پست های مشابه

madaran_sharif

. سلام سلام به همه اعضای خوب جمعیت مادران شریف ایران زمین.😊⁦✋🏻⁩ امروز یه روز به یادموندنی برای ما خواهد بود که دوست داریم با همراهی شما خاطره انگیزترش کنیم.❤️☺️ . بلاخره بعد از حدود ۱۰ ماه از شروع فعالیت صفحه، لوگومون رو طراحی کردیم.🤩😎 . و از این به بعد با این علامت راحت‌تر پیدامون می‌کنید.😁 . . و اما قسمت هیجان‌انگیز ماجرا🤩💁🏻‍♀️⁩ یه مسابقه داریم✏🗒 چه مسابقه‌ای😃 . با توجه به اینکه لوگومون یه لوگوی مفهومیه⁦👌🏻⁩ به نظر شما چه مفهومی پشت این لوگو هست؟😎🤔 . بشتابید⁦🏃🏻‍♀️⁩ و خوشگل‌ترین و دلبر‌ترین و مادرانه‌ترین و شریفانه‌ترین توصیفتون رو تا شنبه ۸ شب برامون توی کامنت‌ها بنویسید.😊📝 . . از بین متن‌های ارسالی از اعضای مادران شریف ایران زمین ۱۰ تا از بهترین توصیف‌ها رو انتخاب می‌کنیم و منتشر می‌کنیم تا با رای شما سه تا متن برتر مشخص بشه.😇 و کتاب‌های جذااابی به اون ۳ عزیز هدیه بشه.😊🛍📚🎁 . . پ.ن: معیار اصلی ما برای انتخاب متن‌ها، جذابیت و زیبایی ادبی متن و داشتن نزدیک‌ترین مفهوم به محتوای مرامنامه‌مونه که می‌تونید توی قسمت هایلایت‌ها اونو ببینید. . . طراح لوگو: ‌جناب آقای کریمیان @karimiyan.art . . #لوگو #مادران_شریف_ایران_زمین

02 مرداد 1399 16:46:24

0 بازدید

madaran_sharif

. #پ_بهروزي . جات خالی نیست! و چه خوش می‌گذره به ما! . محمدآقا ۹ماهه بود⁦👦🏻⁩،منم یه مامان اولی که می‌دونستم بچه‌م نباید به تو📺 عادت کنه! اما وقتی فشار مادری برای من کم تجربه زیاد می‌شد،⁦🤷🏻‍♀️⁩ روشنت می‌کردم، تا مدتي، هرچند کوتاه گل پسرو از سر خودم وا کنم!😖 هرچند نویسنده کتابی که خونده بودم، لحظه‌ای منو به حال خودم رها نمی‌کرد!😆 - آی آی، به همین زودی یادت رفت؟!!😶این طفلک یک سالشم نشده! تربیت رو بی‌خیال، برای چشم و مغزش ضرر داره ها😟! افت ضریب هوشی، کاهش خلاقیت؟! عادت کنه گرفتار می‌شی ها! -- ای بابا! آقای نویسنده! با یه بار که این اتفاقا نمي‌افته.😐 - بله، بله! درست میگی👌🏻⁩ پس یه بار و دوبار اشکالی نداره، به استراحتت بپرداز😊 . . فراغت حاصل از سپردن محمد به قاب جادوييت انقدر شیرین بود برام، که دفعه بعد تا بهونه گرفت، به جای اینکه بغلش کنم و با هم بريم تو محوطه مجتمع یه دور بزنیم⁦👩‍👦⁩ یا یه بازی هیجان انگیز پیشنهاد بدم، رفتم سراغ کنترل!📺و خودم مشغول کارهام شدم.😁😏 . . آقای نویسنده‌ی درونم😅 از دور ناظر بود و چیزی نمی‌گفت!😶 دو بار و سه بار و چهار بار ... دیگه محمد خودش چهار دست و پا می‌رفت🚼 و کنترل رو بر می‌داشت روشنت می‌کرد! تو هم لابد خوشحال بودی⁦💪🏻⁩😛 که یه مشتری دیگه هم داره به مشتريات اضافه می‌شه و می‌تونی هر جنس بنجلی رو قاطی تک و توک جنسای خوبت به بچه‌م غالب کنی!😵 . . شب به همسرم گفتم، سریع جعبه شو بیار تا هنوز داغم جمعش کنیم! به تو اشاره کردم و گفتم این جادوگر قاتل رو!😂😝 همسرم گفت دیگه قاتل نیست خدایی! جو نده خانوم!😨 گفتم قاتل وقته⏰! مهم‌تر از عمر هم مگه سرمایه‌ای داریم که دو دوستی تقدیم این قاب جادويی بکنیم؟! 😎😅 . . پ.ن: این اولین قسمت از ماجراهای ما و بی‌تلویزیونی بود. منتظر ادامه‌ی ماوقع باشید.😬😄😊 . . #مادران_شریف_ایران_زمین #تلویزیونی_شدن #روز_نوشت_های_مادري

28 تیر 1399 17:35:16

0 بازدید

madaran_sharif

. #قسمت_هشتم . #ز_فرقانی (مامان چهار فرزند ۱۲ساله، ۷.۵ساله، ۵ساله و ۳ساله) . درسم تموم شد و مشغول پروژه و مقاله توی کلینیکمون بودم. فکر می‌کردم داریم یه کار علمی و جهادی انجام می‌دیم.🤔 از اوایل بارداری سومم تا دو سالگی دخترم. طوبا اواخر سال ۹۴ به دنیا اومده بود. . سال ۹۶ نتیجه‌ی پذیرش مقاله‌هامون توی یه کنفرانس و ژورنال رسید. ولی کمی بعد فهمیدیم جناب استاد با کمک نتایج زحمات ما، از ایران مهاجرت کرده!😕 خیلی دلسرد شدم و به کلی عمران رو رها کردم و به شعر رو آوردم. . . چند ماه بعد تولد دختر سومم، از طریق برادرم، با مجموعه‌ی باشگاه طنز انقلاب آشنا و عضوش شدم که برام آغاز یه مسیر جدید بود. . شعرام قبل از ورود به باشگاه بیشتر تو فضای خانواده و همسر و فرزند بود و تا حدودی زمینه طنز هم داشت. مثلا این یک بیت از شعریه که برای تولد دخترم گفته بودم: آب و جارو گردگیری بچه‌داری پخت و پز شاه بیتی می‌سرایم لحظه‌ای فرصت کنم . . توی باشگاه کم‌کم به علاقه‌ی دوران نوجوانی یعنی سیاست، ناخونکی زدم و رفتم سراغ شعر طنز سیاسی.😉 بعد از چند ماه فعالیت، شدم دبیر بخش شعر باشگاه. فعالیت‌هام توی باشگاه خیلی مطابق با ذوق و استعدادم بود. . بیشتر کارها مجازی بود و البته جلسات حضوری و محفل عمومی ماهانه هم داشتیم که یکی از بخش‌های اصلیش شعرخوانی طنز بود.👌🏻 . بخش اصلی كارمون جذب و پرورش شاعران طنزپرداز بود. مدام با شاعرها در ارتباط بودیم و شعرهایی که از اونا می‌رسید رو نقد و چکش‌کاری می‌کردیم و اون‌ها رو برای استفاده در قالب‌های مختلف سایت و کانال‌ها و روزنامه و بعدها برنامه‌ی تلویزیونی آماده می‌کردیم. تقریبا برای هر روز هفته هم یه برنامه داشتیم چه آموزش و نقد چه سرودن بداهه جمعی و... . ولی شاید پرحجم‌ترین بخش کار سه چهار روز آخر قبل هر محفل عمومی طنز بود که کار تقریبا شبانه روزی می‌شد.😁 . کمی بعد فرزند چهارم رو باردار شدم و با این حال به کارم ادامه دادم. روزی که برای عمل باید می‌رفتم بیمارستان (فرورودین ۹۷) برای ده روز مرخصی گرفتم، ولی بعد از دو سه روز استراحت، مجددا به باشگاه برگشتم تا کارها عقب نمونه. چون خیلی به کارم علاقه داشتم و اثرگذار می‌دونستمش. . مي‌تونم بگم این کار که حالا دیگه با ۴ تا بچه داشتم پیش می‌بردم، خیلی سنگین‌تر بود از ارشد عمران با دو تا بچه😅 . . #تجربیات_تخصصی #مادران_شریف_ایران_زمین

30 آذر 1399 16:39:33

0 بازدید

madaran_sharif

. #ط_اکبری (مامان #رضا ۶ساله، #طاها ۴/۵ساله، #محمد ۲ساله) . اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ . محرم اومد و گوشم هوای روضه کرد، سعی کردم هر روز یک روضه حتی کوتاه با بچه‌ها داشته باشیم... . محرم اومد و چشمم هوای دسته کرد، یه دسته‌ی عزاداری کوچیک هم با گل پسرا راه انداختیم...⁦👶🏻⁩⁦🧒🏻⁩⁦👦🏻⁩ . محرم اومد و کامم هوای نذری کرد، هرروز به نیت امام حسین (ع) و شهدای کربلا برای اهل خانه، غذا و حلوای نذری پختم... . محرم اومد و قلبم هوای امام حسین (ع) کرد، هر لحظه ذکرش بود، سیاهی عزایش بر دیوار خانه... و هر شب با داستانی از عشق پیامبر (ص) به او، بچه‌ها رو خواباندم. . اما نه! انگار «میل» و «هوا» در کار نیست! دلم مثل اسپند رو آتیشه...😔 چرا؟ نمی‌دونم... شاید از اون مدل آدمهام که موقع درد سنگین و عزای بزرگ، باید دیگران بیان تسکینش بدن، از اون آدم هام که وقتی چند نفر هم‌درد رو می‌بینه طاقتش بیشتر می‌شه. . تازه فهمیدم چه غم بزرگی دارم که قلبم براش خیلی کوچیکه. . کاش می‌شد داغ دلم رو با صدای بلند فریاد بزنم...بلند گریه کنم...😭 کاش حداقل روز عاشورا بتونم کاری کنم... . . پ.ن: امام باقر (ع): «اگر نمی‌توانید عاشورا به کربلا بروید، به صحرا یا پشت بام بروید.» . . #مادرانه_های_محرم #هر_خانه_یک_حسینیه #عزاداری_در_صحرا #مادران_شریف_ایران_زمین

08 شهریور 1399 16:38:40

0 بازدید

madaran_sharif

یادم نمیره چقدررررر واکنش ها به خبر آمدن فرزند دومم منفی بود😔 البته همه دلسوزی می‌کردن؛ یه عده برای خودم دلشون میسوخت!یه عده برای محمد، پسر اولم (که چه زود هوو اومده سرش)😕😯!!و عده‌ای هم برای فرزند جدید! (که فکر می‌کردن کسی فرصت رسیدگی به اون رو نداره!؟!😕)و عده دیگه‌ای هم برا همه‌مون دلشون می‌سوخت😯😐😅حتی کسایی که به ظاهر، از اومدن فرزند جدید ابراز خوشحالی می‌کردن، مشخص بود همه‌ی اون دلسوزی‌ها رو دارن ولی مثلاً سعی میکردن بروز ندن، اما در لفافه هشدار های لازم رو می‌دادن😁😅 . . من، علی رو خوش‌بخت‌تر از محمد می‌دونم، چون تو خونمون، سه نفر 👪 منتظر به‌دنیا اومدنش بودن. محمد هفته‌های آخر از من هم بی‌تاب‌تر بود برای تولد علی😍هر بار دکتر می‌رفتم تا از مطب می‌اومدم بیرون می‌گفت: پس داداش علی کو؟!😅 حتی بار آخر خودش باهام اومد تو‌ مطب که به دکتر بگه داداش علی رو بیار دیگه😆😁 . عکس، اولین دیدار دو تا داداش👬 هست، که من هربار با دیدنش تا مرز سکته ذوق می‌کنم😅💖 . وقتی محمد و علی با هم دور اوپن آشپزخونه می‌چرخن و هردو غش‌غش😂 می‌خندن، وقتی علی رو می‌سپرم به محمد و می‌رم کارامو انجام می‌دم، و میبینم محمد به خوبی از پس مراقبت از داداشی براومده.💪 وقتی علی کار جدید یاد می‌گیره و محمد از همه ما بیشتر ذوق می‌کنه و... در همه این شرایط، که کم هم نیستن، دوست دارم به همه بگم، برای مامانی ناراحت و نگران باشید که فقط یه بچه داره و خودش به تنهایی مجبوره همه وقت بچه رو پر کنه،😳 همه‌ی نیاز بچه به محبت رو تامین کنه، تازه اگه بتونه!!! و اگه نتونست، اون‌وقت دلتون به حال اون بچه بسوزه😔که به هر دلیلی، تنها مونده😔البته تنهای تنها که نه، احتمالا با #تلویزیون، #موبایل یا #بازی_کامپیوتری، شایدم با #مربی و دوستای #مهد، تنها مونده😶😶 . پ.ن۱: چندتا بچه داشتن و با فاصله کم بچه‌دار شدن خیلییییییییی سخته! ولی نه سخت‌تر از داشتن #تک_فرزند!وقتی شرایط الان خودمو با وقتی که محمد ده ماهه بود مقایسه می‌کنم، این موضوع کاملا برام روشن میشه. و اصلا مگه می‌شه تو دنیا بدون سختی کشیدن به نتیجه ی چشم‌گیری رسید؟! . پ.ن۲: عمیقا و همیشه برای کسایی که می‌خوان بچه‌دار بشن و تا حالا خدا نخواسته دعا کنیم که روزیشون بشه 🙏😇👼👶👦👧اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدِِ و آلِ مُحَمَّدِِ و عَجِّل فَرَجَهُم🌷 . پ.ن۳: فکر می‌کنم بهتر از دلسوزی، چه برای امثال بنده و‌ چه برا تک فرزندها و مادراشون، #کمک کردن به اونهاست😊😇✨💫 . #پ_بهروزی #ریاضی_۹۱ #نصیرالدین_محمد #عمادالدین_علی #تک_فرزندی #چند_فرزندی #مادران_شریف

16 آبان 1398 15:34:06

1 بازدید

madaran_sharif

#ه_محمدی (مامان #محمد ۳سال و ۳ ماهه، و #حسین ۶ماهه) اُخوووداااا !! (بخوووون دیگههه!!!) این، صدای اعتراض محمده؛ وقتی که تو خوندن کتاب سر سفره، چند ثانیه‌ای وقفه ایجاد شده 😆 محمد مثل هر بچه‌ی معمولی دیگه، امکان نداره بعد از خوردن چند قاشق که ته‌بندی شد، سر سفره بمونه و .... القیاااام... ما هم برای نگه‌داشتنش سر سفره، از روش‌های مختلفی استفاده می‌کنیم؛ بهترینش کتاب خوندنه😊 چند بار خود داستان رو می‌خوریم!! و بعد شکل‌هاش و سوالات متفرقه!! این‌جا چندتا کفشدوزک هست؟ این کفشش آبیه! این چرا اسمش فندقیه؟😂 و... وقتی محمد کوچیک بود، من براش کتاب نمی‌خوندم!! تازه از دو سال و خرده‌ای! وقتی دیدم درست و حسابی حرف نمی‌زنه، شروع کردم؛ و اثرش خیلی خوب بود☺️ اولش فقط از مغازه‌ی سر خیابون، کتاب می‌خریدم؛ تا این‌که دیدم دیگه اون‌جا چیزی برای عرضه نداره😅 این شد که همین اواخر، رفتیم فروشگاه به‌نشر، و کللللی کتاب باحال و خوب از اون‌جا خریدیم🤩 شکر خدا، محمد کتاب خوندن رو خیلی دوست داره و اگه چند ثانیه وسطش معطل کنیم، صدای اُخوداش بلند می‌شه😆 حتی گاهی اونقد گرم کتاب می‌شه که نمی‌ذاره پاشم به کار و زندگی برسم. یه بارشو هنر به خرج دادم و وقتی نمی‌ذاشت پاشم به داد ظرف‌های تلنبار شده‌ی آشپزخونه برسم، کتابو گذاشتم جلوش، و در حال شستن ظرفا، داستان رو براش تعریف کردم😊 خودشم داشت غذاشو می‌خورد🙂 *** از روش‌های دیگه‌ی نشوندنش سر سفره، آوردن ماشین‌ها و اسباب بازی‌ها و غذا دادن به اوناست. گاهی خودش میاد همشونو می‌چینه که «اینام آجن با!!!» (تلفیقی از ترکی و فارسی😂 به معنی اینا هم گشنه شونه😂😂) گاهی هم که حوصله‌ی زیادی نداریم، تلویزیونو روشن می‌کنیم و بی سر و صدا می‌شنیم غذامونو می‌خوریم.😏🙃 البته ترجیحم اینه تلویزیونو وقتی روشن کنم که داره از دیوار راست بالا می‌ره🙄 و با داداشش کشتی کج می‌گیره😳😰؛ بلکه دو دقه آروم بگیره🤦🏻‍♀️ پ.ن۱: فروشگاه به‌نشر تهران، نزدیک میدون انقلابه. ولی کتاب‌هاشو از فروشگاه‌های اینترنتی هم می‌تونید بخرید🤗 پ.ن۲: از کتاب‌های خوبی که خریدیم، کتاب‌های خانم کلر ژوبرت بود. هم داستان‌های خیلی خوبی دارن، و هم با مفهوم و آموزنده‌ن. پ.ن۳: کتاب پسر کوچولویی به نام غوره هم، کتاب خوب دیگه‌ای بود، که در مورد ورود نینی جدید به خونه‌ و آماده کردن بچه‌های بزرگتره😃 پ.ن۴: شما چه روش‌هایی برای نشوندن بچه‌ها سر سفره دارید؟ #غذا_خوردن #غذا_نخوردن 🙄 #سفره_میخ_دارد #روزنوشت_های_مادری #مادران_شریف_ایران_زمین

31 خرداد 1400 16:36:55

1 بازدید

مادران شريف

0

1

. #خواب #تنظیم_خواب #قسمت_دوم . میشه از خود بچه‌ها هم برای آروم کردن خونه کمک گرفت: تا مامان ظرفا رو میشوره، تو چراغا رو خاموش کن... تو تلویزیونو... بابا رخت خواب ها رو بیارن... یا حتی اگه کتاب خواندن بلدن، هر شب یکی شروع کنه و کتاب بخونه. بچه های کوچیکتر هم می‌تونن با ذهن خلاقشون قصه بگن😍 . برای راحت خوابیدن بچه ها، خوبه که در طول روز، با بازی و تحرک، حسابی خسته بشن. میشه هم نذاریم در طول روز بخوابن تا شب بهتر و زودتر بخوابن.😝 . برای تنظیم خوابشون، احتمالا اوایل مجبوریم ما هم باهاشون بخوابیم؛ ولی وقتی عادت کنن به خوابیدن در اون ساعت، میشه خودمون بعدش بیدار بمونیم و از زمان خوابشون استفاده کنیم. یا اینکه ما هم زود بخوابیم، و در عوض، صبح‌ها زودتر پاشیم. . این فرایند، برای تنظیم خواب نوزادان هم، با کمی صبر و حوصله، و در طول چند هفته، احتمالا جواب می‌ده. یعنی اگه عادت دارن شب‌ها بیدار باشن، تو یه اتاق تاریک و بدون سروصدا نگهشون داریم تا کم کم خوابشون درست بشه. و در عوض روزها، پرده‌ها رو کنار بزنیم و نور و صدای طبیعی تو خونه باشه. . ۶. بیدار موندن موقع بین الطلوعین (از اذان صبح تا طلوع آفتاب) ، برکات و فواید زیادی داره. گاهی با دعا و قرآن خوندن، و گاهی با تفریحات مختلف! میشه به این عادت برسیمث و بعد ازش بهره ببریم. زود خوابیدن شب قبلش هم قطعا کمک‌کننده‌س. . ۷. گاهی برای انجام کارهامون، خوبه به این مهارت برسیم که توی ساعات بیداری بچه ها، درس بخونیم یا حتی با لپتاپ کار کنیم. این قضیه وقتی بچه ها چندتا باشن و سنشون هم بیشتر بشه، راحتتر اتفاق میفته. . از طرفی خوبه که کارهای خونه رو، تو بیداری بچه‌ها انجام بدیم تا توی اوقات خوابشون، با فراغت خاطر، به کارهای مورد علاقه‌مون یا ضروریات دیگه برسیم. اینجوری بچه‌ها هم، تمیز کردن خونه رو یاد میگیرن☺ . ۸. میشه هم توی ساعاتی که بچه‌ها مشغول‌بازی هستن، کمی چرت بزنیم و با یه خواب کوتاه، انرژی بگیریم. گاهی هم میشه از همسرهای وظیفه شناس😎، کمک بگیریم و وقتی خونه‌ هستن، یه ساعتی بخوابیم. . ۹. در آخر حواسمون باشه اگه بتونیم از زمان خواب بچه ها، به خوبی استفاده کنیم و به علایق و وظایفمون برسیم، انرژی و انگیزه مضاعف پیدا می‌کنیم و در طول روز حوصله بیشتری برای بچه‌ها داریم. . البته خیلی مهمه که از ساعاتی که بچه ها خوابن، نهایت استفاده رو بکنیم و مثلا با غرق شدن تو گوشی، هدرش ندیم.😅 پس خوبه که برای این ساعات، برنامه‌ریزی داشته باشیم.👌 . . #مهارت_های_مادرانه #مادران_شریف_ایران_زمین

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

madaran_sharif

مادران شريف

0

1

. #خواب #تنظیم_خواب #قسمت_دوم . میشه از خود بچه‌ها هم برای آروم کردن خونه کمک گرفت: تا مامان ظرفا رو میشوره، تو چراغا رو خاموش کن... تو تلویزیونو... بابا رخت خواب ها رو بیارن... یا حتی اگه کتاب خواندن بلدن، هر شب یکی شروع کنه و کتاب بخونه. بچه های کوچیکتر هم می‌تونن با ذهن خلاقشون قصه بگن😍 . برای راحت خوابیدن بچه ها، خوبه که در طول روز، با بازی و تحرک، حسابی خسته بشن. میشه هم نذاریم در طول روز بخوابن تا شب بهتر و زودتر بخوابن.😝 . برای تنظیم خوابشون، احتمالا اوایل مجبوریم ما هم باهاشون بخوابیم؛ ولی وقتی عادت کنن به خوابیدن در اون ساعت، میشه خودمون بعدش بیدار بمونیم و از زمان خوابشون استفاده کنیم. یا اینکه ما هم زود بخوابیم، و در عوض، صبح‌ها زودتر پاشیم. . این فرایند، برای تنظیم خواب نوزادان هم، با کمی صبر و حوصله، و در طول چند هفته، احتمالا جواب می‌ده. یعنی اگه عادت دارن شب‌ها بیدار باشن، تو یه اتاق تاریک و بدون سروصدا نگهشون داریم تا کم کم خوابشون درست بشه. و در عوض روزها، پرده‌ها رو کنار بزنیم و نور و صدای طبیعی تو خونه باشه. . ۶. بیدار موندن موقع بین الطلوعین (از اذان صبح تا طلوع آفتاب) ، برکات و فواید زیادی داره. گاهی با دعا و قرآن خوندن، و گاهی با تفریحات مختلف! میشه به این عادت برسیمث و بعد ازش بهره ببریم. زود خوابیدن شب قبلش هم قطعا کمک‌کننده‌س. . ۷. گاهی برای انجام کارهامون، خوبه به این مهارت برسیم که توی ساعات بیداری بچه ها، درس بخونیم یا حتی با لپتاپ کار کنیم. این قضیه وقتی بچه ها چندتا باشن و سنشون هم بیشتر بشه، راحتتر اتفاق میفته. . از طرفی خوبه که کارهای خونه رو، تو بیداری بچه‌ها انجام بدیم تا توی اوقات خوابشون، با فراغت خاطر، به کارهای مورد علاقه‌مون یا ضروریات دیگه برسیم. اینجوری بچه‌ها هم، تمیز کردن خونه رو یاد میگیرن☺ . ۸. میشه هم توی ساعاتی که بچه‌ها مشغول‌بازی هستن، کمی چرت بزنیم و با یه خواب کوتاه، انرژی بگیریم. گاهی هم میشه از همسرهای وظیفه شناس😎، کمک بگیریم و وقتی خونه‌ هستن، یه ساعتی بخوابیم. . ۹. در آخر حواسمون باشه اگه بتونیم از زمان خواب بچه ها، به خوبی استفاده کنیم و به علایق و وظایفمون برسیم، انرژی و انگیزه مضاعف پیدا می‌کنیم و در طول روز حوصله بیشتری برای بچه‌ها داریم. . البته خیلی مهمه که از ساعاتی که بچه ها خوابن، نهایت استفاده رو بکنیم و مثلا با غرق شدن تو گوشی، هدرش ندیم.😅 پس خوبه که برای این ساعات، برنامه‌ریزی داشته باشیم.👌 . . #مهارت_های_مادرانه #مادران_شریف_ایران_زمین

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

پست های مشابه

برو به اپلیکیشن