پست های مشابه

chamran_kids

🌈 تابستانه ی چهارساله های چمرانی شروع شد. آن هم با یک اردو... بچه ها بعد از آشنایی باهم، در پارک بازی کردند. بعد سراغ یک آب بازی حسابی رفتند. در آخر هم روی یک کاغذ بزرگ نقاشی کشیدند. ‌‌ روزهای اول، میزبان مامان های چمرانی هم هستیم تا بچه ها با محیط جدید و دوستان جدید آشنا شوند. ‌ #چهار_ساله_ها #مهد_کودک #اردو #پارک #آب_بازی #حسینیه_کودک_شهید_چمران #مجتمع_آموزشى_شهيد_چمران

15 تیر 1398 10:53:51

0 بازدید

chamran_kids

. خیلی از ما بزرگترها تصاویر تکراری از مدرسه داریم و فکر میکنیم همینکه بچه ها پشت میز و نیمکت بشینند، با هر شیوه ای درس هارو از بر بشن و آخر سال هم یه کارنامه پر از ۲۰ تحویلمون بدن، تو مدرسه ی خوبی تحصیل و رشد کردند اما....❗ . از نظر ما مدرسه ی مطلوب و خوب جایی هست که ... . ورق بزنید و بخونید 😊👆🏻 . ⭕ برای بقیه ی مامان، باباها هم بفرستید🤗 ✅به نظر شما مدرسه ی خوب کجاست؟؟؟ چه جوریه؟؟؟🤔 . #مدرسه #مدرسه_خوب #مدرسه_مطلوب #ثبت_نام_مدرسه #ملاک_مدرسه_خوب #آموزش_پروژه_محور#آموزش_چند_بعدی # برنامه_انعطاف_پذیر#تسهیلگر #معلم_خوب

04 فروردین 1400 11:50:38

0 بازدید

chamran_kids

🍀 ظلمی که زندگی شهری و در ظاهر مدرن داره به بچه های این نسل میکنه، اجبار به زندگی و بازی در آپارتمان های کوچک و دوری از طبیعته. خونه هایی که اگه یکم فضا هم داشته باشه با مبل های بزرگ و بوفه و مجسمه و هزارتا چیز دیگه پر شده. ‌خیلی از پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها از شیطنت بچه ها شکایت می کنند و میگن مگه ما بچه بزرگ نکردیم؟ اینجوری نبودن که. ‌‌ اما یادمون میره که زمان بچگی ما بیشتر خونه ها حیاط داشت. اگرم حیاط نبود فضای کوچه امنیت داشت تا بچه ها با خیال راحت توش بازی کنند. ‌اما خب ما نباید تسلیم این نوع زندگی جدید بشیم که و بچه ها رو از لذت بازی تو طبیعت و گشت و گذار محروم کنیم. ‌‌‌‌ ما تو حسینیه کودک سعی کردیم با اردو های هفتگی این خلا رو جبران کنیم. اولویت هم با پارک و فضای طبیعته. ‌‌‌ شما برای جبران این نیاز بچه ها چیکار می کنین؟ ‌‌‌ #اردو #حسینیه_کودک_شهید_چمران #پنج_ساله_ها #چمرانی_ها #مجتمع_آموزشی_شهید_چمران

21 مهر 1398 16:17:32

0 بازدید

chamran_kids

💰 مهارت های اقتصادی را می توان از سنین دبستان برای بچه ها مطرح کرد. ‌ در ادبستان پسرانه، هر چندماه یکبار، بازارچه داریم. پسرها دست سازه های خودشان را به پول چمرانی به پدرها و مادرها می فروشند. با چمرانی هایی که به دست می آید چه می کنند؟ چمرانی ها را به تومان تبدیل می کنند. ‌ کلاس سومی‌ها بخشی از پول شان که از درآمد بازارچه در صندوق کلاسشان بود را برداشتند. هر نفر ۵ هزار تومان...اما چه چیزی بخریم ؟ هر کس نظری داد. نظریه اول این بود که پول هر کس را به خودش بدهیم...اما رد شد: با ۵ هزارتومان نمیتوان چیز زیادی خرید ولی با ۷۰ هزار تومان میشود چیز مفیدی برای همه خرید! ‌ با مترو به بازار رفتند. گروه اول تصمیم گرفتند هر کس برای خودش یک دفترچه و خودکار بخرد. گروه دوم تصمیم گرفتند خرید جمعی برای کلاس کنند. پس از گذر از مغازه های مختلف لوازم التحریر، به مغازه فروش لوازم دوخت و دوز رسیدند. ۴ نمد در رنگ های مختلف، تعدادی زیپ و یک بازی فکری برای کل کلاس خریدند. مربی: صادق رضوی ‌ #کلاس_سومی_ها #طرح_درس #تربیت_اقتصادی #کودک #تربیت #مهارت #چمرانی_ها #ادبستان_پسرانه_شهید_چمران #مجتمع_آموزشی_شهید_چمران

23 آذر 1398 17:48:06

0 بازدید

chamran_kids

☀️ ❓شما هم دغدغه ی تربیت دینی کودک تان را دارید؟ اما چگونه می توان یک کودک دیندار پرورش داد؟ ‌ 💡کارگاه مجازی تربیت دینی ۱ (هفت سال اول کودکی) مدرس: احمد رضا اعلایی ‌ 💳هزینه ی کارگاه 👈🏻 ۲۳ هزار تومان 💰تخفیف رونمایی در ده روز اول 👈🏻 ۱۹ هزار تومان. ‌ 📲 خرید و دانلود از سایت #چمرانی_ها* chamraniha.com/shop #کارگاه #تربیت_دینی #دین #کودک #کودک_دیندار #چمرانی_ها #کارگاه_مجازی

04 آذر 1398 08:36:01

0 بازدید

chamran_kids

☀️ پسرم تا وقتی کوچک بود، مدام مهر دستش می گرفت و دولا و راست می شد و به قول خودش الله می کرد و ما ذوق می کردیم. اما حالا که شانزده ساله شده، مدام لجبازی می کند. باید هزار بار به او بگویی تا بلند شود و لحظه های آخر نماز بخواند... ‌‌ این را یکی از دوستانم تعریف می کرد. به راستی چه اتفاقی می افتد در این چند سال که انگیزه و علاقه ی یک کودک تغییر می کند؟ ‌‌ ما به عنوان مادر، پدر و یا مربی این کودک، چه کارهایی باید انجام می دادیم که ندادیم؟ ‌ تربیت دینی و دیندار شدن کودک یک شبه اتفاق نمی افتد، باید از همان سال های اول برنامه داشته باشیم. اما چه برنامه ای؟ ‌ #تربیت_دینی #نماز #کودک #سن_تکلیف #دینداری #نسل_مهدوی #بچه_شیعه #یک_مدرسه_چمرانی #چمرانی_ها

21 آبان 1398 16:17:05

0 بازدید

ادمین چمران

0

0

چهل چراغ: چراغ دوم هیئت کودک #هیئت_دانشگاه_شریف . چند روزی به محرم مانده بود و خیلی دلمان میخواست برای بچه ها کاری در این دهه انجام دهیم. چند جا هم برای کار با کودک، کنار هیاتهای مختلف رایزنی کردیم که به نتیجه نرسید. تقریبا داشتیم ناامید میشدیم که به واسطه یکی از دوستان از هیات دانشگاه شریف، با ما تماس گرفتند. صحبتهای اولیه انجام شد و قرار بر این شد ما ۱۳ شب، کنار هیات، برای بچه ها فعالیتهای مختلف داشته باشیم. یکی دو شب مانده به شروع هیات هم تصمیم گرفتیم قسمت پسرانه را از دخترانه جدا کنیم. و به سختی تعدادی خاله و عمو جور کردیم که هر سیزده شب نیرو داشته باشیم. قرار شد با دانشجویان دانشگاه شریف هم تعامل داشته باشیم. طراحی اصلی و عمده ی اجرا با ما باشد و آنها هم در آماده کردن فضا و کار با کودکان به ما کمک کنند. خیلی فشرده برنامه ریزی کردیم، ابزار خریدیم و رسیدیم به اولین شب برای برگزاری هیات کودک. قبل از آمدن بچه ها، با چند تا از دانشجوهای شریف جلسه توجیهی گذاشتیم. دوستان ما که از قبل باهم همکاری کرده بودیم و قرار بود در این کار هم همراهمان باشند اکثرا فارغ التحصیل رشته های هنر بودند. دور هم نشستیم و به اصطلاح جلسه معارفه ای گذاشتیم برای آشنایی بیشتر. شریفیها از سر تواضع گفتند شما اول خودتان را معرفی کنید و دوستان ما شروع کردند به گفتنِ رشته های تحصیلیشان: طراحی لباس، طراحی پارچه، گرافیک، نمایش، نگارگری و ... قیافه بچه های شریف دیدنی بود. با خجالت پرسیدند: مگه اینارو هم تو دانشگاه میخونن؟؟؟؟ و وقتی نوبت به معرفی خودشان رسید فهمیدیم بنده های خدا برای چه اینقدر تعجب کردند. دوستانی که متواضعانه و بی صدا محل هیات کودک را با ماتمیز کرده بودند، با دقتی عجیب رول های کاغذ به دیوار زده بودند و به صورت مهندسی شده گلوله های گِلیِ کاملا یکسان در قطرهای مشابه برایمان درست کرده بودند دانشجوهای عمران، برق، هوافضا، مکانیک و ... بودند. همکاری دو گروه هنری و فنی در سیزده شب برای خود ما تجربه بسیار جالبی بود. از آن زمان به بعد هر وقت اسم دانشگاه یا دانشجویان دانشگاه شریف می آید در ذهنم تصویر دانشجویانی کاری، کم حرف و کم ادعا مرور میشود که تمام شبها، خالصانه و با علاقه بدون اینکه چیزی از کودک و علاقه هایش بدانند پابه پای ما فعالیت کردند و سعی کردند افکار مهندسی شان را در برخورد با بچه ها کنار بگذارند. ما درسهای بزرگی در این شبها از آنها گرفتیم از بچه های کاملا شریفِ دانشگاه شریف.... . ادامه دارد... . #ما_که_هستیم #تاریخچه_چمرانی_ها #تاریخچه_چمران #حسینیه_کودک #حسینیه_کودک_شهید_چمران

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

chamran_kids

ادمین چمران

0

0

چهل چراغ: چراغ دوم هیئت کودک #هیئت_دانشگاه_شریف . چند روزی به محرم مانده بود و خیلی دلمان میخواست برای بچه ها کاری در این دهه انجام دهیم. چند جا هم برای کار با کودک، کنار هیاتهای مختلف رایزنی کردیم که به نتیجه نرسید. تقریبا داشتیم ناامید میشدیم که به واسطه یکی از دوستان از هیات دانشگاه شریف، با ما تماس گرفتند. صحبتهای اولیه انجام شد و قرار بر این شد ما ۱۳ شب، کنار هیات، برای بچه ها فعالیتهای مختلف داشته باشیم. یکی دو شب مانده به شروع هیات هم تصمیم گرفتیم قسمت پسرانه را از دخترانه جدا کنیم. و به سختی تعدادی خاله و عمو جور کردیم که هر سیزده شب نیرو داشته باشیم. قرار شد با دانشجویان دانشگاه شریف هم تعامل داشته باشیم. طراحی اصلی و عمده ی اجرا با ما باشد و آنها هم در آماده کردن فضا و کار با کودکان به ما کمک کنند. خیلی فشرده برنامه ریزی کردیم، ابزار خریدیم و رسیدیم به اولین شب برای برگزاری هیات کودک. قبل از آمدن بچه ها، با چند تا از دانشجوهای شریف جلسه توجیهی گذاشتیم. دوستان ما که از قبل باهم همکاری کرده بودیم و قرار بود در این کار هم همراهمان باشند اکثرا فارغ التحصیل رشته های هنر بودند. دور هم نشستیم و به اصطلاح جلسه معارفه ای گذاشتیم برای آشنایی بیشتر. شریفیها از سر تواضع گفتند شما اول خودتان را معرفی کنید و دوستان ما شروع کردند به گفتنِ رشته های تحصیلیشان: طراحی لباس، طراحی پارچه، گرافیک، نمایش، نگارگری و ... قیافه بچه های شریف دیدنی بود. با خجالت پرسیدند: مگه اینارو هم تو دانشگاه میخونن؟؟؟؟ و وقتی نوبت به معرفی خودشان رسید فهمیدیم بنده های خدا برای چه اینقدر تعجب کردند. دوستانی که متواضعانه و بی صدا محل هیات کودک را با ماتمیز کرده بودند، با دقتی عجیب رول های کاغذ به دیوار زده بودند و به صورت مهندسی شده گلوله های گِلیِ کاملا یکسان در قطرهای مشابه برایمان درست کرده بودند دانشجوهای عمران، برق، هوافضا، مکانیک و ... بودند. همکاری دو گروه هنری و فنی در سیزده شب برای خود ما تجربه بسیار جالبی بود. از آن زمان به بعد هر وقت اسم دانشگاه یا دانشجویان دانشگاه شریف می آید در ذهنم تصویر دانشجویانی کاری، کم حرف و کم ادعا مرور میشود که تمام شبها، خالصانه و با علاقه بدون اینکه چیزی از کودک و علاقه هایش بدانند پابه پای ما فعالیت کردند و سعی کردند افکار مهندسی شان را در برخورد با بچه ها کنار بگذارند. ما درسهای بزرگی در این شبها از آنها گرفتیم از بچه های کاملا شریفِ دانشگاه شریف.... . ادامه دارد... . #ما_که_هستیم #تاریخچه_چمرانی_ها #تاریخچه_چمران #حسینیه_کودک #حسینیه_کودک_شهید_چمران

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

پست های مشابه

برو به اپلیکیشن