پست های مشابه

chamran_kids

🖊 کشف کردن همیشه لذت بخشه. وقتی روی یه مساله ی ریاضی ساعت ها فک می کنی و یهو با یه جرقه راه حل رو کشف می کنی...یا حتی مسیری که هر روز میری، این بار یه راه کوتاه تر رو پیدا می کنی یا حتی کشف یک مزه ی جدید از ترکیب چندتا مواد باهم، همه و همه می تونه حس خوبی به آدم بده. ‌حالا این حس خوب اگه تو مراحل یادگیری قرار بگیره، میتونه یادگیری رو موثر تر کنه. ‌ کلاس اولی های چمرانی با همین حس خوب کشف کردن، الفبا رو یاد می گیرند. اسم بازی مون رو گذاشتیم رد پای نارنجی. رد پای نارنجی هر هفته، روی برخی کلمات و وسایل توی کلاس قرار می گیره. بچه ها باید همه ی رد پاهای نارنجی رو پیدا کنند. اسم کلمات رو با کمک معلم می نویسند و بعد صدا و حرف مشترک رو کشف می کنند. ‌ به نظر شما با چه روش های دیگه میشه یادگیری رو برای بچه ها لذت بخش تر کرد؟ ‌ #کلاس_اولی_ها #ادبستان_دخترانه_شهید_چمران #ادبستان_پسرانه_شهید_چمران #فارسی #سواد_آموزی #آموزش_الفبا #آموزش #خلاقیت #چمرانی_ها #مجتمع_آموزشی_شهید_چمران

22 مهر 1398 16:47:02

0 بازدید

chamran_kids

🇮🇷 🖋 #خاطرات_انقلاب ‌ 🔸 ما هر سال دهه فجر، غیر از مدرسه در خانه مان هم برنامه ویژه ای داشتیم. اصلا یادم نیست بقیه هم اینطور بودند یا نه؟ ولی ما از اول دهه فجر وسایل تزیینی به دیوار خانه می زدیم و تا روز 22بهمن مشغول آویزان کردن چیزهای مختلف به در و دیوار بودیم. یکی از تصاویری که بالافاصله بعد از دهه فجر به ذهن خود من می آید کاغذکشی های رنگی روی دیوار خانه ی قدیمی مان هست. آن وقت ها لحظه شماری می کردیم که دهه فجر نزدیک شود. هنوز هم با مرور آن خاطرات قند در دلم آب می شود. یادش بخیر.... #من_یار_انقلابم #پویش_مردمی_کودک_و_انقلاب #چمرانی_ها #دهه_فجر

02 بهمن 1397 10:05:51

0 بازدید

chamran_kids

. #ورق_بزنید . #تابستانی_برای_مرد_هزار_چهره . 📝قسمت اول "بهترین فرصت " . همیشه دوست داشتم آدم خَفنی باشم. همه‌فن‌حریف. از هر انگشتم یک هنر بریزد. #دانشمند، #مخترع، #سرباز، کارآگاه، سیاستمدار، #مدیر، #بازیگر، #فوتبالیست و خلاصه یک همه‌فن‌حریف که از پس همه‌چیز بربیاید. . یک دوره دوست داشتم چیزهای مختلف اختراع کنم؛ یک اسلحه عجیب‌وغریب،موشکی که با سوخت هویج به فضا برود،یک‌زمانی هم دوست داشتم کارآگاهی باشم که پیچیده‌ترین پرونده‌ها را حل کند. من می‌خواستم از اتفاقات خطرناکی که هیچ‌کسی خبر ندارد، خبر داشته باشم و از آن‌ها جلوگیری کنم. منتظر بودم تا به مدرسه بروم و تمام این تجربه‌های جالب را در مدرسه داشته باشم. . وقتی مدرسه رفتم، دیدم آنجا اصلاً جایی برای کارهای خفن نیست. مدرسه جایی است که فقط باید یک سری چیزهای تکراری بخوانی و امتحان بدهی. به این نتیجه رسیدم، خفن بودن در مدرسه به نمره بالاست. نمره‌ای که برای من نه نان شد و نه آب. بالاخره یک‌راهی برای رسیدن به علاقه‌هایم پیدا کردم. تابستان بهترین فرصت بود. سه ماه که می‌شد بدون فکر به نمره و مدرسه، خفن بودن را تمرین کرد. در پست های بعدی می‌خواهم چند ماجرا از آن تابستان‌ها را تعریف کنم.  . پ.ن: این مطالب که به قلم کارشناس تربیتی، حجت الاسلام احمدرضا اعلایی نوشته شده است برای اولین بار درصفحه ی: @nojavan_khamenei منتشر شده است!🙏🌸 . #تابستانه #چمرانی_ها #اوقات_فراغت #کار_مفید #سرگرم_کردن_بچه_ها

25 تیر 1399 19:44:44

0 بازدید

chamran_kids

اگه از ما بپرسید تابستون پسرهای چمرانی چه حال و هوایی داره؟ باید بگیم که...😎👇🏻 پسر هامون کنار کلاس های آنلاین و برنامه های آفلاین، یه روزهایی به پارک و طبیعتِ سبز میرن و حسااابی ورزش و فعالیت می‌کنند.🤗🏃‍♂️ . اونها با شور و شوق و ماموریت های جالب، معماهای هیجان انگیز رو پشت سر میذارند و با نشانه ها، گنج های عجیب و غریب کشف میکنند🤩 . بچه ها درس میخونند، تمرین حل میکنند و با انواع بازی ها و پروژه ها، یادگیری رو لحظه لحظه تجربه و زندگی میکنند.🙃 . خداروشکر میکنیم که این روزها فرصت این رو داریم کنار بچه ها هرچند سخت تر از قبل اما فعالیت و تلاش کنیم تا براشون یه تابستون شگفت انگیز رقم بزنیم 😇 . #ادبستان_پسرانه_شهید_چمران #پسران_چمرانی #تابستان #تابستانه #پایگاه_تابستانی #بازی#کشف #پروژه

12 مرداد 1400 15:39:49

0 بازدید

chamran_kids

چندتا نکته مخصوص معلم های کلاس اول😎🔊 . شاید سوال شماهم باشه که چیکار کنید بچه هاتون خوب درس رو متوجه بشن و مخصوصا کلاس اولی ها قشنگ حروف الفبا رو از بر بشن!؟🤔 چند تا نکته ی ساده و مهم هست که تو این زمينه خیلی موثره مثل: . ✅ارتباط صمیمی معلم با بچه ها ✅استفاده از انواع پروژه ها ✅بهره گیری از قصه ها ✅استفاده از خلاقیت و مشارکت بچه ها و ... خودتون ورق بزنید و پاسخ معلم ادبستان دخترانه ما رو بشنوید😊🌹⬆️ . ❗❗❗راستی کارگاه های درس پژوهی اول دبستان چمرانی ها هم میتونند تو این زمینه بهتون کمک کنند، برای تهیه کارگاه ها فقط کافیه دایرکت بدید یا به سایت چمرانی ها سربزنید👇🏻😇 Chamraniha.com . 🔵این پست رو ذخیره کنید و برای معلم های کلاس اول بفرستید🤗 . ⁉️به نظرتون چه کارهای دیگه ای برای تفهیم بیشتر درس میشه انجام داد؟؟؟برامون کامنت کنید👇🏻 . #کلاس_آنلاین #‌کلاس_حضوری#معلم_خلاق #معلم_بانشاط #معلم #پرسش_و_پاسخ #آموزش_بازی_محور #آموزش_پروژه_محور

17 شهریور 1400 17:12:02

0 بازدید

chamran_kids

. #ورق_بزنید #تابستانی_برای_مرد_هزار_چهره . 📝قسمت هفتم (قسمت پایانی ) . در قسمت های قبل،از خاطراتی که در کودکی، نوجوانی و جوانی داشتم، برایتان گفتم. تجربیاتی که در ایام تعطیلات تابستان داشتم باعث شد که در زندگی مسیر درست را پیش بگیرم و با استفاده از آن تجربیات نقاط ضعفم را شناخته، آن‌ها را رفع و بر نقاط قوتم تکیه کنم. حالا می‌خواهم برایتان چند راز بگویم. رازهایی که شما را در اوقات فراغت تابستان کمک خواهد کرد تا به اهدافتان نزدیک‌تر شوید. . 1- تا می‌توانید در مورد #برنامه‌_ریزی مطالعه کنید، تا از فرصت‌هایتان به‌خصوص در ایام فراغت استفاده کنید. برنامه‌ریزی یک دانش و #مهارت است که باید با مطالعه و تمرین به دست بیاورید. . 2- آرزوها و #اهداف آیندهتان را بنویسید. مهارتها و نیازهایی که دارید را فهرست کنید تا بتوانید آمادگی لازم را برای رسیدن به آینده ترسیم کنید. آموختن مهارت‌ها، یکی از ارکان مهم آینده شغلی شماست. به‌خصوص بعضی مهارت‌های پایه مثل نوشتن، فن بیان، آی تی و... هیچ مدرسه و دانشگاهی نمی‌تواند به شما در این زمینه کمک اساسی کند. باید خودتان در تابستان یک فکری برایش بکنید. . 3- دزدیِ زمان به‌خصوص در تابستان خیلی اتفاق می‌افتد. تلویزیون، فضای مجازی، دوستان و ...کم‌کم زمان شما را می‌دزدند و آخر تابستان می‌بینید کل حسابتان خالی است. شما شاه‌دزد باشید. با ایجاد زمان‌های کوچولوی مطالعه برای خودتان حساب پس‌اندازی ایجاد کنید که هیچکس به آن دسترسی نداشته باشد. بهترین زمان برای ایجاد این حساب پس‌انداز، شب‌ها قبل از خواب، صبح‌های زود، داخل اتوبوس، ساعت انتظار دکتر، آرایشگاه و...است. بعد از سه ماه تابستان خواهید دید کتاب‌های زیادی خوانده‌اید و کلی تجربه جدید کسب کرده‌اید. 4- رفیق شفیق ابوالمشاغلی (علاقه‌مند به کسب تجربه) پیدا کنید. کسی که تابستان‌ را به کار کردن، کار یادگرفتن، درس خواندن و یادگیری زبان بگذراند. کسی که شما را در این مسیر تشویق کند. البته پیدا کردن این‌جور رفقا از پیدا کردن طلا و الماس سخت‌تر است ولی اگر تلاش کنید حتماً موفق می‌شوید. . ادامه مطلب در کامنت اول👇 #تابستانه #چمرانی_ها #اوقات_فراغت #کارمفید #سرگرم_کردن_بچه_ها

01 مرداد 1399 17:12:27

0 بازدید

ادمین چمران

0

0

#ورق_بزنید . #تابستانی_برای_مرد_هزار_چهره 📝قسمت سوم . تابستان دوم/ از فیل اسباب‌بازی تا تابلوی دیواری . پسرعمه‌ام اره‌مویی و تخته سه‌لا گرفته بود، وسایل مختلف درست می‌کرد و بین اقوام و دوستان می‌فروخت. من و برادرم هم دیدیم عجب اتفاق جالبی است، هم کار می‌کنیم و پول درمی‌آوریم، هم می‌توانیم با چوب همه‌چیزهای خفنی را که دوست داریم تولید کنیم. روزهای اول وسایل خیلی ساده درست کردیم. طرحش را هم از پسرعمه‌ام گرفته بودیم. یک فیل ساده و یک اردک. هرکدام سه یا چهار قطعه داشتند و سرهم می‌شدند. بعد از اتمام ساخت، آن‌ها را فروختیم. مدتی که گذشت یک کتاب پیدا کردیم پر از الگو، البته مقوایی بود، ولی همه الگوها را می‌شد با تخته سه‌لا اجرا کرد. یادم است پیچیده‌ترین پروژه‌ای که انجام دادیم اسکلت یک دایناسور گیاهخوار بود که نزدیک به 100قطعه داشت. بعد از تمام شدن، دایناسور را به آزمایشگاه مدرسه‌مان فروختیم. البته یادم نیست پولش را دادند یا نه! من می‌ساختم و داداشم بازاریاب بود. بعد از مدتی دیدیم کسانی که از ما خرید می‌کنند، محدود به فامیل و همسایه‌ها هستند و آن‌هم به خاطر این است که دل ما نشکند. واقعیت این بود که همسایه‌ها و فامیل، به اسکلت دایناسور یا اردک نیاز نداشتند، پس رفتیم سراغ تولید وسایل کاربردی. زیر قابلمه‌ای، زیر استکانی و .... ساختیم که بازار نسبتاً خوبی داشت. روی چوب‌ها را روغن جلا می‌زدیم که هم زیباتر شوند و هم خراب نشوند. آخرین پروژه‌های آن تابستانمان هم تابلوی آیات، احادیث و اسامی الهی و ائمه بود. از کتاب‌های معماری پدرم، الگوی کتیبه‌ها، گِره‌ها و اسلیمی‌ها را کپی کردیم، روی چوب چسباندیم و اره کردیم. یک تابلوی مزین به اسم محمد رسول‌الله صلی‌الله علیه و آله را آن موقع ( 20سال پیش) 5000تومان به یکی از همسایه‌هایمان فروختم. 5000 تومان خیلی پول بود برای ما! ساخت این تابلو نزدیک به یک ماه زمان برد. چون تابلواش 50تا حفره داشت که باید سر هرکدام، اره را باز می‌کردم و می‌بستم. یک‌بار پدرم ما را به کارگاه چوب حرم حضرت عبدالعظیم حسنی علیه‌السلام برد. فوق‌العاده بود. درهای حرم را درست می‌کردند. بوی چوب گردو و عناب حس خوبی به آدم می‌داد. ابزارهایی که داشتند و کارهایی که انجام می‌دادند، خیلی پیچیده و عظیم بود. از آن روز یکی از رؤیاهایم این شد که یک روز بتوانم درِ یکی از حرم‌ها را درست کنم. جایی که زائرها آن را می‌بوسند. . ادامه مطلب در کامنت اول👇 #تابستانه #اوقات_فراغت #کار_مفید #سرگرم_کردن_بچه_ها #نجاری

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

chamran_kids

ادمین چمران

0

0

#ورق_بزنید . #تابستانی_برای_مرد_هزار_چهره 📝قسمت سوم . تابستان دوم/ از فیل اسباب‌بازی تا تابلوی دیواری . پسرعمه‌ام اره‌مویی و تخته سه‌لا گرفته بود، وسایل مختلف درست می‌کرد و بین اقوام و دوستان می‌فروخت. من و برادرم هم دیدیم عجب اتفاق جالبی است، هم کار می‌کنیم و پول درمی‌آوریم، هم می‌توانیم با چوب همه‌چیزهای خفنی را که دوست داریم تولید کنیم. روزهای اول وسایل خیلی ساده درست کردیم. طرحش را هم از پسرعمه‌ام گرفته بودیم. یک فیل ساده و یک اردک. هرکدام سه یا چهار قطعه داشتند و سرهم می‌شدند. بعد از اتمام ساخت، آن‌ها را فروختیم. مدتی که گذشت یک کتاب پیدا کردیم پر از الگو، البته مقوایی بود، ولی همه الگوها را می‌شد با تخته سه‌لا اجرا کرد. یادم است پیچیده‌ترین پروژه‌ای که انجام دادیم اسکلت یک دایناسور گیاهخوار بود که نزدیک به 100قطعه داشت. بعد از تمام شدن، دایناسور را به آزمایشگاه مدرسه‌مان فروختیم. البته یادم نیست پولش را دادند یا نه! من می‌ساختم و داداشم بازاریاب بود. بعد از مدتی دیدیم کسانی که از ما خرید می‌کنند، محدود به فامیل و همسایه‌ها هستند و آن‌هم به خاطر این است که دل ما نشکند. واقعیت این بود که همسایه‌ها و فامیل، به اسکلت دایناسور یا اردک نیاز نداشتند، پس رفتیم سراغ تولید وسایل کاربردی. زیر قابلمه‌ای، زیر استکانی و .... ساختیم که بازار نسبتاً خوبی داشت. روی چوب‌ها را روغن جلا می‌زدیم که هم زیباتر شوند و هم خراب نشوند. آخرین پروژه‌های آن تابستانمان هم تابلوی آیات، احادیث و اسامی الهی و ائمه بود. از کتاب‌های معماری پدرم، الگوی کتیبه‌ها، گِره‌ها و اسلیمی‌ها را کپی کردیم، روی چوب چسباندیم و اره کردیم. یک تابلوی مزین به اسم محمد رسول‌الله صلی‌الله علیه و آله را آن موقع ( 20سال پیش) 5000تومان به یکی از همسایه‌هایمان فروختم. 5000 تومان خیلی پول بود برای ما! ساخت این تابلو نزدیک به یک ماه زمان برد. چون تابلواش 50تا حفره داشت که باید سر هرکدام، اره را باز می‌کردم و می‌بستم. یک‌بار پدرم ما را به کارگاه چوب حرم حضرت عبدالعظیم حسنی علیه‌السلام برد. فوق‌العاده بود. درهای حرم را درست می‌کردند. بوی چوب گردو و عناب حس خوبی به آدم می‌داد. ابزارهایی که داشتند و کارهایی که انجام می‌دادند، خیلی پیچیده و عظیم بود. از آن روز یکی از رؤیاهایم این شد که یک روز بتوانم درِ یکی از حرم‌ها را درست کنم. جایی که زائرها آن را می‌بوسند. . ادامه مطلب در کامنت اول👇 #تابستانه #اوقات_فراغت #کار_مفید #سرگرم_کردن_بچه_ها #نجاری

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

پست های مشابه

برو به اپلیکیشن