبان بچه های کوچکی بود و حتما خودتان هم حواستان به تک تک بچه ها بوده.. ما بابت مهمان نوازیتان از شما ممنونیم. بابت تمام لحظه های خوش و ناخوشی که کنار شما داشتیم.. دعایمان کن و همین نزدیکیها خودت یک میزبان مهربان دیگر برایمان پیدا کن... #خانه_با_صفا#خانه_حیاط_دار #ادبستان_دخترانه_شهید_چمران #آموزش_پروژه_محور#مدرسه

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

پست های مشابه

برو به اپلیکیشن