پست های مشابه

kermaninarges_psych

حالم سرجا نبود. روز سختی را از لحاظ ارتباطات شغلی گذرونده بودم. سرم داشت می‌ترکید. رفتم براش قصه بگم. دراز کشید و گفت کاشکی الان تو طبیعت بودیم و ستاره ها رو تماشا میکردیم. گفتم آره، خیلی خوب بود. ولی این که آدم تو خونه خودش تو آرامش بخوابه هم خیلی عالیه. حس خوبم را گرفت و زیر پتو جابجا شد. دلم میخواست براش از دلتنگی های امروزم بگم. ولی آب دهنم را قورت دادم و از درخت های آلبالو گیلاس بچگی ام گفتم. همین موقع ها که همسن تو بودم، ۵ یا ۶ ساله. همین موقع های سال که می‌شد تو حیاط خونه آلبالو ها می‌رسید. و آماده چیدن میشد . باهاشون گوشواره درست میکردیم. خنکی آلبالو های پشت گوشم را هنوز حس میکنم. خندید، ‏مامان چه قدر شاد بودی! شاد بودم؟ مطمئن نیستم! خوشحال شدم که خیلی چیزهای دیگه را نگفتم. خیلی از دلتنگی ها از مادر بودن توی جامعه بزرگسال. با ادعاهای فمینیستی! و واقعیت های محدود کننده و بی اعتبار کننده. خوشحال بود. خوابید. واقعیت مثل شمشیر دو لبه میمونه. من مادر حق ندارم فشارها و استرس های زندگی بزرگسالانه خودم را به کودکم نشون بدم. ولی مجبور هم نیستم تمام مدت خوشحال ترین مادر دنیا باشم و اون هیج وقت یاد نگیره که با غم یا بقیه نگرانی ها در این دنیا چی کار باید کرد! #درد_دل_برای_کودک_ممنوع #حق_تو_شاد_بودنه #حق_من_شادی_از_شادی_تو

25 خرداد 1400 06:26:24

2 بازدید

kermaninarges_psych

اگر موافقی 💟 را بزن، در واقع یک چرخه است که از خود ما شروع میشه، زیر بنای رابطه ما با کودکانمان از جایی شروع می‌شود که رابطه ما با خودمان چگونه است. اگر میخوایم این چرخه شکسته شود، ابتدا باید غر زدن به خودمون را رها کنیم، سپس به فرزندمان! کار زیاد آسونی نیست، میدونم، گاهی اونقدر به خودمون سخت گیر هستیم که واقعا در بیرون حاضر نیستیم این همه انتقاد نثار کسی بکنیم گاهی اون ایرادگیر درون اون قدر قویه که به راحتی نمیشه از شرش راحت شد، اولین گام شاید شناخت غر غر کردن هاش باشه! #خودشناسی #والدگری #والدین_موفق #کودک_شاد #کودک_لجباز #کودک_بدغذا #کودک_پرخاشگر

12 دی 1400 11:45:15

14 بازدید

kermaninarges_psych

انتخاب فیلم هایی که برای همه گروه‌های سنی جذاب باشه برای ما تبدیل به چالش شده. اغلب یا انيميشن کودکانه است یا محتوای داستانی بزرگسال. فیلمی که همه گروه‌های سنی بتونیم بشینیم و از آن لذت ببریم سخت پیدا می‌کنیم. سرباز صفر یکی از معدود فیلم هاي خوب و لذت بخش خانوادگیه، گروهی از بچه ها که هر کدام مشکل به خصوصی دارند، برای یک هدف مشترک تلاش می‌کنند. و این تلاش جریان بسیار جذابی داره. ولی آخرش برنده میشند یا نه؟ جریان فیلم طنز و پر از نشاطه و دیدنش همراه خانواده خالی از لطف نیست. شما چه فیلم هایی پیشنهاد میکنید که برای گروه‌های سنی جذاب باشه؟ پیوست: ظاهرا رده بندی این فیلم هم بالای ۸ سال است. انگار نمیشه همه گروه‌های سنی را له این راحتی جمع کرد

20 تیر 1400 07:37:31

0 بازدید

kermaninarges_psych

خیلی اوقات وقتی کودکان را در حال داد زدن، عصبانیت و بد رفتاری میبینم. و رفتارش به شدت کلافه مون میکنه. خوبه که یک لحظه از خودمون بيرون بیایم. و سعی کنیم نیت پشت رفتارش را پیدا کنیم! شاید اون در حال دست و پنجه نرم کردن با چیزیه که زبانی برای بیانش نداره! رفتار اون مطابق با چه تصوریه که ما اون تو دهنمون ساختیم؟ وقتی پس ذهن ما اون یه بچه حرف گوش نکن و بد رفتاره، چه طور انتظار داریم چه طور انتظار داریم جور دیگه ای رفتار کنه! #والدگری #والدین #قشقرق_کودک

13 شهریور 1400 18:14:00

0 بازدید

kermaninarges_psych

معرفی فیلم. "Tully" یک فیلم اختصاصی برای مادرهاست. با این که اگه دوبله و سانسور شده را انتخاب کنید، نکته زیاد خاصی نداره ولی به شدت توصیه میشه که بچه ها فیلم را نبینند. چون پر از جزئی نمایی و ریزه کاری های سخت روزهای اول تولد است که میتونه احساسات نامطلوبی را در درونشون نهادینه کنه. بارداری و زایمان و درگیری های روحی را طوری به تصویر کشیده که رنج عمیقش را میشه با دست لمس کرد. قهرمان داستان برای بار سوم چالش های فرزند جدید همه با هم به سمتش هجوم آوردند. بی خوابی، تغییرات جسمانی، التقاط نقش ها. کم‌رنگ شدن کیفیت روابط با بچه های قبلی و همسر، نیازهای نادیده گرفته شده و.... در جریان داستان طوری پیش میره که به ظاهر با کمک دیگران و با حمایت گرفتن چیز هایی که از دست داده را ترمیم میکنه. ولی نهایتا به وسیله پزشک تشخیص داده میشه! که نیاز به درمان جدی ضروری بوده و.... به‌نظر شما کدوم بخش از تغییرات پس از زایمان چالش بر انگیز تره؟ #افسردگی_بعد_از_زایمان #فرزندپروری_آگاهانه #والدین_موفق #کودک_شاد #نرگس_کرمانی_مشاوره

17 خرداد 1400 19:31:00

2 بازدید

kermaninarges_psych

خشم می‌تواند علامت من دیده نشدم و درک نشدم باشد. اگر یک والد عصبانی هستید ، و دائما در حال کلنجار رفتن با خودتون که چرا من نمیتونم صبور باشم. یه نگاهی به لیست بالا بندازید . نکته خاصی نظرتون را جلب نکرد؟ کدوم اینها را تو زندگی کم دارید. اگر هر کدوم از نکات بالا ذهنتون را قلقلک میده که برید دنبالش، پیگیری کنید، حمایت بگیرید ، مشورت کنید و بگردید تا ریشه داستان را دستتون بیاد و از زندگی در کنار عزیزانتون لذت بیشتری ببرید. راستی کدوم این احساسات را تجربه کردید؟ در مورد شما هم منجر به عصبانیت شد؟ #کنترل_خشم #خشونت #فرزندپروری_آگاهانه #توانمندسازی #تنهایی #کمالگرایی #وظائف #کودک_پرخاشگر #والدین_سمی

24 آبان 1400 16:16:19

1 بازدید

نرگس کرمانی

0

0

حدودا نه یا ده سال پیش، دو تا بودند. دم ایستگاه اتوبوس سرکوچه ما ایستاده بودند، نه اون قدر بلند قد و تنومند ، نه خیلی نازک و بچه سال، در مورد سن درخت ها چیزی نمیدونم، ولی احتمالا شش سال داشتند، همسال و هم‌ جنس، پاییز بود و من هر روز که منتظر اتوبوس می‌ایستادیم خواسته یا ناخواسته نگاهم بهشون می‌افتاد. یکی پاییزی شده بود. با برگ های زرد و قرمز و نارنجی، ولی دومی چنان سبزی را در خودش حفظ کرده بود که گویی هیچ رنگی به جز سبز شایسته ستایش نیست. و من گمان میکردم عجب مقاومتی! ‏درخت اول رنگ به رنگ شد تمام زرد و قرمز تجلی کامل پاییز. دومی همچنان سبز باقی ماند، انگار که زیر بار پاییز نرفته باشد. سرمای زمستان اما قوی تر از آن بود که بخواهد تمام سال را دوام بیاورد! یک ماه نشد که برگ ها همان طور سبز ولی بی جون و بی رمق ریختند. و هر دو درخت بی برگ آماده زمستان شدند. آن یکی پاییز را به تمامی چشیده و با رنگ رنگ‌ برگ ها چشم رهگذران را نوازش کرده بود. و دومی با مقاومت در برابر فصل برگ ریز بدون هیچ تغییر رنگی از فصل عبور کرد. قصه این دو درخت در پاییز آن سال عبرت روزگار من شد‌، گاهی مقاومت در برابر تغییر و اصرار بر سبزی گذشته رنگارنگ پاییزمان را بی رمق می‌کند.

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

kermaninarges_psych

نرگس کرمانی

0

0

حدودا نه یا ده سال پیش، دو تا بودند. دم ایستگاه اتوبوس سرکوچه ما ایستاده بودند، نه اون قدر بلند قد و تنومند ، نه خیلی نازک و بچه سال، در مورد سن درخت ها چیزی نمیدونم، ولی احتمالا شش سال داشتند، همسال و هم‌ جنس، پاییز بود و من هر روز که منتظر اتوبوس می‌ایستادیم خواسته یا ناخواسته نگاهم بهشون می‌افتاد. یکی پاییزی شده بود. با برگ های زرد و قرمز و نارنجی، ولی دومی چنان سبزی را در خودش حفظ کرده بود که گویی هیچ رنگی به جز سبز شایسته ستایش نیست. و من گمان میکردم عجب مقاومتی! ‏درخت اول رنگ به رنگ شد تمام زرد و قرمز تجلی کامل پاییز. دومی همچنان سبز باقی ماند، انگار که زیر بار پاییز نرفته باشد. سرمای زمستان اما قوی تر از آن بود که بخواهد تمام سال را دوام بیاورد! یک ماه نشد که برگ ها همان طور سبز ولی بی جون و بی رمق ریختند. و هر دو درخت بی برگ آماده زمستان شدند. آن یکی پاییز را به تمامی چشیده و با رنگ رنگ‌ برگ ها چشم رهگذران را نوازش کرده بود. و دومی با مقاومت در برابر فصل برگ ریز بدون هیچ تغییر رنگی از فصل عبور کرد. قصه این دو درخت در پاییز آن سال عبرت روزگار من شد‌، گاهی مقاومت در برابر تغییر و اصرار بر سبزی گذشته رنگارنگ پاییزمان را بی رمق می‌کند.

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

پست های مشابه

برو به اپلیکیشن