aliyeh.heybatii
دنبال کننده
75
پست
691
کمک می کنم رابطه بهتری با فرزندت داشته باشی روانشناس و درمانگر تخصصی کودک و نوجوان مشاور والدین /نویسنده کتاب فرزندپروری آگاهانه مشاوره ۰۹۱۵۷۵۵۳۶۲۶
پست های مشابه
aliyeh.heybatii
. اگه کودکتون به بچه های دیگه اسباب بازی نمیده نباید نگران بشیم چون دلیل این رفتارش خساست نیست، اون فقط سعی میکنه از دارایی خودش محافظت کنه. وقتی بزرگ تر بشه کم کم حس انسان دوستی و بخشش پیدا میکنه #بازی#خساست_کودک #بخشش#همدلی_با_کودک #فرزندپروری_مثبت
02 دی 1398 07:58:57
4 بازدید
aliyeh.heybatii
. کودکانی که احساس تعلق به خانواده می کنند و خودشان را جزء خانواده میدانند یعنی توسط والدین هی خرد نمیشوند و خانواده برای وجود آنها و نظرات و انتخابات و علایق و ویژگی هایشان ارزش و احترام قائل هستند! نکته: حتماً والدینی دیدید که موقع تاکسی سوار شدن به راننده میگند آقا لطفاً ما را یک نفر حساب کنید و اون بچه را مثلاً با ۷ سال سن میزارن روی پاشون یا وقتی میرن رستوران، خودشون غذا سفارش میدند و یه غذا هم سفارش میدند و میگن تو که زیاد نمیخوری همین یکی کافیه یا اینکه مثلا اگه بچه ای ۱۰ بار پیتزا خورده شاید بار یازدهم دلش بخواد ساندویچ بخوره و والد اصلاً به این تغییر اهمیت نمیده و هر بار خودش تصمیم میگیره که این تا آخر عمر پیتزا میخواد و اگر هم یکی مثلا توی مهمونی یا جایی بخواد به اون بچه چیزی جز پیتزا تعارف کنه، مادر زودتر میاد وسط و میگه نه ساندویچ نمیخوره! حتی در مورد چیزایی که بچهها بدشون میاد هم نباید تصمیم بگیرید چون علایق در بعضی چیزا بخصوص تغذیه به احتمال زیاد میتونه تغییر کنه و باید بعد از مدتی نظر کودک یا نوجوان را در مورد اون غذایی که دوست نداشته سوال کنید شاید اینبار دلش بخواد امتحان کنه! حالا اینایی گفتم اگر اتفاق بیفته باعث خاموشی احساس ارزشمندی میشود! #عزت_نفس #عزت_نفس_کودکان #کودک #نوجوان#تربیت_فرزند #والدین_با_صبر_و_حوصله #خانواده #کودک_من #احساس_ارزشمندی#اعتماد_به_نفس #عزت_نفس_کودکان #توسعه_فردی #فرزند_پروری #فرزندپروری_مثبت #فرزندپروری_نوجوان #فرزند_سالم #پدر#مادر#خود_باوری#عالیه_هیبتی_روانشناس_کودک_نوجوان_خانواده #خراسان_جنوبی #بیرجند#بیرجند_شهر_من #مشاوره_آنلاین #آموزش_فرزند_پروری
15 فروردین 1400 16:46:53
0 بازدید
aliyeh.heybatii
یادگار من برای دختری که پایش را به این دنیا باز کردم جواهراتم نیست عوضش تا دلت بخواهد برایش دفتر شعر کنار گذاشتم و حرف های مادر و دختری... به وقت تجربه کردن هر چیزی که کنارش هستم،پشت سرش... یک جوری مردم را جلویش در آغوش میگیرم که باور کند ابراز احساسات و آغوش و بوسه گناه کبیره نیست،معصیت نیست...یادش میدهم زن باشد ،عاشق موهایش باشد و حواسش به نپریدن گوشه ناخونش،ولی باید حواسش باشد که زن بودن با مستقل بودن هیچ منافاتی ندارد. یادش می دهم محکم باشد،به وقتش گریه کند به وقتش مثل یک کوه پشت خودش بیصدا خودش خودش را در آغوش بگیرد...میگوییم که باید کتاب بخواند ،فیلم ببینید ،موسیقی خوب گوش بدهد و به جرم دخترانگی خودش را بلند بلند خندیدین محروم نکند ، رو به رویش می ایستم ومی گویم که یک وقت هایی برای خواسته ات هر کاری باید بکنی،تا بشود داشته ...برای آن خواسته هایی که موقع فکر کردن به آن به قلبت تالاپ و تلوپ می کند هرکاری توانستی بکن... به او میگویم که دوست داشتن مردم ها را از زبانشان که نه از چشم هایشان بخواند از توجهی که می کنند و از اهمیتی که به او میدهند. یادش می دهم ماندن پای یک آدم رفته و حرام کردن خوشی برای خودش عاشقی کردن نیست... می گویم مردی که دوستت دارد تورا همینطوری که هستی می خواهد،بدون تغییر سایز و تغییر قیافه و عقیده ات... یادش می دهم زندگی فقط درس کتاب نیست،باید زنانگی یاد بگیردزنانه ناز کردن و زنانه محکم بودن... به او خواهم گفت که با همین دستان ظریفش میتواند دنیا را عوض کندو آرزوهایش را به دست بیاورد و همین ظریف شانه هایش می تواند تکیه گاه مردی باشد،همان مردی که پای همه چیزش ایستاده. حرف های زیادی دارم با دخترانم،وقتی می شود خیلی ها را برایش بگویم. عوضش تا دلت بخواهد برایش دست نوشته های مادر و دختری یادگار میگذارم به جای چیز های به درد نخور... #مادر#دختر#مادر_دختری #خاطرات #عالیه_هیبتی_روانشناس_کودک_نوجوان_خانواده #کودک#نوجوان
22 آبان 1400 18:19:02
3 بازدید
aliyeh.heybatii
. مامان من میترسم ! چقدر این جمله براتون آشناست؟ معمولا بچه ها تو سنین مختلف از چیزهای مختلفی میترسند و واکنشهای متفاوتی دارند، خیلی از ترس ها طبیعی و زودگذر هستند اما بعضی از ترس ها هم مهمون همیشگی فکر بچه ها هستند و خیلی از عملکرد آنها را تحت تأثیر قرار میدند. والدین یا این ترس ها را نادیده میگیرند یا سعی میکنند که کودکشون توضیح بدند این چیزا ترس نداره! اما متاسفانه هر چی بیشتر تلاش میکنند ترس قوی تر میشه، واقعیتش اینه که فقط با حرف زدن و ثابت کردن اینکه این چیزی که کودک ازش میترسه بی اهمیته و ترسی نداره تو کنترل یا برطرف کردن ترس آنها نقشی ندارد و این ی چرخه باطلی هست که توش گرفتار میشند. میتونم بهتون بگم هر روز تو مرکز به طور میانگین دو یا سه بچه هستند که با مشکل ترس مراجعه میکنند، گاهی این ترسها طبیعیه و مدیریتش خیلی راحت اما بعضی وقت ها بچه ها سال ها درگیر ترسشون بودند و برطرف نشده و به مشکلات دیگه سرایت کرده، مثل اینکه بچه چند ساله که نمیتونه تنهایی بخوابه! نمیتونه تو اتاقش بره و وسایلش بیاره! نمیتونه تنهایی دستشویی بره! ترس از دکتر، ترس از آنابل، روح و جن، حیوانات، زلزله، مرگ والدین، خراب شدن ماشین و... ترس خود به خودی از بین نمیره و برطرف نمیشه باید راه های مدیریتش یاد بگیریم و حتما برای درمان ترسهاشون اقدام کنید چون کودکان اضطرابی از درون تحلیل میرن و اگه اضطراب تبدیل به اختلال بشه و درمان نشه در اینده قطعا یک نوجوان افسرده خواهیم با انواع و اقسام مشکلات. #اختلالات_روانی#کودکان#اضطراب#ترس#درمان _اضطراب#عالیه_هیبتی_روانشناسی_کودک
26 مرداد 1399 04:48:17
0 بازدید
aliyeh.heybatii
. #عالیه_هیبتی_روانشناس_کودک_نوجوان_خانواده #تربیت_کودک #روانشناسی_کودک #فرزند_پروری #فرزندپروری #بیرجند
29 مهر 1399 16:52:49
0 بازدید
aliyeh.heybatii
. چقدر حس خوبمون از زندگی و احساس رضایتمندی از خودمون رو تعریف و تمجید ها و نوع نگاهی که بقیه نسبت بهمون دارند وابسته میکنیم؟ مثلاً همین که دیگران بهمون میگن که چقدر مهربونی، زیبایی، موفقی... پس باورمون میشه که با ارزشیم و باید حس خوبی نسبت به خودمون داشته باشیم. اما به محض اینکه این تعریف و تمجید ها متوقف بشن و یا حتی کمرنگ بشن یا تبدیل به انتقاد بشن، احساس ضعف و درماندگی میکنیم. چرا؟ چون دیگه کسی نیست به ما احساس با ارزش بودن بده، یعنی عامل بیرونی که به ما اعتبار بده دیگه کمرنگ شده. بعضی وقت ها هم احساس ارزشمند بودن خودمون رو با کاری که انجام میدیم می سنجیم و وابسته به اون کار میدونیم. ً اگر نتونیم تو یه کاری که برنامهریزی کردیم موفق بشیم کلاً خودمون رو بی عرضه میدونیم در صورتی که نقص داشتن جزئی از وجود ماست. یکی از راه های احترام به خود اینکه جدا از موفقیت ها و شکست ها و تمجید ها و انتقادها خودمون رو به خاطر گوهر انسان بودن با ارزش بدونیم. احساس ارزشمندی خودمون رو فراسوی نگاه و اعتبار دیگران و نقاط ضعف و قدرت مون تو کار هایی که انجام میدیم بدونیم تا با رفتن و اومدن و کمرنگ شدن این عوامل بیرونی نذاریم ارزش وجودیمون زیر سوال بره و خدشه دار بشه. پس حواستون باشه بی قید و شرط با ارزشید. #نشاط#زندگی_سالم#آرامش_درون#گوهر_انسانیت#امنیت#عشق#موفقیت#احترام#بهبود_فردی#رضایت#عالیه_هیبتی#بیرجند
24 اردیبهشت 1399 06:59:19
0 بازدید
عالیه هیبتی
0
0
. کتاب حکایت دولت و فرزانگی، اثری تاثیر گذار نوشته ی مارک فیشر است . آیا افرادی که به موفقیت می رسند از آن هایی که فقط رویای موفقیت را دارند، بیشتر و سخت تر کار می کنند؟ آیا آن ها باهوش تر، خوش شانس تر و بی رحم تر هستند؟ و آیا موفقیت مالی، خوشحالی و سعادت را به دنبال دارد؟ این ها سوالاتی اساسی هستند که همه ی انسان ها به نوعی با آن ها درگیرند. کتاب حکایت دولت و فرزانگی، با استفاده از شخصیتی سالخورده، خردمند و دولتمند به شکلی فراموش نشدنی به این سوالات پاسخ می دهد. این حکیم راز حقیقی یک شبه ثروتمند شدن را درک کرده، به تعلیم و تربیت مرد جوانی می پردازد که آرزوهایی به ظاهر دست نیافتنی در سر دارد و محدودیت ها و روز مرگی های زندگی او را مستأصل ساخته اند. در قسمتی از کتاب حکایت دولت و فرزانگی می خوانیم: هر کدام از ما، به طریق خودمان، و در کار خودمان می توانیم نابغه باشیم؛ حتی اگر جامعه ما را نابغه نداند. نبوغ یعنی به انجام رساندن آنچه از آن لذت می برید. این نبوغ راستین زندگی است. #حکایت_دولت و فرزانگی #موفقیت #لذت #مارک_فیشر #هدفمندی