پست های مشابه

ghatre_group

در این پست بچه های هیئت به معرفی یکی از کتابهای جذاب مناسب کودک و نوجوان به نام "نجوم و فضا" می پردازند. #معرفی_کتاب_هیئت_قطره #معرفی_کتاب #معرفی_کتاب_کودک #معرفی_کتاب_خوب #معرفی_کتاب📚 #معرفی_کتاب_نوجوان #معرفی_کتاب_کودک_و_نوجوان #کتاب_خوب #کتاب #کودک#نوجوان #📚#کتاب_نجوم_و_فضا

29 اردیبهشت 1401 11:37:14

0 بازدید

ghatre_group

🎊🎈🎊🎈🎊🎈🎊 فروش بادکنک ویژه ولادت امام مهدی عجل الله فرجه 🎈 هر عدد ۴۵۰۰ تومان همراه با بست و نی 🎈بسته ۲۵ تایی، هر عدد ۳۸۰۰ همراه با بست و نی فروش فقط امروز و فردا پنج شنبه تا ظهر امکان پذیر می باشد. جهت هماهنگی برای خرید با شماره زیر فقط از طریق پیامرسانها ارتباط حاصل نمایید. ۰۹۳۰۹۵۰۳۱۳۳ #بادکنک_نیمه_شعبان #هیئت_کودکان_قطره #نیمه_شعبان

25 اسفند 1400 11:17:24

0 بازدید

ghatre_group

#داستان_صوتی «بسم الله الرحمن الرحیم» *«بچه ها و روضه»* شب اول محرم بود. سیّد علی بعد از بازی با دوستاش به خونه برگشت. برادرش داشت پرچم های عزا رو بالای در خونه نصب میکرد. مامان گفت‌: پسرم لباس مشکیت رو که پوشیدی، با داداش برید فضای سبز کنار خونه رو هم پرچم بزنید. سیّدعلی با تعجب گفت: اونجا رو چرا؟ مامان گفت: یادت رفته؟! میخوایم مثل سال گذشته که به خاطر این بیماری (کرونا) مجبور شدیم روضه رو توی فضای باز برگزار کنیم ان شالله امسال هم دهه محرم اونجا روضه بگیریم. عزیزِ مامان، یادت باشه، هیچ کس و هیچ چیزی نمیتونه ما رو از روضه جدا کنه. سیّدعلی گفت: آهااااان، یادم اومد. آخرِ روضه هم من مداحی کردم و همه سینه زدن، وای که چقدر دوست داشتم. سید علی گفت: مامان! به نظرت وقتی من روضه میخونم ، امام حسین (ع) هم گوش میدن؟ مامان بغض کرد. اشک از چشمانش جاری شد. سیّدعلی رو در آغوش گرفت و گفت: حتما پسرم. امام حسین(ع) خیلی بچه ها رو دوست دارن. 🖌 نویسنده: سمیرا مهرآور کانون نویسندگان هیئت کودکانه قطره #داستان_کودکانه #داستان_محرمی #محرم_کودکانه #محرم #هیئت_قطره

07 مرداد 1401 18:17:59

29 بازدید

ghatre_group

سلسله مباحث روانشناسی با موضوع خشم قسمت ششم برای مشاهده قسمتهای قبلی هشتگ زیر را لمس کنید. #روانشناسی_هیئت_قطره #روانشناسی #روانشناسی_خانواده #مادرانه #خشم #اخلاق #خانواده#کودک#فرزندپروری #مادر_کودک

07 مرداد 1401 17:06:36

2 بازدید

ghatre_group

سلام به شما همراهان عزیز متاسفانه پیج قبلی هیئت کودکانه قطره توسط این اپلیکیشن بسته شد و هر چه تلاش کردیم نتونستیم خاطراتمون رو برگردونیم. اما ما کوتاه نمیایم و همزمان با نزدیک شدن به سالگرد سردارمون دوباره با قدرت بلند میشیم. انشالله که بتونیم دوستان گذشته رو دوباره پیدا کنیم و دوباره خدمتگذار کودکان و خانواده های نازنین باشیم. با ما همراه باشید. 🌱 #هیئت_کودکانه_قطره #شروع_دوباره

01 دی 1400 18:14:45

0 بازدید

ghatre_group

کاردستی روز مادر 🌸🌸🌸🌸 #کاردستی #ولادت_حضرت_زهرا دخترخانوما و آقا پسرای گل دست به کارشین برای مامانای مهربونتون این هدیه رو درست کنید و دست و روی ماهشونو ببوسین بهشون هدیه بدین💕 #هیئت_کودکانه_قطره #کاردستی_آسان

02 بهمن 1400 19:13:56

2 بازدید

هیئت کودکانه قطره‌

0

0

معرفی کتاب *مژده گل*

#معرفی_کتاب مرغ پرحنایی همراه جوجه هایش درحیاط خانه مشغول خوردن دانه بودند. جیک جیک می کردندو حسابی حیاط شلوغ شده بود. ام سلمه همسر پیامبر (ص)در حیاط راه می رفتند. ظرف غذای مرغ وخروسها را پر می کردند که صدایی در حیاط آمد. در را باز کردند، دیدن حسین (ع)جلوی در ایستاده است. خیلی دلش برای پدربزرگ تنگ شده بود. می خواست ایشان را ببینند. ام سلمه حسین(ع) را حسابی بوس کرد . بعد حسین(ع)رابه اتاق کناری که پیامبر (ص)خوابیده بودند، هدایت کرد. وگفت:((همین جا بمان تا پیامبر(ص) بیدارشوندمن هم می روم برایت خوراکی بیاورم. وقتی برگشت، دید حسین (ع) روی سینه ی پیامبر نشسته است. پیامبر(ص) هم خیلی خوشحال اندو با او بازی می کنند. ام سلمه سیب وکشمش را جلوی حسین(ع) گذاشت. این دفعه اورا محکم تر بوسید و گفت : ((آخ این پسر چه قدر خوشمزه است ❤️)) بعد پیامبر(ص) سیب را با حسین(ع) نصف کردندوحسابی خندیدند. #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #کتاب_محرم #معرفی_کتاب

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

ghatre_group

هیئت کودکانه قطره‌

0

0

#معرفی_کتاب مرغ پرحنایی همراه جوجه هایش درحیاط خانه مشغول خوردن دانه بودند. جیک جیک می کردندو حسابی حیاط شلوغ شده بود. ام سلمه همسر پیامبر (ص)در حیاط راه می رفتند. ظرف غذای مرغ وخروسها را پر می کردند که صدایی در حیاط آمد. در را باز کردند، دیدن حسین (ع)جلوی در ایستاده است. خیلی دلش برای پدربزرگ تنگ شده بود. می خواست ایشان را ببینند. ام سلمه حسین(ع) را حسابی بوس کرد . بعد حسین(ع)رابه اتاق کناری که پیامبر (ص)خوابیده بودند، هدایت کرد. وگفت:((همین جا بمان تا پیامبر(ص) بیدارشوندمن هم می روم برایت خوراکی بیاورم. وقتی برگشت، دید حسین (ع) روی سینه ی پیامبر نشسته است. پیامبر(ص) هم خیلی خوشحال اندو با او بازی می کنند. ام سلمه سیب وکشمش را جلوی حسین(ع) گذاشت. این دفعه اورا محکم تر بوسید و گفت : ((آخ این پسر چه قدر خوشمزه است ❤️)) بعد پیامبر(ص) سیب را با حسین(ع) نصف کردندوحسابی خندیدند. #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #کتاب_محرم #معرفی_کتاب

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

پست های مشابه

برو به اپلیکیشن