پست های مشابه

aliyeh.heybatii

. #صبر#والدین_صبور#مراحل_رشد_کودک #فرزندپروری_مثبت #فرزند_سالم #کودک #بچه#تربیت_فرزند #فرزندپروری #والدین_موفق #والدین_با_صبر_و_حوصله #ارتباط_با_فرزند #والدین_آگاه_فرزندان_موفق#فرزندپروری_آگاهانه #پرورش#آموزش#روانشناسی_کودک #روانشناسی_خانواده #عالیه_هیبتی_روانشناس_کودک_نوجوان_خانواده #بیرجند

19 فروردین 1400 16:33:20

0 بازدید

aliyeh.heybatii

به نظر شما کودکان پرخاشگر و عصبی چه ویژگی هایی دارن؟ مثل همیشه به نشانه ی حمایت 3گل قرمز کامنت بزارید❤️🙏 #پرخاشگری#مدیریت_خشم_به_زبان_آدمیزاد#خشم #ارتباط_با_کودک #مدیریت_خشم #پرخاشگری_کودک #والدین_عصبانی #کودک_عصبانی #افسردگی#اضطراب#عالیه_هیبتی_روانشناس_کودک_نوجوان_خانواده

06 مهر 1400 19:50:39

22 بازدید

aliyeh.heybatii

مامان من دوستت دارم امیدوارم اینو بدونی. اما خیلی کوچیکم و هنوز نمی تونم بهت بگم. برای همین زمانی که بهت نیاز دارم ممکنه گریه کنم و گاهی اوقات احساس میکنم تو هم گریه میکنی. درسته؟! وقتی اطراف من تاریکه و صورت قشنگت پیدا می شه، میدونم همه چی درست میشه. اینو میدونی؟ من فقط می خواهم بهت بگم دوست دارم. اما هنوز نمی تونم. پس به جاش دستام رو به طرفت دراز می کنم، و وقتی منو زمین بگذاری اعتراض و داد و بیداد میکنم. اون موقع تنها چیزی که می خوام بوی تو، و #آغوش توست. چون تو بوی ما دو نفر رو‌میدی، انگار که با هم یکی هستیم. یا شاید زمانی، جایی با هم یکی بودیم... تو تنها چیزی هستی که من میشناسم و تمام چیزی که نیاز دارم دوستت دارم. وقتی برای شب بخیر منو میبوسی همینطور که خوابم می بره و با هم نفس می کشیم. و وقتی بیدار می شوم، دوباره و دوباره در جستجوی تو هستم. در حالی که شاید تو به دنبال قسمت گمشده ی خودت میگردی . میدونم این همیشگیه و ما تا ابد در جستجوی هم خواهیم بود حتی اگر بین ما فاصله باشه چون تو آدم ثابت زندگی منی. دوستت دارم. وقتی به تو خیره میشم، به محض اینکه چشمانت رو پیدا می کنم، تمام دنیای من در توجه به تو خلاصه میشه. مامان شاید هر دوی ما بتونیم سرعت خودمون رو کم کنیم. من دیرتر بزرگ بشم و تو کارهای دیگه ات رو فراموش کنی. چون این لحظه دیگه نخواهد بود. انگار کوچیکی من دووم نمیاره. به زودی سر من روی سینه تو قرار نمی گیره به زودی گریه های من تبدیل به کلمات می شه. و بدنم مدام آغوش تو رو نمیخواد او روز وقتی با صدای قشنگت بهم میگی دوست دارم من به تو لبخند میزنم و میگم "من هم تو رو دوست دارم". #مادر#مادرانه #عشق_به_مادر#مادرانه_ها #پناه#عشق #کودک#نوزاد#نیاز #تربیت #نگهداری_از_کودک#نفس #مراقبت#کودک_من#صدای_مادر #عالیه_هیبتی_روانشناس_کودک_نوجوان_خانواده #روانشناسی_کودک

18 آذر 1400 18:58:13

6 بازدید

aliyeh.heybatii

خودمان هم میدانیم که دلیل داد زدنمان لبریز بودن خودمان است نه تقصیر کودکمان اما گاهی بچه ها بهانه میشوند تا لبخند بزنیم، موجود بی پناه کوچکی را در آغوش بکشیم و بو کنیم و اوست که در آن لحظه به زندگیمان معنا میدهد. موجودی که دلیل بلند شدنمان از تخت است. بچه ها گاهی در سخت ترین شرایط و لحظات زندگی، مانند لنگری محکم ما را به زندگی پیوند میدهند تا مقاوم باشیم و ادامه دهیم. بچه ها را بهانه ی زیبای زندگیمان کنیم نه بهانه داد زدنها. #خشم#مدیریت_خشم# والدین_آگاه#امنیت#تربیت_کودک #فرزند_پروری #عالیه_هیبتی_روانشناس_کودک_نوجوان_خانواده #کودک

03 خرداد 1401 16:01:51

20 بازدید

aliyeh.heybatii

مادر دست دختر دانش‌آموزش را محکم کشید: «بذار برسیم خونه.» دختر گریه می‌کرد ملتمسانه مادر را نگاه می‌کرد. هی می‌گفت ببخشید. مقنعه‌اش روی شانه‌اش افتاده بود. صورت دخترک غرق اشک بود. حتی گفت غلط کردم. مادر بلندتر گفت: بذار برسیم خونه. هم‌مدرسه‌ای‌های دخترک که داشتند از مدرسه برمی‌گشتند خانه، نگاه می‌کردند و رد می‌شدند. کشاکش دختر و مادر ادامه داشت و‌ دور شدند. از ماجرایشان چیزی نفهمیدم. فقط چندثانیه بود و رد شدند. خیلی جا خوردم و به‌فکر فرو رفتم: اگر تلاش اصلی پدرومادرها و فعالان دلسوز کودکان است که برای دخترک «خانه» امن‌تر از خیابان باشد، یعنی الان مادر دارد برایش خیابان را امن‌تر می‌کند؟! خیابان برای دخترک امن‌تر بشود، به همین سادگی؟ خداخدا کند خانه نرسند؟ این یعنی دخترک بی‌پناه از حالا حس کند خیابان امن‌تر از خانه است؟ خیابان می‌تواند برایش چقدر امن باشد؟ اگر خانه آغوش امن دخترک نباشد. #مرتضی_توکلی #دختر#آرامش #خانواده #والدین_آگاه #تهدید_والدین #آغوش #آغوش_امن_پدر #آغوش_مادر #خوشبختی#طرحواره #خانه#خانه_ی_آرام #محبت_به_فرزند #فرزندپروری_مثبت #تربیت_صحیح_فرزند #آموزش_فرزند_پروری #عالیه_هیبتی_روانشناس_کودک_نوجوان_خانواده #بیرجند

19 اردیبهشت 1400 16:43:12

1 بازدید

aliyeh.heybatii

آیا واقعا به اندازه ی اهمیت این موضوع بهش توجه میشه؟🥺 #خود_مراقبتی #مادران #خودمراقبتی_جدی_بگیرید #توجه_به_فرزند #آرامش#عشق_به_زندگی #خودمراقبتی #مادر#کودک#مادر_آگاه_فرزند_سالم #عالیه_هیبتی_روانشناس_کودک_نوجوان_خانواده #

11 اسفند 1400 16:31:28

134 بازدید

عالیه هیبتی

0

0

کودکی‌ام را که مرور می‌کنم، قشنگ ترین قسمت‌های آن، تعطیلاتِ آخرِ هفته بود. پنج‌شنبه‌هایی که با اشتیاقی عمیق، سمتِ خانه می‌دویدیم و در سرمان هزار و یک برنامه برای این یک روز و اندی بود. و چه بی‌هزینه شاد بودیم و چه پر شور و جانانه می‌خندیدیم! برای بچه‌هایِ امروز نگرانم... نگرانم از ذوقی که برای تعطیلاتِ آخرِ هفته‌هایشان ندارند، از کبرایِ قصه که تصمیمش را گرفت و تویِ همان روزها و حوالیِ دلخوشی و بارانِ بی‌شیله‌ی کودکیِ ما، خودش را جا گذاشت، از کوکب خانمی که دیگر نیست، و چوپانِ دروغگویی که شاید یک شب که ما حواسمان نبود، گرگ‌ها آمدند و همراهِ ترس‌هایِ کودکیِ ما، او را دریدند. امروز بچه‌ها ساده نیستند! همه‌چیز را می‌فهمند، هیچ غولی را باور ندارند و از هیچ دیوی هم نمی‌ترسند. و من از این ساده نبودن، و من از این نترسیدنِشان، می‌ترسم... ما کودکانگی و لبخند را در کودکیِ خودمان جا گذاشتیم، ما خودمان را و دلخوشی‌هایِ ساده‌ی خودمان را ادامه ندادیم! و حالا ما مانده ایم و کودکانی که "کودکانه" نمی‌خندند، که اشتیاقی برایِ هیچ‌چیز ندارند، که حواسشان به نوساناتِ ارز هست و تمامِ اخبارِ ریز و درشتِ روز را می‌دانند، کودکانی که زودتر از چیزی که فکرش را می‌کردیم، بزرگ شده‌اند... و من از این بزرگ شدن‌هایِ بی‌مقدمه می‌ترسم! #نرگس_صرافیان_طوفان #کودکی#خاطرات #تعطیلات_آخر_هفته #اشتیاق #ترس#دلهره#دلخوشی #بزرگ_شدن #پنجشنبه

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

aliyeh.heybatii

عالیه هیبتی

0

0

کودکی‌ام را که مرور می‌کنم، قشنگ ترین قسمت‌های آن، تعطیلاتِ آخرِ هفته بود. پنج‌شنبه‌هایی که با اشتیاقی عمیق، سمتِ خانه می‌دویدیم و در سرمان هزار و یک برنامه برای این یک روز و اندی بود. و چه بی‌هزینه شاد بودیم و چه پر شور و جانانه می‌خندیدیم! برای بچه‌هایِ امروز نگرانم... نگرانم از ذوقی که برای تعطیلاتِ آخرِ هفته‌هایشان ندارند، از کبرایِ قصه که تصمیمش را گرفت و تویِ همان روزها و حوالیِ دلخوشی و بارانِ بی‌شیله‌ی کودکیِ ما، خودش را جا گذاشت، از کوکب خانمی که دیگر نیست، و چوپانِ دروغگویی که شاید یک شب که ما حواسمان نبود، گرگ‌ها آمدند و همراهِ ترس‌هایِ کودکیِ ما، او را دریدند. امروز بچه‌ها ساده نیستند! همه‌چیز را می‌فهمند، هیچ غولی را باور ندارند و از هیچ دیوی هم نمی‌ترسند. و من از این ساده نبودن، و من از این نترسیدنِشان، می‌ترسم... ما کودکانگی و لبخند را در کودکیِ خودمان جا گذاشتیم، ما خودمان را و دلخوشی‌هایِ ساده‌ی خودمان را ادامه ندادیم! و حالا ما مانده ایم و کودکانی که "کودکانه" نمی‌خندند، که اشتیاقی برایِ هیچ‌چیز ندارند، که حواسشان به نوساناتِ ارز هست و تمامِ اخبارِ ریز و درشتِ روز را می‌دانند، کودکانی که زودتر از چیزی که فکرش را می‌کردیم، بزرگ شده‌اند... و من از این بزرگ شدن‌هایِ بی‌مقدمه می‌ترسم! #نرگس_صرافیان_طوفان #کودکی#خاطرات #تعطیلات_آخر_هفته #اشتیاق #ترس#دلهره#دلخوشی #بزرگ_شدن #پنجشنبه

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

پست های مشابه

برو به اپلیکیشن