پست های مشابه
جعبک
❌کپشن را بخوانید❌ روایت دوم: اولین کارگاه جعبک خانهی من بود. قسمت هال و پذیرایی خانه را دو قسمت کردیم. برای کارگاه سنگر درست کردیم که کودک هشتماههی خانه واردش نشود. صبح در خانهی ما جمع میشدیم برای کارها. برای بچهها هم برنامه میریختیم که سرگرم شوند؛ گرچه کار همیشه آن طور که پیشبینی میکردیم هم پیش نمیرفت؛ چون بچهها اساسا غیرقابل پیش بینی هستند و ما این را در کارمان پذیرفته بودیم. همهی کارها توی پذیرایی و آشپزخانه و اتاق بچه انجام میشد. کابینت کنار پنجرهی آشپزخانه را که نورخوبی داشت میکردیم استدیوی عکاسی و کف و دیوارهای اطرافش را با کاغذ رولی می پوشاندیم. ته هال پذیرایی را میکردیم قسمت بسته بندی و ارسال. وسط هم بچهها میدویدند و بازی میکردند. گاهی تا نه شب کار میکردیم و در انتها وقتی بچه هایتیم با خستگی میرفتند خانه، من میماندم و یک خانهی ترکیده که زمینش مثل میدان مین پر از نخود و لوبیا و بقایای آرد بازی و خمیربازی بود. البته با حضور بچهای که از صبح نخوابیده بود و کلافه بود و آقای همسر که از سرکار آمده بود و چندساعتی هم در اتاق مانده بود تا کار ما تمام شود. گاهی زیر فشار کارها درست وقت خستگی، وقت مریضی بچههایمان یا وقتی کارها گره میخورد، غول ناامیدی سر و کلهاش پیدا میشد و میآمد سراغمان و شروع میکرد توی ذهنمان خواندن که: چه کار داری میکنی تو؟ بچه را گذاشتی توی فشار؟ تو مادری؟ چه همسری هستی؟ این هم محصولتان! آخر چه کسی به چنین چیزهایی اهمیت میدهد؟ آن وقت باید کمر میبستی برای جنگیدن هر روزه با غول ناامیدی که هرازگاهی سر از تاریکی بیرون می آورد و شک را مثل خوره میانداخت به جانت که هر طور شده از ادامه دادن بایستی. حتما شما هم تجربهاش کردهاید. توی هر اتفاق مهم و بزرگی غول ناامیدی درست وقتی کم آوردهای، سر و کله اش پیدا میشود و دست می اندازد دور گردنت و تویی که باید بجنگی و ادامه بدهی. اما جعبک کوچک همیشه چیزی داشت که از ما دلبری کند و نگذارد غول ناامیدی سیاهی را پخش و پلا کند توی قلبمان! ما حواسمان گرم کار بود و جعبک مثل یک کودک نوپا جایش را در دل همهی ما داشت باز میکرد...جعبک بچهمان شده بود و ما همان مادری که دلش میخواست غیر از بچهی خودش روی صورت هزاربچهی دیگر هم لبخند بکارد و برای همین داشت با تمام قدرت میجنگید. #استارتاپ #کارآفرینی #اول_مسیر #تولید_محصول #مادر_شاغل #جعبک #اسباب_بازی #اسباب_بازی_کودک #فرزند_پروری #والدگری #کاردستی_کودک #کاردستی #ابزار_بازی #ابزار_کاردستی #ابزار_نقاشی #روایت_کارآفرینی #بانوان_کارآفرین
03 اسفند 1400 00:43:32
38 بازدید
جعبک
🥳 می دونید قصه چیه؟ دیگه داریم با تجربه میشیم. دیگه داریم یاد می گیریم از ضعف های جعبک قبلی به نفع جعبک بعدی استفاده کنیم و هر بار جعبک جدید رو چند پله با کیفیت تر کنیم . دیگه داریم یاد می گیریم توی بازار داغون اقتصادی پوست کلفت باشیم. نترسیم و با توکل جلو بریم. قصه اینه! توی دورانی که نیازهای بچه ها بیشتر از همیشه نادیده گرفته میشه و ما پدرمادرها هر روز بیشتر درگیر زندگی میشیم، جعبک تلاش میکنه با کمی خلاقیت و نگاه جدید بازی های جدید خلق کنه. داریم یاد میگیریم و باتجربه میشیم. حواستون هست جعبک داره یکساله میشه؟ جعبک جدید ما فردا رونمایی میشه و پیش فروشش شروع میشه. و البته تخفیفات هیجان انگیزی داریم برای جعبک های قبلی که حتما اعلام میکنیم. #جعبک_تو_راهه#جعبک_جان #اسباب_بازی#خلاقیت#کودکی#بازی
14 شهریور 1399 16:20:50
4 بازدید
جعبک
روز ششم بهار🌿 💓خدایا ممنونتم به خاطر زبری چوب ها و تنهی درختا، نرمی گلبرگ ها، سفتی سنگ ها... خدایا ممنونتم بابت حس لامسهی دستها و پاهام...که می تونه همهی این ها رو حس کنه.. 💭پاپا توی جنگل عجیب غریب ها زندگی می کرد. هرجا قدم میزد زیر پایش یک جور میشد. رد پای کاموایی، رد پای پولکی، رد پای صدفی، ردپای دکمه ای و ردپاهای عجیب و غریب دیگر! داداش کوچولویش پا میگذاشت روی ردپای پاپا و حدس می زد ردپایش از چیست! چی؟! تو هم ردپای جادویی داری؟! چشم هایت را ببند و رویشان راه برو! شگفت انگیز است نه؟ 👯چه شکلی بازی کنیم؟ پاها روی مقوا دورشو با ماژیک خط نی و کاموا و نخود و لوبیا و پلاستیک و دربطری جمع روی مقواها چسب.. (همین جوری تا پایان دوست دارم بدون فعل برم جلو🙃) حالا چشما بسته کی میتونه حدس بزنه زیر پاش چی چیه؟ 👼برای چندساله ها؟ برای زیر دو سال چسبوندنش با مامان راه رفتنش با نی نی برای بالای دو سال هم که از کشیدن و چسبوندن تا راه رفتن و حدس زدن با بچه ها #بازی_با_کودک #ایده_بازی #مونته_سوری #جعبک_جان #نوروز_جعبک #بچه_های_جعبکی
06 فروردین 1399 14:18:04
63 بازدید
جعبک
سلام سلام🧕 عید همگی مبارک...لطفا از طرف ما کلهی بچه ها رو یه بوس کوچولو بکنید و محکم بغلشون کنید🤗 خب خب خب ! بدون تبلیغ و مقدمهچینی و اینا میخوایم بگیم ما برای این ایام یه بهارانهی ساده ولی بامزه داریم. از اون جایی که خودمون مامان هستیم و دلمون یه برنامهی درست و حسابی بازی می خواست نشستیم و یه برنامه نوشتیم تا هر روز یه بازی با بچهها داشته باشیم. گفتیم این برنامه رو با شما به اشتراک بذاریم و هر روز به شما هم یه بازی پیشنهاد بدیم تا عید بچه ها تکمیل بشه... عجالتا اسم بازیها و این برنامهی ۱۴ روزه دست شما تا ما بریم و برگردیم با بازی روز اول فروردین... #نوروز_جعبک #بچه_های_جعبکی #جعبک_جان
01 فروردین 1399 06:49:33
19 بازدید
جعبک
🖍🖌 #رنگ_بازی برای بچه ها، یه بازی هیجان انگیزه. مخصوصا وقتی از ابزارها و وسیله های جدید برای کشیدن نقاشیاشون استفاده میکنن. #جعبک #قلمدونک یه عالمه از این ابزار های جدید رو در اختیار بچه ها میذاره تا تجربه هیجان انگیزتری رو از #نقاشی براشون درست کنه. شما از تجربه های #نقاشی_بچه_ها بگین _ جالبترین چیزی که تا حالا بچه های شما کشیدن چی بوده ؟ #نقاشی_کودک #غلطک #خلاقیت #بازی_با_رنگ
15 مرداد 1400 10:31:50
4 بازدید
جعبک
🎁 . در آستانهی هزارتایی شدن خواستیم ازتون تشکر کنیم. از حمایتهاتون از محبت هاتون و از دعاهای خیرتون برای کسب و کار نوپامون. راستش اسم کسب و کار رو خیلی دوست نداریم. ما قبل از کسب درآمد از راه جعبک آرزوهای بزرگ دیگه ای داشتیم برای بچه ها. تیم ما بعد از مادر بودن معلم بود. ما چند تا معلم بودیم که روزانه با بچه های زیادی سر و کار داشتیم و داریم. ایمان داریم که بازی اون هم به سادهترین شکل ممکن میتونه کاری با بچه ها بکنه که هزار ساعت کلاس درس نمیتونه. ما دوست داریم بچه ها بازی کنن. و دوست داریم لذت این بازی رو حتی بزرگتر ها هم بچشن.. جعبک دغدغهی بچهها رو داره و تمام تلاشش اینه که بچههای زیادی بتونن با وسایل ساده و ارزون بازی کنن. شما از ما یک جعبک میخرید اما ما توی هر جعبک هزار تا لبخند و انرژی خوب و دعای خوب براتون میفرستیم. باشگاه مادران جعبکی اتفاق دیگه ایه که قراره تو روزهای آینده ازش صحبت کنیم. جمع مادرانی که مثل خود ما هستند. گاهی خسته میشن گاهی عصبانی میشن گاهی کلافه از این مسئولیت سخت اما همیشهی خدا لبخند بچه هاشون می تونه تمام غم های عالم رو از دلشون پاک کنه.. . 🍭 🍬 🍭 🍬 🍭 🍬 . #جعبک #کودکی #جعبک_خمیری #جعبک_آردی
16 اسفند 1398 18:42:43
4 بازدید
ادمین جعبک
0
0
به به...😍امروز چه قدر روز خوبی بود...رفتم پشت پنجره و قل قل خوردن دونه های بارونو دیدم... و اما امروز میخوام تو خونمون.... بارون شکلاتی درست کنم...🍬😍 تا یه عالمه شادی و شکلات بباره...😁 با کمک مامان مهربونم 🧕یه بطری بر میداریم و وسطشو میبریم...یه بادکنکم لازم دارم...🎈تهشو قیچی میکنیم و میذارم ته بطری...(میشه برای اینکه شکلاتا بیشتر بپرن بالا و پایین اول بادکنک و گره بزنم و بعدش سرشو قیچی کنم) حالا وقتشه که شکلاتا رو بریزم...🍬همگی آماده !...۱...۲....۳.... به مامان هم میگم یه مولودی خوشگل برام بذارن تا منم برم بالا مبل و از اون جا شکلاتا رو شوت کنم تو هواااااا! آخه فقط دو روز تا تولد امام مهربونم مونده...حواستون هست؟ #جعبک #خلاقیت #بازی_با_کودک #بازی #کودک #هم_بازی #تخیل #کودک_خلاق #سرگرمی #دست_ورزی #مهربانی #اسباب_بازی #کودکی #جعبک_برای_کودک #دنیای_کودکی #دریچه_نگاه #جعبک_بازی #بازی_با_کودکت #جعبک_من #جعبک_ #جعبک_آردی #آزادی_کودک #روانشناسی #جعبک_خمیری #ایده_بازی_جعبک #sensory_toy #play_kit #toy #sensory_play #بازی_با_خاک